عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : 4 / 12 / 1392
بازدید : 597
نویسنده : sharef zadeh
 
  • یکی از مهمترین نکاتی که متخصص تغذیه ورزشی باید به آن توجه ‌کند، وجود برهم کنش مواد مغذی با یکدیگر است؛ در بسیاری از موارد حتی توصیه‌های اثبات شده تغذیه‌ای، اگر بدون توجه به برهم کنش مواد مغذی صورت گیرد می‌تواند مشکلات زیادی را به‌خصوص برای ورزشکاران به‌وجود آورد.
    ورزشکاران عموما به‌دلیل دریافت انرژی بیشتر نسبت به سایرین و کاهش وعده‌های غذایی به جهت تخصیص بخشی از زمان به ورزش و محدودیت‌های زمانی دریافت غذا قبل و پس از ورزش در هر وعده غذایی مقدار بیشتری غذا مصرف می‌کنند که علاوه بر تامین انرژی، موجب دریافت همزمان گروه زیادی از ریز مغذی‌ها (ویتامین‌ها و مواد معدنی)، می‌شود. 
    استفاده غیر اصولی و بیش از حد مکمل‌های ویتامین و مواد معدنی نیز امکان تداخل را دوچندان کرده است. برای مثال مصرف ۳ تا ۴ لیوان شیر از توصیه‌هایی است که توسط بیشتر کارشناسان آگاه صورت می‌گیرد اما همین توصیه ساده اگر بدون توجه به تداخل مواد مغذی با یکدیگر باشد بسیار خطرناک خواهد بود. بررسی‌ها نشان می‌دهد، در افرادی که شیر مصرفی را (۳ تا ۴ لیوان در روز ) همراه وعده اصلی غذایی مصرف کرده‌‌اند به‌دلیل وجود بر هم کنش کلسیم با آهن و کاهش جذب آنها در خانم‌ها، موجب بروز کم‌خونی در این گروه می‌شود.
    بنابراین به‌نظر می‌رسد حتی ساده‌ترین و عمومی‌ترین توصیه‌ها نیز باید با در نظر گرفتن تمامی‌جوانب آن صورت گیرد که قطعا بدون آگاهی از برهم کنش مواد مغذی نه تنها سودمند نخواهد بود، بلکه بعضا آثار منفی نیز خواهد داشت. بنابراین به‌طور مختصر به مواردی از این دست اشاره خواهد شد. 
    ● اسید فولیک 
    کمبود آن در کارکرد ویتامین B۱۲ اثر منفی دارد اگر دریافت نیاسین کاهش یابد فعال سازی فولات نیز کم می‌شود. مصرف ویتامین C باعث حفظ ذخایر فولات بدن می‌‌شود، مضافا دفع ادراری فولات را کاهش می‌دهد. 
    ● اسیدهای چرب امگا – ۳ 
    با اسیدهای چرب امگا-۶ تداخل جذب دارند و افزایش مصرف انواع روغن‌های غنی از امگا-۶ موجب می‌شود تا جذب اسید‌های چرب امگا-۳ کاهش یابد. استفاده از مکمل‌های ویتامین E ، پراکسیداسیون اسیدهای چرب ضروری را در بافت‌ها کم می‌کند. 
    ● آهن 
    با کلسیم، مس، منگنز، ریبوفلاوین، ویتامین A ، B۶، E ، ویتامین C و روی تداخل و برهم کنش دارد وکلسیم جذب آهن دو و سه ظرفیتی را کاهش می‌دهد؛ مس اگر زیاد دریافت شود جذب آهن را مختل و اگر کم دریافت شود به‌کارگیری آهن را نیز مختل می‌‌کند؛ منگنز نیز جذب آهن را کاهش می‌دهد. کمبود ریبوفلاوین جذب آهن را کم کرده و با تاثیر بر متابولیسم آن موجب کم‌خونی می‌شود. کمبود ویتامین A ، حرکت آهن از ذخایر و مصرف آن در بدن را مشکل می‌سازد در ضمن سطوح پلاسمایی آهن افت می‌کند. ویتامین B۶ نیز در صورتی‌که کمتر از مقادیر مورد نیاز دریافت شود در متابولیسم آهن نیز اثر منفی دارد؛ ویتامین C جذب آهن را به شدت بالا می‌برد و تاثیر ممانعت کننده‌های آهن همچون فیتات را خنثی و به‌کار رفتن ذخایر آهن را در بافت‌ها بهبود می‌بخشد. مصرف منابع غنی از روی یا مکمل‌های آن موجب می‌شود جذب آهن کم شود. 
    ● پتاسیم 
    منیزیم برهم کنش دارد و کمبود منیزیم موجب افزایش دفع پتاسیم می‌شود. 
    ● تریپتوفان 
    اگر همراه با مکمل‌های پروتئینی مصرف شود مقدار تریپتوفان مغز را کاهش می‌دهد، زیرا برخی اسیدهای آمینه غذاها برای انتقال به مغز با تریپتوفان رقابت می‌کنند. مصرف همزمان کربوهیدرات با مکمل‌های تریپتوفان، مقدار تریپتوفان مغز را کاهش می‌دهد، زیرا ترشح انسولین در پاسخ به حضور کربوهیدرات، موجب بهبود انتقال این اسیدهای آمینه به خارج از جریان خون می‌‌شود، بنابراین برداشت مغزی تریپتوفان بهبود می‌یابد. 
    ● تیامین 
    کمبود منیزیم باعث می‌شود در روند تولید تیامین پیروفسفات اختلال ایجاد شود؛ وجود ویتامینC در دستگاه گوارش از غیر فعال کردن تیامین توسط پلی‌فنل‌ها جلوگیری می‌کند. کمبود اسید فولیک نیز جذب تیامین را کاهش می‌دهد. 
    ● روی 
    مقدار زیاد مصرف کلسیم جذب روی را کاهش می‌دهد. مس و اسید فولیک نیز جذب آن را کم می‌کنند. اگر نسبت آهن به روی در رژیم غذایی بیشتر از ۱ به ۲ باشد جذب روی مختل می‌شود. مصرف سیستئین و هیستیدین موجب بهبود جذب روی می‌شود. کمبود دریافت ویتامین B۶ مقدار روی را در پلاسما کاهش داده و جذب آن را نیز مختل می‌کند. مکمل ویتامین E به‌نظر می‌رسد که بروز کمبود روی را سرعت می‌بخشد. 
    ● ریبوفلاوین 
    وجود نیاسین کافی نقش مهمی‌را در فعال سازی ریبوفلاوین دارد. 
    ● سلنیم 
    کمبود ویتامین C باعث می‌شود به‌کارگیری سلنیم مختل شود، مصرف مکمل این ویتامین جذب سلنیت سدیم را کم می‌کند. در صورتی‌که بدن دچار کمبود ویتامین E باشد نیاز به سلنیم افزایش می‌یابد. 
    ● کارنیتین 
    کمبود ویتامین C نیاز به کارنیتین را افزایش می‌دهد. 
    ● کروم 
    مصرف کربنات کلسیم باعث کاهش جذب کروم می‌شود. در ضمن کمبودآهن در وعده غذایی، جذب کروم را بهبود می‌بخشد و هرچقدر درصد اشباع ترانسفرین با آهن بیشتر باشد انتقال و نگهداری کروم بیشتر می‌شود. 
    ● کلسیم 
    مصرف زیاد منیزیم جذب کلسیم را کاهش می‌دهد و کمبود آن نیز موجب هیپوکلسیمی‌می‌شود. مصرف بیشتر از دو گرم فسفر در روز نیز مقدار دفع ادراری آن را کاهش می‌دهد. دریافت زیاد پروتئین دفع ادراری کلسیم را زیاد می‌کند. افزایش مصرف نمک و فرآورده‌های حاوی سدیم نیز دفع ادراری آن را افزایش می‌دهد. مصرف مکمل ویتامین D باعث خواهد شد تا جذب کلسیم زیاد و دفع آن از ادرار کم شود. مصرف روی به میزان بیشتر از ۱۴۰ میلی‌گرم در روز جذب کلسیم را کاهش می‌دهد. 
    ● فلوئور 
    مصرف همزمان کلسیم جذب فلوئور را کاهش می‌دهد. 
    ● مس 
    با کادمیوم، آهن، مولیبدن، ویتامین B۶ و روی، برهم کنش دارد. مس در جذب و کاربرد کادمیوم اختلال می‌کند مولیبدن موجب افزایش دفع ادراری آن شده و کمبود ویتامین B۶، جذب مس را کم می‌کند. مصرف بیش از ۸۰ میلی گرم روی در روز موجب کم شدن جذب مس می‌شود. 
    ● منگنز 
    آهن، مس و کلسیم، جذب منگنز را کاهش می‌دهد و مصرف همزمان با ویتامینC موجب افزایش زیست فراهمی‌منگنز می‌‌شود. 
    ● مولیبدن 
    این ماده مغذی با در صورتی‌که با منابع غذایی غنی از مس مصرف شود می‌تواند با متابولیسم مولیبدن تداخل ‌کند. 
    ● نیاسین 
    تریپتوفان پیش ساز سنتز آن است،کمبود ریبوفلاوین می‌تواند موجب شود تا سنتز نیاسین مختل شود. کمبود ویتامین B۶ نیز تاثیری مشابه با کمبود ریبوفلاوین دارد زیرا هردو ویتامین به عنوان کوفاکتور ضروری در سنتز آن هستند. 
    ● ویتامین B۱۲ 
    مصرف قرص‌های کلرید پتاسیم که به آرامی‌در طول دستگاه گوارش باز می‌شوند جذب ویتامین B۱۲ را کم می‌کند. اگر همزمان با وجود بیماری کم‌خونی هماتولوژیک ناشی از کمبود B۱۲، مقدار زیادی فولات مصرف شود موجب می‌‌شود علایم آن باوجود بیماری مخفی بماند. 
    ‌● ویتامین B۶ 
    وجود نیاسین در فعال کردن آن بسیار موثر است ریبوفلاوین نیز اثر مشابهی دارد. کمبود ویتامین C دفع ادراری آن را افزایش می‌دهد. روی نیز در تبدیل آن به شکل‌های فعال B۶ نیز نقش دارد. 
    ● ویتامین A 
    با ویتامین C ، E و روی برهم کنش دارد. ویتامین C احتمالا می‌تواند در کاهش علایم مسمومیت با ویتامین A موثر باشد. ویتامین E جذب و ذخیره کردن ویتامین A را افزایش می‌دهد و از سمیت مقادیر بالای ویتامین A را می‌کاهد. کمبود روی نیز باعث اختلال در متابولیسم این ویتامین می‌شود. 
    ● ویتامین C 
    مقدار زیاد آهن، ویتامین C خون را از طریق افزایش اکسیداسیون و ازدیاد دفع ادراری آن کاهش می‌دهد.روی نیز متابولیسم و به کارگیری ویتامین A را مختل می‌کند. 
    ● کلسیم 
    هیپوکلسمی‌تبدیل ویتامین D را به شکل‌های فعال را سرعت می‌بخشد و هیپرکلسمی‌مانع از فعال شدن ویتامین D می‌شود. 
    ● فسفر 
    کمبود فسفات خون تبدیل ویتامین D را به شکل‌های فعال را سرعت می‌بخشد و ازدیاد فسفات در خون مانع از فعال شدن ویتامین D می‌شود. 
    ● ویتامین E 
    مصرف زیاد آهن، مس و اسیدهای چرب ضروری نیاز به ویتامین E را افزایش می‌دهد. کمبود روی مقدار این ویتامین را در خون کاهش می‌دهد، در صورت بروز کمبود سلنیوم نیاز به مصرف مکمل ویتامین E زیاد می‌شود، ویتامین C توکوفرول اکسید شده را احیا کرده و به شکل فعال توکوفرول برمی‌گرداند، در نتیجه این فرآیند ذخایر ویتامین E را بهبود می‌بخشد. 
    ● ویتامین K 
    با کلسیم، ویتامین K و A برهم کنش دارند. مقادیر زیاد کلسیم یا افزایش نسبت دریافت آن در برنامه غذایی از ۱ به ۲ می‌تواند وضعیت ویتامین K را مختل کند. اگر مکمل ویتامین E در روز بیشتر از ۱۲۰۰ میلی گرم مصرف شود جذب و فعالیت ویتامین K را مختل کند. ویتامین A اگر به مقدار زیاد مصرف شود جذب ویتامین K را کاهش خواهد داد.

  •  


تاریخ : 4 / 12 / 1392
بازدید : 622
نویسنده : sharef zadeh

آمادگی جسمانی یعنی داشتن قلب، عروق خونی، ریه و عضلات سالمی که فرد بتواند به بهترین نحو، کارها و وظایف محوله اش را انجام داده و با شور و نشاط در فعالیتهای ورزشی و تفریحات سالم شرکت کند. باید توجه داشت این تعریف شامل عامه مردم می شود. اما زمانی که صحبت از بخش ورزشی و ورزشکار در میان باشد،عواملی چون تغذیه مناسب و کافی، نوع کار، میزان استراحت، نداشتن اضطراب و فشارهای عصبی بسیار با اهمیت بوده و نمی توان نقش آنها را در برنامه یک ورزشکار نادیده انگاشت.

      حال به بیان فاکتورهای آمادگی جسمانی که شامل 4 فاکتور بوده، می پردازیم و هر چه این فاکتورها در ورزشکاران بالاتر باشد، در بازدهی مهارت های ورزشی آنها تاثیر بسزایی دارد. مهم ترین این فاکتورها، استقامت قلبی و ریوی و یا به عبارت دیگرهمان نام آشنای "توان هوازی" است. یعنی جذب اکسیژن به مقدار کافی جهت فعالیت های طولانی، داشتن قلب قوی جهت رساندن خون کافی در هنگام فعالیت های سنگین و طولانی مدت مثل دوهای بلند (ماراتن) قایقرانی در مسافت های زیاد.

      اما دومین فاکتور، انعطاف پذیری است، این فاکتور اجازه می دهد تا عضلات در وسیع ترین دامنه حرکتیشان حول مفصل به حرکت درآیند، این فاکتور تقریباً در تمامی ورزش ها مورد نیاز بوده و قابلیت تحرک پذیری را بالا می برد. مانند حرکات ورزش ژیمناسیک و باله.

      فاکتورهای سوم و چهارم به ترتیب عبارتند از قدرت عضلانی که به معنای به کار بستن نیرو وانرژی حاصله از عضلات در حین اجرای فعالیت ها است(حدود45/0از وزن بدن هر فرد را عضلات تشکیل می دهند). در ورزش های قدرتی مانند وزنه برداری و پاورلیفت بیشتر مورد استفاده بوده و تقویت می شود. استقامت عضلانی که به معنی به کارگیری یک عضله یا گروهی از عضلات برای انجام یک سری انقباضات مداوم در مدتی نسبتاً طولانی با کمترین احساس خستگی است و عمل کششی بارفیکس بهترین مثال برای این مورد است.

 مفاهیم اساسی در علم تمرین و آمادگی جسمانی

       با توجه به اهمیت علم تمرین و نقش آن درارتقای عملکرد ورزشکاران شاهد علاقه روزافزون مربیان عزیز به آگاهی از ابعاد مختلف این علم هستیم. امروزه کسانی که به گونه ای با ورزشکاران سرو کار دارند به خوبی می دانند که بهره گیری از زحمات توان فرسای ورزشکار و مربی به پیروی از اصول علمی و انضباط و جدیت در بکارگیری یافته های علمی وابسته است.

    

  مفهوم اول؛ علم تمرین

        علم تمرین زاییده ی همه ی اطلاعات علمی درباره ورزش و تمرین است. این اطلاعات همراه با تجربه و دانش مربی از ورزشکار، به مربی کمکمی کند تا برنامه تمرینی موثری برای بالا بردن سطح آمادگی ورزشکار طراحی و اجرا کند.

 

      بهتر آنست که همگی به مفاهیم زیر توجه کنیم و آنها را به کار بندیم:

 

1-      علوم تمرین:

       برای تحقق اهداف تمرین، باید یافته ها و فنهای چند شاخه از علم را به کار گرفت؛ تغذیه، روان شناسی، مدیریت، فیزیولوژی، بیومکانیک و بیوشیمی،... بنابراین علوم تمرین، یعنی در مجموعه دانش هایی که برای رسیدن ورزشکار به اوج عملکرد مورد نیاز است. مربی باید با علوم تمرین آشنا باشد و تا حد امکان از یافته های آنها بهره گیرد، ولی انجام دادن  وظیفه ی متخصص تغذیه، روان شناسی یا دیگر متخصصان را کسی از او انتظار ندارد.

 

  2- طرح برنامه تمرین:

       برای تحقق اهداف تمرین باید برنامه ای نوشت که در آن هر چه مربوط به افزایش توانایی های جسمانی ، مهارتی و روانی ورزشکار است، منظور شده باشد؛ امکان ارزیابی ورزشکار را نیز فراهم می کند و به اوج عملکرد ورزشکار در مسابقه بینجامد. امروزه در ایران علم تمرین را بیشتر به جای طرح تمرین به کار می گیرند.

 

  3- بدنسازی و آمادگی جسمانی:

       بخشی از آمادگی ورزشکار که در برنامه نیز پیش بینی می شود ، بهبود عواملی چون قدرت، سرعت، استقامت و... است؛ این مفهوم بخشی از علوم تمرین است و نه همه آن که پیشتر به آن

پرداخته شد.

 

  مفهوم دوم؛ آمادگی

       توانایی سازگاری با یک رفتار مشخص سازگارینامیده می شود.یک برنامه ی منظم تمرین که مبنای علمی داشته باشد، چارچوبی برای آمادگی ورزشکار است. بنابراین علم تمرین می تواند مکمل دانش مربی برای کمک به او در طرح برنامه های آمادگی ورزشکاران در هر سطح باشد.پیشرفت های ورزشی در گرو رسیدن به سطح بالاتر آمادگی است و هدف علم تمرین، افزایش آمادگی با طراحی برنامه ی مناسب تمرین است.

 

  مفهوم سوم؛ تمرین

        این مفهوم به فعالیت منظم و برنامه داری گفته می شود که با هدف بهبود عملکرد ورزشکار انجام می شود. در واقع تمرین انجام فعالیت هایی است که قابلیت سازگاری بدن در برابر فشارهای وارد شده را به تدریج و پیوسته افزایش می دهد با این تعریف تمرین فرایندی تدریجی و اهسته است. و در آن هیچ گونه تعجیلی مجاز نیست. اگرتمرین به خوبی انجام شود به تغییرات آشکاری در بافتها  و دستگاههای بدن می انجامد که آن نیز خود به بهبود عملکرد در ورزش خواهد انجامید. برای بیان دقیق مفهوم تمرین باید به نکات زیر توجه داشت:

1-تمرین باید موجب توسعه ی همه سویه شود؛ یعنی استقامت، قدرت، سرعت، انعطاف و هماهنگی را بیشتر کرده و بدن ورزشکار را از توسعه ای هماهنگ برخوردار سازد. این ویژگی به عنوان شالوده ی عملکرد بهتر همه ی ورزشکاران در رشته های گوناگون شناخته می شودو برای همه ی آنها لازم است.

2- تمرین باید موجب توسعه ی بدنی ویژه ی هر رشته ورزشی شود؛ یعنی موجب پیشرفت عوامل گوناگون آمادگی شود که هر رشته ورزشی خاص به آنها نیاز دارد. در هر رشته ی ورزشی خاص چه عواملی مهمتر هستند؟ قدرت مطلق یا نسبی توده ی عظلانی یا انعطاف؟ توان یا استقامت عظلانی

؟ ...؟ این ویژگی تمرین موجب می شود که ورزشکار توانایی اجرای آسان و روان همه ی حرکات ویژه ی رشته ی مورد نظر خود را بدست آورد.

3- تمرین باید توانایی اجرای همه ی فنون لازم را افزایش داده یک اجرای مناسب همراه با بهره وری ، بیشترین سرعت ممکن، بالا سطح تولی نیرو، کمترین اثرپذیری از شرایط ناخواسته و صحیح ترین حرکات را ممکن کند.

  4- تمرین باید عامل تامتیک را نیز فرا گیرد؛ یعنی مناسب ترین تاکتیک را که برخواسته از توانایی های هر ورزشکار است شامل می شود و همچنین راهکار ورزشکار را برای رو به رو شدن با شرایط مسابقه بهینه کند؛ بنابراین در طول تمرین، به راهکارهای گوناگونی می توان توجه کرد که با در نظر گرفتن اهداف ورزشکار، استفاده خواهند شد و به تکامل خواهند رسید.

  5- تمرین باید ابعاد روانی را نیز در بر گیرد؛ زیرا برای بهبود عملکرد و اجرای ورزش، آمادگی روانی ورزشکار نیز لازم است. عواملی چون بهبود انضباط، پشتکار و پایداری، خواستن، اعتماد به نفس، انگیزه و میل و رغبت بخشی از تمرین به شمار می آید.

  6- تمرین باید توانایی گروهی را در نظر بگیرد. یعنی در ورزشهای گروهی آمادگی گروهی هدف تمرین است. هماهنگی در آمادگی بدنی، فنی و تاکتیکی گروه نقش اصلی را در موفقیت داراست.

  7- تمرین باید ارتقای سطح بهداشت و سلامتی هر ورزشکار را به همراه داشته باشد. آزمایشهای پزشکی، تناسب شدت تمرین با توانایی های هر ورزشکار و زمان کافی بازیافت، به تمرین مربوط هستند و سلامت ورزشکار و تمرین پیوسته را تضمین می کنند.

  8- تمرین باید مانع آسیب دیدن ورزشکار شود وبا نکات زیر امکان صدمه دیدن را به حداقل برساند؛ افزایش انعطاف تا حد نیاز، تقویت عظلات و تاندونها و رباط ها به ویژه در مراحل ابتدایی تمرینات مبتدیان، و افزایش قدرت و خاصیت ارتجایی عضلات تا جایی که هنگام حرکات پیش بینی نشده نیز خطر بروز صدمات به پایین ترین سطح ممکن برسد.

  9- تمرین باید دانش نظری ورزشکار را نیز افزایش دهد و آگاهی ورزشکار را از مبانی فیزیولوژیکی و روانی تمرین، تغذیه و بازسازی منابع به حد کافی برساند.

 

        هدف تمرین افزایش آمادگی ورزشکار است. در برنامه تمرین، حرکات و فعالیت های گوناگونی گنجانیده می شوند که برای هر یک از رشته های ورزشی خاص مهم هستند. بنابراین برای افزایش عملکرد ورزشکار و به اصلی تمرین باید به توانایی اندامهای فعال، عوامل فنی و تاکتیکی و همچنین عوامل روانی باشد. 


تاریخ : 4 / 12 / 1392
بازدید : 758
نویسنده : sharef zadeh
  • تعداد اندکی‌ از اشخاص‌ درصورت‌ مصرف‌ کربوهیدرات‌ در طول‌ یک‌ ساعت‌ قبل‌ از ورزش‌ ، بدنشان‌ عکس‌العمل‌ شدیدی‌ نشان‌ می‌دهد که این موضوع قابل بررسی است. 
    ● آیا غذاهای‌ با شاخص‌ گلیسمی‌ پایین‌، بهتر است؟
    شاخص گلیسمی یا (GLYCEMIC INDEX) میزان تأثیر ماده غذایی کربوهیدراتی را در افزایش قند خون نشان می دهد. 
    غذاهای‌ محتوی‌ کربوهیدرات‌ اثرات‌ متفاوتی‌ بر روی‌ قند(گلوکز) خون‌ دارند. مواد خوراکی با شاخص‌ گلیسمی‌ پایین‌ مثل سیب، گلابی، گریپ فروت، لوبیا، عدس، آلبالو، گیلاس، انجیر، برگه زردآلو ، هلو، آلو ، بستنی ، شیر، ماست، سوپ گوجه فرنگی و بادام زمینی باعث‌ آزاد سازی‌ آرام‌ و پیوسته گلوکز در خون‌ می‌شوند در حالی‌ که‌ مواد خوراکی با شاخص گلیسمی‌ بالا مثل عسل، شکلات، ذرت، نان سفید، کشمش، آب نبات ، بیسکویت، هویج، آب پرتقال، کدو حلوایی و سیب زمینی پخته باعث‌ افزایش‌ سریع‌ و کوتاه‌ مدت‌ گلوکز خون‌ می‌شوند. 
    در نظر داشته‌ باشید بسیاری‌ از غذاهای‌ با GI پایین‌ مثل‌ عدس‌، فرنی‌ و حبوبات‌ ممکن‌ است‌ مناسب‌ نباشند و احتمال‌ اینکه‌ باعث‌ ناراحتی‌ معده‌ شوند نیز زیاد است‌
    بر این اساس توصیه‌ شده‌ که‌ غذاهای با‌ GI پایین‌، به‌عنوان‌ غذای‌ قبل‌ از ورزش‌ استفاده ‌شوند چون‌ می‌توانند باعث آزاد سازی‌ آهسته‌ و پیوسته‌ گلوکز در خون‌ شوند و سطح‌ گلوکز خون‌ را برای‌ مدت‌ بیشتری‌ پایدار نگه‌ دارند. همچنین مصرف‌ نوشیدنی‌های‌ ورزشی‌ در طول‌ تمرین‌، سطح‌ سوخت‌ بدن را‌ در طول‌ فعالیت‌ بالا نگه می دارد و تحقیقات‌ نیز نشان‌ داده‌ که‌ این‌ عمل‌، تاثیرات‌ سوء انواع‌ کربوهیدرات‌ در غذای‌ قبل‌ از تمرین‌ را نیز در برندارد. 
    اگر شما مشغول ورزش‌ استقامتی‌ هستید که‌ در طول‌ آن‌ دریافت کربوهیدرات‌ اضافی‌ مشکل‌ است‌، ممکن‌ است‌ آرزو کنید که‌ کاش‌ قبل‌ از تمرین‌، یک‌ غذای‌ با GI پایین‌ را امتحان‌ می‌کردید. البته در نظر داشته‌ باشید بسیاری‌ از غذاهای‌ با GI پایین‌ مثل‌ عدس‌، فرنی‌ و حبوبات‌ ممکن‌ است‌ مناسب‌ نباشند و احتمال‌ اینکه‌ باعث‌ ناراحتی‌ معده‌ شوند نیز زیاد است‌. 
    ● ماکارونی غذای ورزشکاران 
    ماکارونی یک غذای پایه و اصلی برای ورزشکاران محسوب می شود. آنها سعی می کنند با استفاده از یک رژیم غذایی مناسب قدرت فیزیکی خود را در انجام مهارت مورد نظر افزایش دهند. بدون شک غذا، سوخت مورد نیاز بدن است وبرای این که بدن کار خود را به خوبی به انجام برساند لازم است که هر ۲ عامل سوخت و مکانیسم بدن انسان به خوبی شناخته شود. 
    ● مواد انرژی زا و غیر انرژی زا
    مواد غذایی مصرفی به ۲ نوع انرژی زا و غیر انرژی زا تقسیم می شوند: 
    ▪ گروه انرژی زا از طریق تغییر فرم دادن انرژی شیمیایی موجود در پیوندها، طی فرایند اکسیداسیون، انرژی مکانیکی یا کالری مورد نیاز را فراهم می سازد. این گروه شامل چربی ها، پروتئینها و قندها هستند. چربی ها ۹ کیلو کالری و قندها و پروتئینها ۴ کیلو کالری در هر گرم انرژی تولید می کنند. 
    ▪ مواد غذایی غیرانرژی زا شامل آب، ویتامینها و مواد معدنی هستند که اگر چه قادر به تولید انرژی نیستند اما در مقادیر معینی جهت عملکرد صحیح مکانسیم بدن انسان لازم هستند مانند آب برای رادیاتور ماشین یا روغن برای موتور. 
    بنابراین بدن برای رفع نیازهای خود از سوخت لازم بهره می گیرد اما این نیازها با توجه به نوع فعالیت فیزیکی تغییر می کند. 
    ● مقدار انرژی مورد نیاز ورزشکار
    بدن به طور میانگین برای فعالیتهای کم تحرک در حدود ۱۷۰۰ کیلو کالری انرژی نیاز دارد. در فعالیتهای پرتحرک بسته به نوع و مدت آن باید انرژی مورد نیاز به میزان پایه ای ۱۷۰۰ کیلو کالری اضافه شود. 
    در مورد فعالیتهای ورزشی، کالری اضافی مورد نیاز قابل توجه است برای مثال انرژی مورد نیاز در طی شنا کردن به صورت تفریحی حدود ۱۰ کیلوکالری در دقیقه، معادل ۶۰۰ کیلو کالری در ساعت است. در شرایط رقابتی و مسابقه چون عامل سرعت هم مطرح می شود، مقدار انرژی مورد نیاز به حدود ۲۵ کیلوکاری در دقیقه، معادل ۱۵۰۰ کیلوکالری در ساعت یعنی حدود ۳ برابر افزایش می یابد. 
    ● حال این سؤال مطرح می شود که وقتی فعالیت ماهیچه ای شدید و طولانی است و نیاز به انرژی بسیار بالاست، رفع نیازهای فزاینده مکانیسم سوختی بدن، چگونه ممکن است؟ 
    در پاسخ باید گفت که این نیازها در اصل توسط مصرف مواد غذایی انرژی زا تأمین خواهد شد. (به ترتیب از قندها ۵۵ تا ۶۰ درصد، چربی ها ۳۰ درصد و پروتئین ها ۱۵ درصد یعنی به نسبت ۴،۲و۱) 
    سهم پروتئین در تولید انرژی نسبت به قند و چربی کم است به ویژه در مواقعی که فعالیت ماهیچه ای شدید و طولانی مدت باشد
    باید توجه داشت که منبع تولید انرژی نباید فقط از قند باشد، چیزی که هنوز هم به اشتباه پیشنهاد می شود.انرژی ذخیره ای که برای انقباضات ماهیچه ای استفاده می شود، به طور عمده از قندها و چربی ها به دست می آید. میزان این سوخت مصرفی و تغییراتی که در آن ایجاد می شود، بستگی مستقیم به مدت و میزان کشش ماهیچه ای دارد. 
    سهم پروتئین در تولید انرژی نسبت به قند و چربی کم است به ویژه در مواقعی که فعالیت ماهیچه ای شدید و طولانی مدت باشد. 
    ماهیچه ها جهت فعالیت مکانیکی خود قندها و چربی ها را به عنوان سوخت مصرف می کنند. برای مثال هنگام استراحت ۸۷ درصد انرژی مورد نیاز ماهیچه ها از اسیدهای چرب و فقط ۱۳درصد آن از قندها تامین می شود. برای کارهای کمی سنگین تر یا برای فعالیت ورزشی کوتاه مدت، ۵۰ درصد انرژی مورد نیاز توسط مواد قندی تأمین می شود و برای کارهای خیلی سخت تر و شدید در طی یک دوره ۳ ساعته یا بیشتر، به طور عمده چربی های ذخیره ای مصرف می شوند و ۷۰ درصد انرژی مورد نیاز را تأمین می کنند. 
    ● نقش مواد پروتئینی در ورزش
    در حقیقت پروتئینها به عنوان یک منبع ضروری جهت سوخت بدن محسوب نمی شوند. در ورزشکاران، پروتئین روزانه مورد نیاز یک گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن است و هنگامی که افزایش حجم ماهیچه ها در یک دوره تمرینی مد نظر باشد یا در مواقعی که فرد در سن رشد قرار دارد، میزان پروتئین مورد نظر به حداکثر ۲ گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن افزایش می یابد. 
    فراموش نکنید که با مصرف یک وعده غذایی دارای پروتئین بالا قبل از ورزش، کار کلیه ها سنگین تر می شود، آن هم در شرایطی که به طور هم زمان تحت فشار ناشی از حضور مواد سمی حاصل از کار ماهیچه است. 
    قبل از ورزش مصرف یک وعده غذایی پروتئینی مانند استیک گوشت معمولی و سالاد در عملکرد یک ورزشکار اثر سوئی به جا می گذارد زیرا نخست آن که مصرف پروتئین بیشتر، عمل هضم بیشتری را طلب می کند که در نتیجه آن سطح خون درعروق داخلی ماهیچه کاهش می یابد. دوم اینکه یک وعده غذایی مملو از پروتئین باعث می شود که در طی سوخت و ساز این ترکیبات نیتروژن دار، مواد زایدی ایجاد شود که باید از طریق کلیه ها دفع شوند. در طی این عمل در کلیه، ایسکمی (کاهش جریان خون در یک قسمت بدن به علت انقباض عروق یا انسداد جریان خون) ایجاد می گردد که این امر خود به کاهش ۹۰ درصدی جریان خون در کلیه مربوط می شود.
    ● نکات مهم:
    ▪ به کاربران عزیز تاکید می کنیم که برای استفاده مطلوب از یک برنامه مناسب غذایی حتمأ با متخصصین علوم ورزشی و کارشناس تغذیه مشورت کنند.
    ▪ از شما بازدید کنندگان محترم می خواهیم که اگر در خصوص مطالب علمی وآموزشی پیشنهاد یا موضوعی مد نظر دارید ، حتما با ما در میان بگذارید.

  •  


تاریخ : 4 / 12 / 1392
بازدید : 705
نویسنده : sharef zadeh

 

 ورزش هایی برای از بین بردن پهلودرد

 

بهترین کار برای به وجود نیامدن این درد، انتخاب شیوۀ درست است.


ورزش هایی برای از بین بردن پهلودرد


پهلو درد ورزش: چه باید کرد، از چه چیز باید اجتناب کرد؟
توصیه هایی دربارۀ تغذیه، گرم کردن و تنفس از قبل رزش، وجود داشته که می‌توانند مانع از پهلو درد شوند، پهلو درد می‌تواند تمام تلاش های ما برای ورزش کردن به هدر بدهد.

برای از سر گذراندن پهلو درد
با دست تان روی ناحیه دردناک فشار بیاورید.
در حالی که نفس می‌کشید، به سمتی که درد می‌کند، خم شوید.
سرعت تان را کم کنید (اگر دردتان شدیدتر شد، توقف کنید.)
روی نفس کشیدن تان تمرکز کنید: تنفس تان باید آهسته، عمیق، و منظم باشد و از شکم خارج گردد.
اگر درد از بین نرفت، ورزش را متوقف کنید و به آهستگی نفس بکشید. زمانی که درد تمام شد، به آهستگی دوباره شروع کنید.
در موارد درهای شدید و مداوم، باید با پزشک تان مشورت کنید تا بررسی کند، شاید مبتلا به یک بیماری شکمی باشید.


و برای پیشگیری از پهلو درد
گرم کردن دیافراگم
هنگام دویدن، نیاز بسیار زیادی به دیافراگم وجود دارد. بنابراین بهتر است قبل از شروع دویدن، دیافراگم تان را با یک تمرین گرم کنید:
فرآیند طبیعی نفس کشیدن را معکوس کنید، به این ترتیب که دم را از دهان عمیقاً به داخل فرو دهید تا وارد شکم شود سپس شکم تان را با باد پر کنید و نفس تان را بیرون بدهید.

این تمرین را ده بار تکرار کنید.

همیشه، بسیار آرام شروع کنید

همیشه قبل از ورزش، یک دوِ بسیار آرام و آهسته داشته باشید.
سپس به ندریج ریتم تان را تند کنید، به نحوی که جریان خون به درستی تنظیم شود.

گوش دادن به تنفس حین ورزش
پهلو درد اغلب به خاطر ریتم نامناسب تنفس ایجاد می‌شود. بنابراین حداقل اول ورزشِ تان، به تنفس تان گوش دهید و روی آن تمرکز کنید: دم باید عمیق و بازدم بدون شدت زیاد باشد. به تدریج، هر چه فعالیت شدیدتر شود، تنفس باید طولانی تر و کامل تر گردد.

نوشیدن آب کافی در جرعه های کوچک
نوشیدن بیشتر از یک جرعه کافی نیست. بنابراین باید به میزان منطقی و با فاصله های منظم آب بنوشید.
منتظر پایان هضم غذا بمانید
بهتر است فعالیت جسمی تان با فاصله بعد از هضم غذا شروع شود، ایده آل ترین شرایط این است که بعد از پایان هضم غذا باشد.

حداقل باید از آخرین وعده 
غذایی که خورده اید، سه ساعت گذشته باشد. چرا؟ زیرا طی مدت هضم غذا، خون به سمت لولۀ گوارش جریان می‌یابد و در نتیجه دیافراگم را مرطوب می‌کند.
و این در حالی است که گرفتگی عضلانی دیافراگم، یکی از دلایل پهلو درد است.

به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شعبه 2 روانشناسی و... و آدرس sina95.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4562
بازدید دیروز : 1881
بازدید هفته : 7222
بازدید ماه : 22481
بازدید کل : 1257304
تعداد مطالب : 2955
تعداد نظرات : 52
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


RSS

Powered By
loxblog.Com