حتی پس از اولین جلسه کلاس یوگا، شما قادرید کم شدن استرس را حس کنید. برخی تمرینات یوگا شامل تکنیک های مدیتیشن است که موجب تنفس عمیق، تسلط بر ذهن و توقف صدای ذهن که معمولا به دلیل استرس ایجاد می شود، می گردد.
خصوصیت ضد استرس یوگا یک پاسخ بیوشیمیایی است. کاهش کاتکول آمین ها (هورمون هایی که در پاسخ به استرس و توسط غدد آدرنال یا فوق کلیوی تولید می شوند) و کاهش سطح واسطه های عصبی از جمله دوپامین، نور اپی نفرین و اپی نفرین در نتیجه تمرینات یوگا، موجب احساس آرامش می شود.
در برخی تحقیقات به ارتباط بین یوگا و افزایش هورمون اکسی توسین اشاره شده است. این هورمون به نام هورمون اعتماد و ارتباط مشهور است وموجب افزایش آرامش و بهبود ارتباط با دیگران می شود.
یوگا و تاریخچه آن
یوگا ورزشی جسمی و روانی (فکری) میباشد که در شبه قارهٔ هند و توسط هندوها به وجود آمدهاست. ریشه یابی دقیق این ورزش که توسط چه شخصی و دقیقآ چگونه بوجود آمده کمابیش ناممکن است. چرا که تاریخ شکل گیری یوگا به سالهای بسیار دور برمی گردد. واژه Yoga در اصل از واژه «یوج»(Yuj) در زبان سانسکریت که به معنی یکپارچه سازی و یگانگی آمدهاست. واژه «یوج» با واژگان «یک» و «یگانه» در فارسی خویشاوند است. برخی نیز باور دارند که Yoga از واژهٔ پارسی «یوغ» گرفته شدهاست. آنان (آریایی ها) برای شخم زدن گاوها را به یوغ (اوستایی: یَوگ، (به هم بستن)، سنسکریت: یوگا) میبستند.
یوگا دارای ابعاد فلسفی و در عین حال کاربردی میباشد. به گفته کارشناسان این ورزش، فلسفه یوگا با روح درونی انسان، گیتی و چگونگی ارتباط و پیوستگی این دو سروکار دارد. تمرینات یوگا میتواند روح انسان را تقویت کند و آن را به آفریننده جهان هستی نزدیکتر کند، تا بدین صورت انسان از لحاظ روحی، درک بیشتری به خود و خدای خود داشته باشد.
یوگا شناختی مستقیم و بی واسطه از ژرفای هستی خویش و هماهنگی با قوانین طبیعت است. این معرفت شهودی در پی سلوکی پی گیر و عشقی صادقانه حاصل میشود. در پی این سلوک، فرد تسلطی همه جانبه بر قوای تن، احساسات و افکار خود پیدا میکند و در نهایت میتواند خود را از حیطه تغییرات احساسی و نگرانی های فکری فراتر برده، در عمق قلب خود قرار یابد، جایی که تلاطمات فکری و محیط خارجی قادر نیست تاثیری بر آن داشته باشد. در مورد واژه یوگا اختلافاتی دیده میشود، و آن را به معانی: اتحاد و وصال، رؤیت و نظاره و کنترل و به زیر یوغ آوردن به کار بردهاند. نه تنها در مورد ریشه واژه یوگا اختلافاتی دیده میشود، بلکه در تعاریف و توضیحات مشروحی که درباره یوگا در متون گوناگون آمده نیز تفاوتهایی وجود دارد. این در حالی است که متون کهن و مختلف یوگا، تعاریف متنوع یکدیگر را تأیید کردهاند. ولی در واقع هیچ تعریف مشترکی پیرامون این تجربه عمیق ارائه نشدهاست. ظاهراً در اکثر موارد، زاویه دید اساتیدی که یوگا را تعریف کردهاند با یکدیگر متفاوت بوده است.
یوگا تعریفی از یک گروه محدودی از تمرینات یا حالت معینی نیست، بلکه بیشتر اشاره به مجموعهای از فنون، از ساده تا بسیار پیشرفته، و احوال باطنی مختلف و در واقع یک سیر و سلوک کامل دارد. روشن بینان و دانایان بسیاری، بویژه در هند، در پس سالها تزکیه نفس و مراقبههای ژرف، حالاتی متفاوت از آگاهی را کشف و تجربه کردند. مجموعه این حالات و فنون و تعالیمی که برای درک و وصول به این احوال توسط آن مردان خردمند طراحی و دریافت شد هیوگا خوانده میشود. هر کدام از این خردمندان، جنبههایی خاص از این معرفت گسترده را مورد توجه قرار داده، براساس آن تعریفی ارائه کردهاند. البته این تعاریف از هم بیگانه نیستند. آنها تماماً در حول خودشناسی و بالا بردن توان فردی و توسعه آگاهی متمرکز میباشند. ولی برخی روش این علم و بعضی غرض از اجرای این فنون و گروهی نیز غایت این تعالیم را توصیف و تشریح کردهاند. بنابر این برای درک بهتر از این معرفت گسترده و نه چندان روشن، مطلوبتر آن است که این تعابیر مختلف را در کنار هم گذاشته و از همه آنها بهره بریم.