عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : 6 / 2 / 1397
بازدید : 296
نویسنده : sharef zadeh
 

طبق آیه ای از قرآن همه آدمیان قبل از ورودشان به دنیا اقرار بندگی گرفته شده است، حال سؤال این است اگر چنین اقراری از همه ما ستانده شده پس چرا هیچکدام ما چنین خاطره‌ای را به یاد نمی‌آوریم و هیچ کس هم در طول تاریخ ادعای یادآوری این جریان را نداشته است؟

 

 


عالم ذر

یکی از آیات پراهمیت و بحث برانگیز قرآن، آیه 172 سوره اعراف است. در این آیه خداوند به اقرار و اعترافی اشاره می‌کند که گویا در گذشته از همه آدمیان گرفته شده است و همه آنها به وحدانیت پروردگار شهادت داده‌اند.

 

 

در این آیه می‌خوانیم:

«وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی‌ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی‌ شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلِینَ.»

«به خاطر بیاور زمانی را که پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذریه آن‌ها را برگرفت و آن‌ها را گواه بر خویشتن ساخت (و فرمود:) آیا من پروردگار شما نیستم؟! گفتند: آری، گواهی می‌دهیم. (اما چرا خداوند چنین پیمانی گرفت؟) برای اینکه در روز رستاخیز نگوئید ما از این (توحید) بی خبر بودیم

اما سؤال این است که اگر چنین اقراری از همه ما ستانده شده پس چرا هیچکدام ما چنین خاطره‌ای را به یاد نمی‌آوریم و هیچ کس هم در طول تاریخ ادعای یادآوری این جریان را نداشته است؟

 

پاسخ:

برای پاسخگویی به این پرسش، ابتدا باید از چیستی این ماجرا خبردار شویم. اما به دلیل آنکه در این آیه تنها به صورت سربسته به وجود چنین اقراری اشاره شده و درباره جزئیات، ماهیت و چگونگی آن سخنی به میان نیامده، پی بردن به این مساله بسیار دشوار و یا دست نیافتنی خواهد بود. روایات فراوانی هم که در این زمینه به دست ما رسیده به دلیل برداشت‌های مختلفی که از آن‌ها شده دیدگاه‌های گوناگونی را در این زمینه به وجود آورده است. با این وجود می‌توان متناسب با هر دیدگاهی به پاسخ گویی به این پرسش پرداخت و بر فرض صحیح بودن هر یک از این نظریات به جواب پرسش اصلی رسید.

ممکن است هیچ یک از ما به خاطر نداشته باشیم که چگونه سخن گفتن، راه رفتن و یا حتی نقاشی کردن را آموخته‌ایم اما به راحتی از همه این آموخته‌ها استفاده می‌کنیم. بنابراین بسیار عادی است که همه ما حادثه‌ای را که در عالمی پیش از آمدن به این دنیا رخ داده را فراموش کنیم اما محتوای پر اهمیت آن را در ضمیر خود نگاه داریم

 

به طور کلی شش نظریه در مورد چگونگی این پیمان الهی وجود دارد (پیام قرآن، ج 3، ص 117) که شاید بتوان همه آن‌ها را در دو گروه خلاصه کرد:

 

گروه اول: عالم ذرّ، عالمی غیر از عالم کنونی در برخی از روایات اشاره به عالمی با عنوان عالم ذرّ شده که مقصود از آن غیر از عالم کنونی ما است.به عنوان نمونه روایتی از امام باقر علیه السلام نقل شده که می‌فرماید:

«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمَّا أَخْرَجَ ذُرِّیَّةَ آدَمَ ع مِنْ ظَهْرِهِ ... قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لآِدَمَ انْظُرْ مَا ذَا تَرَی قَالَ فَنَظَرَ آدَمُ ع إِلَی ذُرِّیَّتِهِ وَ هُمْ ذَرٌّ قَدْ مَلَئُوا السَّمَاءَ قَالَ آدَمُ ع یَا رَبِّ مَا أَکْثَرَ ذُرِّیَّتِی. ...» (الکافی، ج 2، ص 9)

«آنگاه که خداوند، نژاد آدم را از پشتش بر آورد تا از آن‌ها پیمان گیرد ... به آدم فرمود: بنگر چه می‌بینی؟ آدم به نژاد خود نگاه کرد که مورچه وار فضای آسمان را پُر کردند. گفت: پروردگارا، وه چه بسیار است نژاد من. ...»

متناسب با این روایت، چهار نظریه مجزا پدید آمده است:

1 برخی همچون برخی از محدثان، هیچ گونه توجیه و تأویل را در این مورد نمی‌پذیرند و تمامی اتفاقات و گفتگوهای این آیه را حقیقی و واقعی برمی شمرند.

2 برخی، این اقرار را متعلق به عالم ارواح برمی شمرند و بر این باورند که خداوند این پرسش را از ارواح همه انسان‌ها پرسیده است.

3 برخی دیگر همچون سید مرتضی و ابوالفتوح رازی اعتقاد دارند که این اقرار تنها از بعضی از انسان‌ها همچون پیامبران و اولیای خدا گرفته شده و پرسشی همگانی نبوده است.

4 علامه طباطبایی نیز معتقد است که این جریان، شهودی است باطنی که در عالمی ملکوتی و مسبوق به عالم دنیوی رخ داده است. (المیزان، ج 8، ص 334)

عالم ذر

 

پاسخ متناسب با دیدگاه‌های گروه اول: ـ در صورت پذیرش نظریه سوم، پاسخ بسیار روشن است. چراکه متناسب با این نظریه این آیه تنها مختص به پیامبران و اولیای خاص خدا است و تنها آن‌ها بوده‌اند که چنین اقراری به وحدانیت پرودگار داشته‌اند. بنابراین دیگران شامل حال این آیه نمی‌شوند و دلیلی هم ندارد که چنین جریانی را به خاطر بیاورند.

ـ اما متناسب با سه نظریه دیگر باید گفت که: گاه انسان با گذر زمان، حوادث بسیاری را فراموش می‌کند اما محتوای اصلی آن را به خاطر می‌سپارد. بنابراین مهم، به یاد آوردن محتوای اصلی آن حادثه است نه جزئیات و ریزه کاری‌های آن. همانند کسی که می‌داند جمله‌ای را از کسی شنیده اما به یاد نمی‌آورد که آن را در کجا و از زبان چه کسی دریافت کرده است. بنابراین برای حادثه‌ای که پیش از عالم کنونی ما و در دورانی بسیار غریب رخ داده، همین اندازه کافی است که محتوای اصلی آن یعنی «گرایش به پرستش پروردگار»، در یاد مردم باقی بماند.

ممکن است بگویید که این سخن، قابل پذیرش نیست. زیرا بالاخره اگر چنین جریانی حقیقتا رخ داده باشد، هر چند هم در زمانی بسیار دور اتفاق افتاده باشد، باید در یاد برخی از مردم موجود باشد.

اما باید گفت که این مسأله ای بسیار طبیعی است. زیرا معمول انسان‌ها حتی حوادث دوران کودکی خود را نیز به یاد نمی‌آورند، چه رسد به رخدادهای پیش از آن. با این وجود با اینکه هیچ کس از دوران نوزادی خود خاطره‌ای ندارد اما آموخته‌های خود را از آن دوران همچون نقشی ماندگار در یاد دارد. با اینکه ممکن است هیچ یک از ما به خاطر نداشته باشیم که چگونه سخن گفتن، راه رفتن و یا حتی نقاشی کردن را آموخته‌ایم اما به راحتی از همه این آموخته‌ها استفاده می‌کنیم.

بنابراین بسیار عادی است که همه ما حادثه‌ای را که در عالمی پیش از آمدن به این دنیا رخ داده را فراموش کنیم اما محتوای پر اهمیت آن را در ضمیر خود نگاه داریم.

برخی معتقدند که مقصود از عالم ذرّ، «عالم استعدادها» است و اقرار به وجود خدا نیز به «زبان تکوین و آفرینش» در عالم جنینی رخ داده است. چراکه خداوند، حقیقت توحید را هم در نهاد انسان به صورت یک حس دورنی ذاتی و هم در عقل و خرد او به صورت یک حقیقت خود آگاه قرار داده است

 

گروه دوم: اقرار به توحید با «زبان آفرینش» و یا «زبان حال» است. برخی از روایات دلالت بر این نکته دارد که اقرار به توحید پرودگار با آفرینش انسان در یک زمان رخ داده است. یکی از یاران امام صادق علیه السلام می‌گوید که از حضرت در مورد آیه «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ علیها» (سوره روم، آیه 30: فطرت الهی است که خداوند، مردم را بر اساس آن آفریده)، پرسیدم که این فطرت چیست؟ امام صادق علیه السلام پاسخ داد:

 

«هِیَ الْإِسْلَامُ فَطَرَهُمُ اللَّهُ حِینَ أَخَذَ مِیثَاقَهُمْ عَلَی التَّوْحِیدِ قَالَ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ وَ فِیهِ الْمُؤْمِنُ وَ الْکَافِر.» (الکافی، ج 2، ص 12)

«آن فطرت، اسلام است که خدا مردم را هنگامی که از آن‌ها پیمان گرفت بر یگانه پرستی آفرید. آنگاه که خدا به آن‌ها گفت: «مگر من پروردگار شما نیستم؟» و در آن مؤمن و کافر هر دو بودند.»

در پی چنین روایاتی برخی معتقدند که مقصود از عالم ذرّ، «عالم استعدادها» است و اقرار به وجود خدا نیز به «زبان تکوین و آفرینش» در عالم جنینی رخ داده است. چراکه خداوند، حقیقت توحید را هم در نهاد انسان به صورت یک حس دورنی ذاتی و هم در عقل و خرد او به صورت یک حقیقت خود آگاه قرار داده است.

برخی دیگر نیز با بیانی شبیه به این معتقدند که اساسا این گفتگو، با زبان معمول صورت نگرفته و به اصطلاح، سخنی است با «زبان حال» نه با «زبان مقال». اینگونه تعبیرها در گفتگوهای روزانه نیز کم نیست مثلا می‌گوییم: «رنگ رخساره خبر می‌دهد از سرّ درون» یا می‌گوییم: «چشمان به هم ریخته او می‌گوید دیشب به خواب نرفته است.» (تفسیر نمونه، ج 7، ص 7)

پاسخ متناسب با دیدگاه‌های گروه دوم: همانطور که گفته شد، نظر این گروه این است که اقرار و شهادت به وجود پروردگار که در این آیه آمده به صورت زبانی نبوده است. بلکه با زبان حال و یا با زبان آفرینش شکل گرفته و مصداق خارجی ندارد. بنابراین پرسش مذکور (چرا هیچ کس چنین مسأله ای را به خاطر نمی‌آورد) حل خواهد شد. چراکه بنا بر این دیدگاه هیچ جریانی در خارج و عالم واقع رخ نداده که ما بخواهیم آن را به یاد بیاوریم.

سید مصطفی بهشتی

بخش قرآن تبیان

 


تاریخ : 5 / 2 / 1397
بازدید : 255
نویسنده : sharef zadeh

 
 

موی سفید

بيهوده نيست كه مي‌گويند جوان هم جوان‌هاي قديم! اين اصطلاح اگرچه از سوي سالخوردگان در ارزيابي رواني رفتاري جوانان امروزي

گفته مي‌شود؛ اما مصاديق اين سخن تا ظواهر و نشانه‌هاي جسمي آنان نيز امتداد يافته و خيلي از جوانان امروزي نه صرفا به لحاظ روحي كه به لحاظ جسمي نيز ظاهر جواني خود را از دست داده‌اند و پيش از زمان موعد نشانه‌هاي پيري در آنها بروز و ظهور يافته است.

اين نشانه پيش از هر چيز در سفيد شدن و ريزش موهاي سر خود را نشان مي‌دهد؛. موهايي كه گرچه در آسياب سفيد نشده‌اند، اما در دوران شباب رنگ باخته‌اند. 

در گذشته ظاهر شدن اولين موهاي سفيد به معني ورود آدمي به ميانسالي و پختگي تعبير مي‌شد، چنانچه موي سفيد احترام داشت و آن را نشانه بزرگي و باتجربگي معني مي‌كردند. اما امروزه در جامعه ما تعداد جواناني كه موهايشان زودتر از زمان طبيعي‌اش رو به سفيدي گذاشته در حال افزايش است كه برخي آن را از عوارض زندگي پراسترس و صنعتي معاصر مي‌دانند كه آثار خود را در سفيدي زودرس موي سر نمايان  مي‌كند. 

در گذشته سفيد شدن  مو يكي از ويژگي‌هاي ارثي محسوب مي‌شد. گروهي نيز اين رخداد را در نتيجه افزايش سلول‌هاي مفيد خون توجيه مي‌كردند، اما امروزه اين عقايد و ديدگاه‌هاي مشابه آن به كلي رد شده‌اند. با اين حال هنوز هم بسياري از متخصصان پوست و مو نقش وراثت را در اين رخداد مقدم مي‌دادند. 

بطور متوسط موها از سن 35‌سالگي شروع به سفيد شدن مي‌كند و موهاي ريش و سبيل زودتر از موي سر سفيد مي‌شوند و معمولا از ناحيه شقيقه شروع شده به سمت فرق سر پيشرفت مي‌كند و راهي براي پيشگيري از سفيد شدن در ميانسالان وجود ندارد اما هميشه سفيد شدن مو به‌دليل بالا رفتن سن نيست و بسياري از شرايط ديگر نيز موها را سفيد مي‌كنند. 

در پايين‌ترين لايه پوست و در محل پايه و تكيه تار مو، سلول‌هايي به نام «ملانوسيت» قرار دارند كه دائما تركيبي با نام «ملانين» توليد مي‌كنند و همين «ملانين» است كه رنگ موها را ايجاد مي‌كند. وقتي ملانوسيت‌ها كاملا فاقد رنگدانه شوند مو سفيد مي‌شود و اگر تعداد ملانين يك تار مو كمتر از حالت عادي شود، آن مو خاكستري و نقره‌اي مي‌شود. ملانوسيت هر 10 سال حدود 10درصد از ميزان و توان توليد رنگ خود را از دست مي‌دهد. 

اگرچه چگونگي از دست دادن اين رنگدانه‌ها دقيقا مشخص نيست، اما آنچه مشخص است، اين است كه در نخستين مراحل خاكستري شدن مو، ملانوسيت هنوز وجود دارد؛ اما غيرفعال است. ميانگين سني سفيد شدن مو در سفيدپوستان 34 سال و در سياهپوستان 42سال است. اگر موي يك فرد سفيدپوست زودتر از 20‌سالگي و سياهپوست زودتر از 30 سالگي سفيد شود، به آن سفيد شدن زودرس مو مي‌گويند.

معمولا سفيد شدن مو در مردان در حدود 30سالگي و در زنان در 35سالگي رخ مي‌دهد. البته نسبت به عوامل تغذيه‌اي و ژنتيكي، حدود سني ذكر شده تغيير مي‌كند.

از طرفي در برخي افراد موها بسيار زود شروع به سفيد شدن مي‌كند كه بايد گفت شروع اين اتفاق بستگي به ژني دارد كه از والدين خود به ارث مي‌بريم. برخي افراد تصور مي‌كنند يك فشارعصبي شديد يا هول و هراس ناگهاني باعث مي‌شود موها يك شبه سفيد شود، اما ديدگاه‌هاي علمي با اين ادعا سازگار نيستند. 

موي بدن و صورت هم مثل موي سر خاكستري مي‌شود؛ اما معمولا اين اتفاق بعد از تغيير رنگ موي سر بوجود مي‌آيد. سفيد شدن موي سر معمولا از شقيقه‌ها آغاز مي‌شود و بعد از آن نوبت به تاج سر و بقيه نقاط پشتي سر مي‌رسد.

نشانه پيري نيست

بسياري از جوانان وقتي اولين موهاي سفيد را در آينه مي‌بينند، مي‌ترسند و براي اين‌كه مثلا نشانه‌هاي پيري را در خود از بين ببرند شروع به كندن موهاي سفيد مي‌كنند. كندن موهاي سفيد و يا رنگ‌كردن آنها و يا چيدن مو برخلاف عقيده عوام باعث كم شدن موي سفيد نمي‌گردد.

براي جلوگيري از سفيد شدن زودرس موها بايد از مواد غذايي استفاده كرد كه حاوي املاح روي، آهن، پتاس و منگنز باشد. تحقيقات نشان داده كمبود فلزاتي مانند آهن، روي، منگنز، تيتانيوم، تنگستن و مس از عوامل اصلي در سفيد شدن موها هستند، البته اين مساله علاج هم دارد.

كارشناسان تغذيه معتقدند؛ افرادي كه دچار سفيدي مو هستند، بايد ميوه‌هايي همچون؛ سيب، گلابي، هلو و همه ميوه‌هايي كه حاوي مقاديري از املاح گوناگون خصوصا فلز منگنز هستند و نيز مصرف سبزيجاتي همچون؛ سير، پياز، موسير و تره كه داراي منگنز هستند را در برنامه غذايي خود بگنجانند.

نخودفرنگي، قارچ، آجيل، لوبيا، عدس، گوجه فرنگي، موز، آلو، سويا و سيب زميني از جمله غذاهايي هستند كه مقدار قابل‌توجهي مس دارند و مي‌تواند بر پوست و مو تاثير بگذارد و حتي از سفيد شدن مو هم جلوگيري كند. 

خوردن جوشانده سبوس گندم، سنبل‌الطيب، مخلوط پودر سبوس برنج و شكر با نبات ساييده شده و نان جو هم در حفظ رنگ مو و كاهش موهاي سفيد موثر است و موهاي سفيد شده از موهاي رنگي شكننده‌ترند، ولي ريشه آنها سست نيست و بنابراين سفيد شدن موها نشانه ريزش مو نمي‌باشد.

كمبود ويتامين‌ها

بسياري از بيماري‌ها نيز مي‌تواند روند سفيد شدن موها را تسريع كند. كمبود ويتامين‌هاي B ، بخصوص اسيدپانتوتنيك و ويتامين 12 B يكي از موی سفیداين موارد است. بيماري تيروئيد، بيماري‌هاي سيستم ايمني، كم‌خوني، رژيم‌هاي سخت و طولاني‌مدت، بيماري‌ها و افزايش گلبول‌هاي سفيد خون نيز باعث سفيدي زودهنگام و بيش از حد موها مي‌شود.  
در كنار اين مساله بايد به استعمال دخانيات نيز اشاره كرد. سيگار كشيدن نيز موها را سفيد مي‌كند. تحقيقات نشان داده، سرعت سفيد شدن مو در سيگاري‌ها، چهار برابر افراد غيرسيگاري است. شايد علت اين امر، كاهش رسيدن اكسيژن به ريشه موها باشد.
سفيد شدن موي سر اگرچه بسياري از جوانان و بخصوص زنان را نگران مي‌كند، اما ظاهرا تا حدود زيادي از طاس شدن سر آنان جلوگيري مي‌كند. دكتر محمدرضا خرازي،  متخصص پوست و زيبايي معتقد است موهايي كه سفيد مي‌شوند ماندگاري بيشتري مي‌يابند و ريزش آن به تاخير مي‌افتد، ضمن اين‌كه موهاي سفيد در جواني كه در ميان موهاي سياه به چشم مي‌خورد و به اصطلاح حالت جوگندمي دارد به برخي از افراد زيبايي بيشتري هم مي‌دهد، لذا با ديدن موي سپيد در آينه چندان هم احساس پيري نكنيد.

 


به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شعبه 2 روانشناسی و... و آدرس sina95.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 30
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 160
بازدید ماه : 2602
بازدید کل : 1076586
تعداد مطالب : 2955
تعداد نظرات : 52
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


RSS

Powered By
loxblog.Com