کنترل از راه دور مغز با استفاده از تکنولوژی های کنترل ذهن الکترونیک


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : 10 / 3 / 1396
بازدید : 152
نویسنده : sharef zadeh

 

بسم الله الرحمن الرحیم

طسم

تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ نَتْلُوا عَلَيْكَ مِن نَّبَإِ مُوسَى وَفِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ

إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ

وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ

وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِي فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا كَانُوا يَحْذَرُونَ

  طا سين ميم (۱)

اين است آيات كتاب روشنگر (۲)

[بخشى] از گزارش [حال] موسى و فرعون را براى [آگاهى] مردمى كه ايمان مى‏آورند به درستى بر تو مى‏خوانيم (۳)

فرعون در سرزمين [مصر] سر برافراشت و مردم آن را طبقه طبقه ساخت طبقه‏اى از آنان را زبون مى‏داشت پسرانشان را سر مى‏بريد و زنانشان را [براى بهره‏كشى] زنده بر جاى مى‏گذاشت كه وى از فسادكاران بود (۴)

و خواستيم بر كسانى كه در آن سرزمين فرو دست‏شده بودند منت نهيم و آنان را پيشوايان [مردم] گردانيم و ايشان را وارث [زمين] كنيم (۵)

و در زمين قدرتشان دهيم و [از طرفى] به فرعون و هامان و لشكريانشان آنچه را كه از جانب آنان بيمناك بودند بنمايانيم (۶) 

——————————————————–
مقدمه

در مطالب قبلی کمی در رابطه با مبحث کنترل ذهن و کمی هم در رابطه با برخی تکنولوژی ها و علوم بکار رفته در این پروژه ،صحبت کردیم.در این قسمت هم می خواهم شما را با برخی دیگر از روشها و تکنولوژی های موجود در این زمینه آشنا کنم.تکنولوژی هایی که در اختیار ابرقدرتهای توطئه کننده و پشت پرده سیاست جهان قرار گرفته است.یقینا در پشت تمام این فعالیتهای اهریمی و کثیف دست شیطان نهفته است.سیاستمداران صهیونیست و قدرت طلب آمریکا را به جرات می توان مصداق همان اولیاء شیطان نامید که در قرآن از آنها نام برده شده است.آنها در آرزوی به قدرت رسانیدن مجدد فرعون(دجال) در عصر حاضر هستند.آنها اشتهای سیری نا پذیری برای نفوذ و اعمال قدرت خود بر تمام سیاره زمین و به بردگی کشانیدن همه انسانهای آزاد را دارند.ولی از این غافل هستندکه الله(جل جلاله) همانگونه که فرعون و یارانش به هلاکت رسانید و غرق کرد ،آنها را نیز به سرنوشت فرعون و فرعونیان دچار خواهد کرد.این سنت الهی است که خداوند ستمکاران و قدرت طلبان ظالم را به سزای اعمال ننگینشان برساند و وعده پیروزی از طرف او به بندگان درست کردارش داده شده است.در متن جاهایی با قرار دادن شماره ای درون [] به منبع اشاره شده است .لیست منابع در انتهای مطلب ذکر می گردد.

از دوستانی که تمایل دارند تا این مطلب و سایر مطالب منتشر شده در سایت (حقیقت خاموش) را در وبلاگ یا سایت خود قرار دهند،خواهش می کنم که نام منبع را نیز ذکر کنند.

———————————————————————–

کنترل از راه دور مغز با استفاده از تکنولوژی های کنترل ذهن الکترونیک

چند سال پیش یک فیلم مستند ساخت شبکه بی بی سی را دیدم به نام (Tomorrow`s World) که در آن مردی را نشان می داد که دچار بیماری پارکینسون شده بود.پارکینسون یک بیماری است که سیستم عصبی بدن را نشانه گرفته و از بین می برد.این بیماری همان لرزش در وضعیت استراحت است که شیوع آن بیشتر در سنین پیری است اما در جوانان هم دیده می‌شود . بطور کلی این بیماری بر اثر از بین رفتن سلول‌های ترشح کننده ماده‌ای به نام دوپامین (که یک انتقال دهنده عصبی) است رخ می‌دهد.

در این برنامه مستند نشان می داد که چگونه برای لرزشهای غیر ارادی بدن و دست و پای این بیمار درمانی انجام گرفته است.درمان این بیمار به این صورت بود که یک وسیله و الکترود کوچک در مغز این بیمار کار گذاشته شده بود و بیمار یک دستگاه کنترل دستی در اختیار داشت که می توانست با کمک این کنترل دستی، این وسیله درون مغز خویش را کنترل کرده و با کمک تحریکهایی که در مغزش ایجاد می شد ،نشانه های بیماری خود را کنترل کند.

خبر شنیدن چنین پیشرفتی در علم و پزشکی قطعا شما را شوکه نکرده و ناراحت نمی سازد.این وجه و جنبه استفاده از این تکنولوژی،وجه مثبت آن است که برای استفاده از یک بیماری لاعلاج استفاده شده است.ولی در کنار آن جنبه منفی نیز می تواند وجود داشته باشد.محققان بسیاری بر این باورند که نیروهای اهریمنی و سیاه دلی نیز وجود دارند که آرزوی دست یابی و استفاده از چنین تکنولوژی ها و توانایی ها را دارند.چه چیز اغوا کننده تر از این می تواند باشد که آنها بتوانند با جاسازی و کاشتن یک وسیله کوچک در بدن قربانیان خویش،آنها را برای همیشه زیر سلطه خود گرفته و تحت نفوذ و کنترل قرار دهند؟؟چه چیز برای اربابان ایلومیناتی و نظم نوین جهانی اغواکننده تر و وسوسه انگیز تر از اینکه بتوانند سربازان آینده را با استفاده از چنین تکنولوژی هایی بسازند؟؟

بدتر از آن،حالتی است که حتی نیازی هم به کاشتن و قرار دادن الکترود و وسیله ای در مغز یا بدن قربانی نباشد.حالتی که تنها با نشانه گیری و ارسال سیگنالها و امواج قوی الکترومغناطیسی به سوی قربانی،بتوان کنترل مغز و ذهن او را در اختیار گرفت.راهی که با استفاده از آن ،این نیروهای شیطانی و اهریمنی می توانند بر افکار و احساسات انسانهای بیگناه بسیاری تاثیر بگذارند. این نیروهای مخفی و فعال در پشت پرده،می توانند به شکلهای مختلفی باشند.برخی می گویند که این سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی مثل CIA، MI6، موساد و غیره… هستند که از این تکنولوژی ها برای کنترل ذهن افراد استفاده می کنند.برخی دیگر بر این باورند که این انجمن های مخفی و سری مثل ایلومیناتی،فراماسونری،انجمن استخوان و جمجمه،بیلدربرگ و غیره… هستند که در حال طراحی و اجرای  توطئه های عظیم جهانی هستند و با استفاده از چنین تکنولوژی هایی قصد دارند تا کنترل توده های انسانی را در اختیار بگیرند.این اعمال نفوذ بخصوص در زمینه رسانه های جمعی،فیلم سینما و صنعت موسیقی و تفریحات برای تغییر سبک زندگی و باورهای توده های مردم نیز نمایان است.

برخی از افراد نیز بر این باورند که این موجودات بیگانه فرازمینی  بد اندیش و شیطانی (Aliens) چون خاکستری ها Greys یا reptilians ها هستند که از ایمپلنت هایی که در مغز و بدن قربانیان خود می کارند برای ردیابی و کنترل آنها در هر زمان و هر مکان،استفاده می کنند. ولی همه این انواع گوناگون روشهای کنترل ذهن ،یاوه سرایی و خیالبافی نیست که به قول عده ای از ذهن عده ای که دچار توهم توطئه شده اند ،تراوش کرده باشد.مثلا مجله علمی معتبر Nature  در یکی از شماره های خود[۱] به پیشرفتهای عظیمی که در رابطه با علوم عصب شناسی Neurosciencee اشاره کرده و آنها را  تهدیدی بالقوه برای حقوق بشر قلمداد می کند.

در این مقاله به عصب شناسی فرانسوی به نام Jean-Pierre Changeux که در انیستیتو پاستور پاریس مشغول به کار است،اشاره می شود.ایشان در همایشی که کمیته اخلاق-پزشکی ملی فرانسه  (French National Bioethics Committee) برگزار کرده بود، به این موضوع اشاره می کنند که مثلا پیشرفتهای بدست آمده در تکنولوژی های عکس برداری مغزی Cerebral Imaging ،به شکل وحشتناکی حریم خصوصی افراد را نقض کرده است.ایشان اشاره می کنند که اگرچه که تجهیزاتی که برای انجام این امور مورد نیاز است در حال حاضر بسیار تخصصی و پیشرفته هستند ولی به زودی این تجهیزات پیش پا افتاده شده و این توانایی بدست می آید که از آنها حتی در فاصله های دور نیز استفاده کرد.

این به نوبه خود باعث می شود تا راهی بوجود آید که از طریق آن سوء استفاده و حمله به آزادی های فردی امکان پذیر گردد.می توان از چنین ابزار و وسایلی به راحتی برای کنترل رفتاری و حتی شستشوی مغزی افراد استفاده کرد.محقق دیگری به نام Denis LeBihan از کمیسیون انرژی اتمی فرانسه (French Atomic Energy Commission) در این همایش به این نکته اشاره می کند که در حال حاضر پیشرفتهای بدست آمده در زمینه تکنولوژی های تصویر برداری مغزی،به نقطه و مرحله ای رسیده است که ما می توانیم با استفاده از آنها تقریبا فکر و ذهن تمام مردم را بخوانیم.

کنترل رفتار Behavioural Control

آمریکایی ها استفاده از تکنیک هیپنوتیزم با امواج الکترومغناطیسHypnosis-EMR را از سال ۱۹۷۴ شروع کردند و آن را بروی سوژه های داوطلب مختلفی مورد آزمایش قرار دادند.یکی از آزمایش کنندگان این تکنیک به نام J.F.Schapitz اینگونه عنوان می کند: “تحقیقات و بررسی های ما نشان داده است که کلمات گفته شده توسط هیپنوتیزم کننده را می توان با استفاده از انرژی الکترومغناطیس مدوله شده modulated electromagnetic energy ،مستقیما به لایه های ناخودآگاه ذهن و مغز یک انسان منتقل کرد.به عنوان مثال،بدون استفاده از هیچ وسیله تکنیکی برای دریافت و کدگذاری و ارسال پیام می توان چنین کاری را انجام داد.در چنین روشهایی فردی که تحت تاثیر این القائات الکترومغناطیس هیپنوتیزم کننده قرار می گیرد،شانس اینکه بتواند اطلاعات ورودی به ذهن خود را آگاهانه کنترل کند،نخواهد داشت.”[۲]

نکته جالبی در این میان وجود دارد که توجه به آن خالی از لطف نیست.علارغم اینکه علم مدرن الکترونیک ، فقط از ابتدای قرن بیستم بوجود آمده و پا به عرصه وجود گذاشته است،ولی از لا اقل دو قرن گذشته، افراد بسیاری مشاهده شده اند که اینگونه ادعا کرده اند که ذهن آنها از راه دور تحت تاثیر و کنترل ماشینهای خاصی قرار گرفته است.به عنوان مثال می توان به مورد فردی به نام James Tilly Matthews  اشاره کرد.او یک واسطه و دلال در معملات چای بود که در حدود سالهای  ۱۸۱۰ در لندن زندگی می کرده است.این فرد ادعا می کرد که ذهن و مغز او توسط یک گروه و دسته جنایتکاری کنترل می شود.او می گفت که این گروه از ماشین عجیبی برای اینکار استفاده می کنند که او آن را (Air Loom) می نامید.

او می گفت که این ماشین عجیب امواج مغناطیسی نا مرئی را از درون یک سرداب زیرزمینی در لندن به بیرون ارسال کرده و می فرستند. این فرد بر این باور بود که ماشین هایی مشابه Air Loom وجود دارند که از طریق آنها ذهن و فکر نمایندگان پارلمان انگلستان کنترل می شود.

او نامه هایی را برای نمایندگان پارلمان ارسال کرد و به آنها در رابطه با وجود چنین ماشین هایی و توطئه موجود در پشت آنها،هشدار داد.نتیجه این شد که این فرد را نهایتا به عنوان یک بیمار روانی دیوانه به بیمارستان Bethelm معرفی کردند.[۳]خوب خیلی راحت است که همه ادعاهایی که  James Tilly Matthews  کرده است را رد کرده و انکار کنیم و بگوئیم که او دیوانه بوده و سیمهای مخش قاطی کرده بوده است.اصلا مگر در آن زمان امکان وجود چنین تکنولوژی امکان پذیر بوده است؟ البته باید ذکر کنیم که مورد او تنها مورد از این دست نیست

در سال ۱۹۹۴، دکتر Ronald K.Siegel یک پرفسور دپارتمان روانپزشکی و علوم رفتاری دانشگاه UCLA ،کتابی را تجت عنوان (Whispers:The Voice of Paranoia) منتشر کرد.[۴]     دکتر سیگل یک متخصص در زمینه توهم های ذهنی است.او کتاب مهم دیگری را نیز در سال ۱۹۷۵ با همکاری یک روانشناس دیگر به نام دکترلوئیس وست و با عنوان (Hallucinations:Behavior,Experience,and Theory) منتشر ساخت.

او در این کتاب ناخواسته رازهای بسیاری را در رابطه با پروژه کنترل ذهن MKULTRA افشا کرده است.[۵] پروژه MKULTRA را باید در کنار پروژه های دیگری از قبیل BLUEBIRD,ARTI-CHOKE,CHATTER,CASTI-GATE,MKDELTA,MKNOAMI,THIRD CHANCE,MKSEARCH,MKOFTEN و سایر پروژه ها در نظر گرفت.

این پروژه یکی از پروژه های مخفیانه سازمان جاسوسی CIA بوده است که در آن دانشمندان رده بالا و موسسات پزشکی و علمی مختلفی نیز درگیر بوده و شرکت داشته اند.هدف این پروژه استفاده از تکنیک ها و تکنولوژی هایی بود که با آنها بتوان در افراد مختلف تغییرات رفتاری ایجاد کرده و ذهن و فکر آنها را کنترل کرد.در اغلب این موارد سوژه ها و قربانی های این آزمایشات از اتفاقی که برایشان روی می داده آگاه نبوده اند.در این پروژه ها از اواخر دهه ۱۹۴۰ تا اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی،عملا در زمینه ها مختلفی بروی افراد زیادی آزمایش انجام شد از استفاده از دارو ها و مواد مخدر و توهم زای قوی گرفته تا استفاده از تکنیک های هیپنوتیزم و نهایتا استفاده از تکنولوژی های جدید الکترونیکی.[۶]

کتاب Whispers کلکسیونی از کیس ها و مورد های تاریخی کنترل ذهن است.(البته دکتر سیگل در کتاب خود برای رد گم کردن از واژه paranoia استفاده می کند) که توسط دکتر سیگل مورد مطالعه قرار گرفته اند.در یکی از این موردها به مردی به نام Tolman اشاره شده است که ادعا می کرد که ذهن او توسط کامپیوترهایی از طریق یک سیستم ماهواره ای به نام POSSE مخفف (Personal Orbiting Satellite for Surveillance and Enforcment) کنترل می شود.

             

خیلی خیلی جالب است،چون نویسنده زن دیگری به نام Dorothy Burdick در کتاب خود به نام Such things Are Known که در سال ۱۹۸۲ چاپ شده نیز ادعا می کند که ذهن او توسط کامپیوترهایی و از طریق ماهواره کنترل می شده است. این زن از دکتر سیگل را به عنوان مخترع وسیله ای به نام FOCUS نام می برد.FOCUS مخفف (Flexible Optical Control Unit Simulator) است.کار این وسیله این است که که می تواند توهمات تصویری را مستقیما بروی شبکیه چشم قربانی انداخته و پروژکت کند،به صورتیکه سوژه مورد نظر تصویرهایی توهمی می بیند و ابدا نیز قادر نیست که تفاوت تصاویر توهمی را از واقعیت تشخیص دهد.[۷] 

در کتابی که خود دکتر سیگل نوشته است،Tolman ادعا می کند که تصاویر و توهمات تصویری مستقیما به دورن مغزش ارسال می شوند.دکتر سیگل در این کتاب خطاب به این بیمار اینگونه می گوید: “آیا منظور تو این است و تو می خواهی به من بگویی که ماشین هایی وجود دارند که قادرند تصاویر بصری را مستقیما به درون مغز تو ارسال کنند؟”[۸]در سال ۱۹۶۸ دکتر سیگل یک مقاله حرفه ای را تحت عنوان “A Device for Chronically Controlled visual Input” منتشر می کند.

این مقاله توصیف وسیله ای است که او شخصا اختراع کرده و ساخته است و از طریق آن می توان تصاویر را مستقیما به درون مغز سوژه های حیوانات آزمایشگاهی منتقل کرد.این انتقال تصاویر با استفاده و از طریق اعصاب اپتیکی سوژه ها انجام می گیرد. او پیشنهاد می دهد که آزمایشات بعدی بروی نوزادان و بچه های حیوانات انجام گیرد به صورتی که تمام تحریکات بصری آنها ،از لحظه ای که چشم خود را باز می کنند ،تحت کنترل قرار بگیرد.[۹] 

سی سال بعد دانشمندان آمریکایی کابلهایی را به مغز یک گربه متصل کردند و موفق شدند تا تصاویری ویدوئی را از آنچه که آن گربه در مغز خود می بیند،تهیه کنند.جالب است ،نه؟ یاد فیلم ماتریکس نیفتادید؟                

یکی از دانشمندانی که بروی این پروژه کار می کرد،فردی بود به نام Garret Stanley از دانشگاه هاوارد. او پیش بینی کرد که ماشینهایی ساخته شود که اینترفیس و میانجی مغز باشند.ما فقط می توانیم گوشه ای از پیشرفتهایی که به صورت مخفیانه در آزمایشگاهای زیرزمینی و مخفی دولت و ارتش آمریکا بدست آمده است را ،تصور کنیم. پروژه هایی که با هدایت و ساپورت مالی مجتمع های نظامی /صنعتی ایالات متحده آمریکا به اجرا در آمده است.همان مجتمع های نظامی/صنعتی که آیزنهاور Dwight D.Eisenhower رئیس جمهور سابق آمریکا در رابطه با آنها به مردم آمریکا، تحت عنوان Military Industrial Complexes هشدار داده بود.برای آشنایی بیشتر این لینک را مطالعه کنید:

 

Military Industrial Complexes


 

البته امروز بر خلاف زمان Matthews قربانیانی که در این زمینه وجود دارند،می توانند به خروارها اسناد و مدارکی که در این رابطه وجود دارد اشاره کنند و نشان دهند که چگونه سازمانهای اطلاعاتی دولتی و مراکز تحقیقاتی این دست از تکنولوژی ها را ایجاد کرده و توسعه داده اند.اینها همه همان مدارکی هستند که نشان می دهد چگونه مردم عادی ،به مدت بیش از دو قرن قربانی چنین پروژه های شیطانی شده اند. این تکنولوژی ها دارای عناصر مختلف روانشناسی،هیپنوتیزم،تئوری های توطئه سیاسی،و تجهیزات پیشرفته الکترونیکی هستند که امواج و اشعه هایی را صادر کرده و رفتار و ذهن دیگران را بدون آنکه خودشان از آنها آگاه باشند،کنترل می کند.

کنترل پردازش بیولوژیکی Biological Process Control

 

در سال ۱۹۹۶،هیات مشاوره علمی نیروی هوایی آمریکا (US Air Force Scientific Advisory Board) ،مطالعاتی را در قالب ۱۴ جلد منتشر کرد . این گزارشات  به پیشرفتهای آینده در زمینه ساخت سلاحهایی پرداخته بود ، که به آنها نام “دورنماهای عصر جدید ” New World Vistas  اطلاق شده بود. در صفحه ۸۹ از جلد فرعی ۱۵ این گزارش برخی نکات ذکر شده است که مو را به تن انسان سیخ می کند. در این گزارش از جفت سازی و کوپل کردن انسان ها و ماشین ها در آینده نزدیک صحبت به میان آمده است.این بخش از گزارش تحت عنوان Biological Process Control قرار گرفته است.

 

نویسنده این مطلب به انفجاری که در دانش و علوم مربوط به مغز و اعصاب رخ داده است اشاره می کند و اضافه می کند:

“می توان پیشرفتهای آتی که در زمینه تولید منابع انرژی الکترومغناطیسی بدست خواهد آمد را در نظر آورده و تصور نمود.امواج خروجی این دستگاهها را می توان به صورتی به تپیدن واداشت و آنها را به فرمی شکل داده و متمرکز کرد که به راحتی با اندام و بدن انسانی کوپل شده و جفت شود.در این صورت می توان از حرکت های ارادی ماهیچه ها جلوگیری کرده و حرکات بدنی فرد را به طور کامل در اختیار خود گرفت.می توان به راحتی احساسات و اعمال و رفتار فرد را کنترل کرد.خواب ایجاد کرد،پیشنهادهای ذهنی به مغز او ارسال کرد،به حافظه دراز مدت و کوتاه مدت او دسترسی پیدا کرد.حتی می توان به راحتی چیدمان تجربه ای Experience Set  خاصی را برای فرد ایجاد کرده و یا چیدمان تجربه ای دیگری را در مغز و روان او دیلیت کرده و پاک کرد. ”

اگر بخواهیم عبارت چیدمان تجربه ای Experience set  را از یک اطلاح فنی نظامی به زبان فارسی ترجمه کنیم باید اینگونه بگوئیم که منظور از چیدمان تجربه ای یا چیدمان تجربه ها یا همان Experience Set ،این است که آنها قادر خواهند بود تمام خاطرات شما و تجربه های شما را که در زندگی خود داشته اید ،پاک کرده و آنها را با تجربیات و خاطرات جدید که برای شما برنامه نویسی کرده اند جایگزین کنند.

یعنی کلا ذهن شما را فرمت کرده و آنطور که می خواهند برنامه ریزی می کنند. قربانی فکر می کند ،که شخصیت او همان است که به آن آگاه هست ولی حقیقت چیز دیگری است.دقیقا مشابه آنچه که در فیلم ماتریکس مشاهده می کنید. البته مهم است که به این نکته توجه داشته باشید،در حقیقت نویسندگان این گزارش New World Vistas ،با اشاره به پیشرفتهایی که در آینده نزدیک روی می دهد ،در حقیقت می خواهند توانایی ها و قابلیتهای تکنولوژیک فعلی خود را استتتار کنند.سناریوی مربوط به آینده مشابه دیگری که در آن نیز منابع زیادی در رابطه با دستکاری های ذهنی وجود دارد، در گزارش دیگری تحت عنوان The Revolution in military Affairs and Conflict Short of War  توضیح داده شده و ذکر شده است.

این گزارش را کالج جنگ های ارتش آمریکا US Army War College در سال ۱۹۹۴ منتشر کرده است.نویسندگان این مطلب Steven Metz و James Kievit هستند .

آنها در این مطلب اذعان می کنند که:
“استفاده از تکنیکهای اصلاح و تغییرات رفتاری ،کلید اصلی در دست یابی به صلح جهانی هستند.”.
آنها در این گزارش به صراحت عنوان می کنند که :
“مهمترین حسن و فایده استفاده از چنین تکنیکهایی امکان انکار کردن آنها به طور کلی است.”
نویسندگان این مطلب این سئوال را مطرح می کنند که :” خوب،این قابلیت انکار کردن بر علیه چه کسانی به کار می آید؟؟”.. پاسخ آن به صراحت مشخص است:”علیه مردم ایالات متحده آمریکا”

این نویسندگان(Metzو Kievit) در سال ۲۰۱۰ از “قالب سازی آگاهی Perception Moulding” و “تکنولوژی های پیشرفته روانی” سخن می گویند که از آنها برای جلوگیری از شورش و تظاهرات مردم آمریکا بر ضد جنگ استفاده می شود.

البته این فقط شروع این داستان است. آنها بر این باورند که مانع اصلی و سد راه رسیدن به نظم نوین جهانی نظام اخلاقی سنتی مردم آمریکا ست.این نظام اخلاقی سنتی مردم آمریکا گیر و مانعی آزار دهنده برای اجرا کردن برنامه های شوم اربابان نظم نوین جهانی است. مردم ایالات متحده آمریکا از نظر اخلاقی به طور سنتی برای دو چیز فوق العاده اهمیت قائل هستند:

۱-آزادی و حریم خصوصی شخصی Personal Privacy

۲- حکومت و سلطه ملی National Sovereignty

لذا برای رسیدن به هدف بزرگ لازم و ضروری است تا این دو ذهنیت و ارزش از مد افتاده از ذهن مردم آمریکا پاک شود.

این عکس خیلی جالبه جای عبارت به خدا اعتماد می کنیم نوشته شده به بانکداران صهیونیست اعتماد می کنیم.

آینده ای که در خلال نوشته های این دو نویسنده به ذهن انسان متبادر می شود،بسیار زیاد شبیه همان آینده ای است که در کتاب ۱۹۸۴ جورج اورول   به تصویر کشیده شده است.

این آینده دقیقا مشابه همان آینده ای هست که در فیلم Matrixبه تصویر کشیده شده است. در این میانه تک و توک افرادی که چموشی کرده و حاضر نشوند تا با این موج و تغییرات انقلابی (نظم نوین جهانی) همراه شوند،به راحتی با استفاده از پایگاه داده های سازمان اطلاعاتی جامع و متمرکز (Comprehensive inter-agency integrated database) شناسایی می شوند.

این عبارات که ذکر کردم دقیقا همان عباراتی است که در این گزارش ذکر شده است.آنها به سرعت شناسایی شده و دسته بندی می شوند و آنگاه تحت عمل شبیه سازی کامپیوتری شخصیتی سطح بالا (Sophisticated Computerized Personality Simulation) قرار می گیرند.(باز هم یاد فیلم ماتریکس افتادم).برای هر فرد به طور جداگانه برنامه ریزی شخصیتی مناسب او صورت می پذیرد. به موازات و در کنار این دسته از تسلیحات نظامی کنترل ذهن،تکنیکهای دیگری نیز مورد استفاده قرار می گیرد.مثلا می توان از تکنیک Morphing  نام برد.این تکنولوژی همین الان حاضر بوده و از آن برای کنترل اعوجاجات تصویری در تلویزیون استفاده می شود.خوب نگران نباشید،اگر شما هنوز شانس این را نداشته اید که حافظه خود را به صورت الکترونیکی از دست بدهید و مغزتان املت شود،رسانه های خبری الکترونیکی به طور اختصاصی برای شما دستکاری می شوند،تلوزیونهای نسل جدید اینترنتی تصاویر بصری نزدیک به واقعیتی را برای شما به نمایش خواهند آورد و شخصیت جدید شما را شکل خواهند داد.

صداهای ساکت

طیف وسیع صداهای ساکت یا همان Silent Sound Spread spectrum که به طور اختصار آن را (SSSS) نمایش می دهند ،تکنولوژی است که توسط دکتر اولیور لوری Oliver Lowery از ایالت جورجیای آمریکا ابداع و کشف شد.این تکنولوژی را (S-quad) نیز می نامند.

این اختراع با شماره #۵,۱۵۹,۷۰۳ در اداره ثبت اختراعات آمریکا تحت عنوان “Silent Subliminal Presentation System” ثبت شده است.در قسمت چکیده ذکر شده برای این اختراع اینگونه می خوانیم:

“این سیستم یک سیستم ارتباطات ساکت Silent Communications system است،که در آن موجهای حامل تک صدایی Monaural carriers،در بازه های فرکانسی بسیار پائین یا بسیار بالا یا فرکانس های نزدیک به فرکانسهای فراصوتی Ultrasound تقویت شده اند و یا اینکه فرکانس آنها مدوله شده است به صورتیکه برای مقاصد جاسوسی بصورت شنیداری وارد مغز شوند.

معمولا اینکار با استفاده از بلندگو یا هدفون یا ترانسدیوسرهای پیزوالکتریک انجام می گیرد.ممکن است این موجهای حامل مدوله شده بطور مستقیم و به صورت زنده پخش شده و به درون مغز راه یابند و یا اینکه بطور متعارف آنها را در نوارهای کاست مغناطیسی یا دیسکهای نوری ضبط کرده و بعدا با پخش  و تکرار آنها برای شنونده عمل کنند.

” برای آشنایی با موج حامل و مدولاسیون امواج این لینک را مطالعه کنید:

موج حامل

مدولاسیون


 

مقالاتی که در این زمینه توسط موسسه Silent Sound Inc.  منتشر شده است نشان می دهد که در حال حاضر و با استفاده از سوپرکامپیوترها می توان الگوهای احساسی مختلف را از امواج مغزی EEG استخراج کرده و آنها را مجددا بازتکرار کرد.همانگونه که در قسمت قبلی نیز به آن اشاره کردیم هر احساسی که ما داشته باشیم اعم از خوشحالی،ناراحتی،خشم،شادی،هیجان،عشق،نفرت و … خود را در امواج مغزی ما به صورت یک الگوی خاص و منحصر به فرد به نمایش در می آورد.این الگوهای خاص که از امواج مختلف مغزی تشکیل شده اند همانند یک امضاء منحصر به فرد می ماند.مثلا با آنالیز دقیق امواج ثبت شده در نوار مغزی EEG  یک فرد می توانیم به احساسی که فرد در آن لحظه داشته است پی ببریم.به این الگوها یا امضاءهای احساسیEmotion Signature Clusters می گویند.

لذا می توان این امضاءهای احساسی را در یک کامپیوتر دیگر ذخیره کرده و در زمان دلخواه دیگری آنها را به آرامی درون ذهن سوژه مورد نظر خود القاء نمود.همان بحث Entrainment که مطالب قبلی هم به آن اشاره کردیم.با این روش می توان به آرامی حالت روانی و احساسی فرد و سوژه مورد نظر را تغییر داده و به سمتی که مطلوب و مورد نظر آزمایشگر است ،برسانیم.

جودی وال Judy Wall محققی است که در مجله NEXUS(مربوط به ماه های اکتبر و نوامبر ۱۹۹۸) مطلبی را منتشر کرده است.او می گوید:” موسسه Silent Sound Inc. عنوان می کند که این موسسه در رابطه با این تکنولوژی و استفاده از آن برای مقاصد و اهداف بشر دوستانه  مثبت علاقه مندی دارد،ولی حقیقت این است که ارتش و نظامیان خود را در استفاده از تکنولوژی به چیزی محدود نمی کنند.به همین دلیل است که این تکنولوژی و استفاده از آن برای مقاصد نظامی یکی از پروژه های وزارت دفاع آمریکاست.”

ادوین تیلتون Edwin Tilton مدیر عامل موسسه Silent Sound Inc. در رابطه با تکنولوژی S-quad در نامه ای به تاریخ ۱۳ دسامبر ۱۹۹۶ اینگونه عنوان می کند که:

“تمامی الگوها و طرح کلی این پروژه توسط دولت ایالات متحده آمریکا طبقه بندی شده است و ما این اجازه را نداریم که جزئیات دقیقی را در این رابطه برای عموم منتشر کرده و آشکار کنیم……ما نوار و سی دی  برای دولت آلمان نیز می سازیم.حتی اینکار را برای برخی از کشورهای استقلال یافته از اتحاد جماهیر شوروی نیز انجام می دهیم!البته تمام فعالیتهای موسسه ما با اجازه رسمی دولت ایالات متحده آمریکا صورت می گیرد……از این تکنولوژی و سیستم ها در طی جنگ اول خلیج فارس(طوفان صحرا) در عراق استفاده شد و نتایج ان نیز کاملا موفقیت آمیز و خرسندکننده بود.”

دانشمندان می توانند با استفاده از سوپرکامپیوترهای الگوهای بسیار ظریف و پیچیده احساسی را از درون امواج درهم و برهم EEG استخراج کنند و سپس آنها را بزرگ کرده و تقویت کنند و از دل آنها امضاءهای احساسی Emotion Signature Cluster ها را استخراج کنند.آنها سپس تجزیه و تحلیل کرده و بروی نوار یا سی دی ضبط می کنند. به عبارت دیگر وقتیکه سوژه ای تجربه احساسی خاصی را از سر می گذراند،دانشمندان می توانند از میان امواج مغزی او و در کمال دقت و ظرافت،الگوی موجی همراه با این احساس را استخراج کنند و سپس یک نسخه المثنی از آن را تولید کرده و آن را در یک کامپیوتر بایگانی کرده و ذخیره کنند.مرحله بعدی کار این است که این بسته ها و خوشه های احساسی را مدوله کرده و بر موج حاملی سوار کنند .آنگاه امواج حامل مدوله شده را از طریق دستگاه Silent Sound و به آرامی برای سوژه و قربانی مورد نظر پخش می کنند.او نمی داند که اتفاقی برای او در حال رخ دادن است.آنها به آرامی و با این روش می توانند  احساسی را که از یک فرد خاص ضبط کرده اند در ذهن و روان فرد دیگری شبیه سازی کنند!!!!”

 

تله پاتی مصنوعی Synthetic telepathy

تله پاتی مصنوعی یا Synthetic telepathy واژه ای است که برای توصیف پرتو افکنی و ارسال کلمات،افکار و یا ایده ها به درون ذهن یک فرد با استفاده از ابزار و وسایل مکانیکی،استفاده می شود.برای اینکار به طور خاص از انواع خاصی از فرستنده های الکترومغناطیس مشابه فرستنده های رادیویی یا تلوزیونی که در محدوده و بازه فرکانسی میکرو ویو کار می کنند،استفاده می کنند.در سالهای اخیر افراد بسیار زیادی از مردم عادی پیدا شده اند که ادعا کرده اند قربانی این نوع خاص از کنترل ذهن بوده اند.اسناد و مدارک رسمی که گزارش دهنده آزمایشات علمی در این زمینه هستند را نمی توانید در لابلای مقالات و اسناد آکادمیک پیدا کنید.دلیل آن هم کاملا روشن بوده و به طبیعت فوق العاده سری و طبقه بندی شده این دست اطلاعات مربوط می شود.در سال ۱۹۶۱ یک متخصص و پژوهشگر مستقل در زمینه بیوفیزیک Biophysics و مهندسی روانشناسی Engineering Psychology به نام آلن فری Allen Frey گزارشی را منتشر کرد که در آن نشان می داد،انسان می تواند امواج مایکروویو را بشنود.[۱۰]

البته این اکتشاف توسط غالب دانشمندان ایالات متحده آمریکا رد شد و نتایج آن را مصنوعی عنوان کردند. توصیف تکنیکی دقیقتری از این آزمایش توسط James C.Linn  ارائه شده است.[۱۱]او می نویسد: “آلن فری کشف کرد که سوژه های انسانی که در معرض امواج میکرو ویو با فرکانس های ۱۳۱۰ MHZ و ۲۹۸۲ MHZ و با چگالی قدرت متوسط ۰٫۴  تا ۲ mW/cm2 قرار گرفته اند نوعی احساس شنوایی را درک کرده اند.آنها این احساس شنیدن را همانند صداهای وزوز و یا کوبیدن تجربه می کردند.(همچنین نوعی صدای کلیک یا جیرجیر را می شنیدند) حداکثر چگالی قدرتی در رتبه ۲۰۰  تا ۳۰۰ mW/cm2 بوده و فرکانسهای تکرار پالسها از ۲۰۰  تا ۴۰۰ HZ  متغیر بود…آلن فری به این پدیده شنوایی به عنوان امواج رادیویی RF  اشاره می کند.احساس آن به طور آنی در بازه های قدرت میانگین روی می داد،بمحدوده ای که فقط کمی کمتر از میزانی است که به سلامتی بیولوژیک فرد صدمه می زند.

چیزی که مشاهده شد این بود که سرچشمه و منبع این احساس از اطراف یا درون کمر و سر افراد می باشد…”

تحقیقات و مطالعات بعدی نشان دادند که برای آنکه سوژه ای بتواند صداهای القاء شده میکرو ویو را بشنود،دو شرط لازم است: یکی رسانایی خوب و بالای استخوان های جمجه و دیگری اینکه فرد توانایی شنیدن صداهای بالاتر از ۵HZ را داشته باشد..در سال ۱۹۷۵ مقاله ای توسط A.W.Guy منتشر شد.در مقدمه این مقاله اینگونه ذکر شده بود که: “یکی از عوارض جانبی بیولوژیک انرژی الکترومغناطیس با قدرت میانگین پائین که تا به حال مشاهده شده و مورد تائید قرار گرفته است،این است که افرادی که در معرض این انرژی قرار می گیرند نوعی احساس شنوایی را تجربه می کنند…”[۱۲]

در شماره منتشر شده در ماه اکتبر-نوامبر سال ۱۹۹۴   مجله NEXUS در رابطه با استفاده دولت آمریکا ،در زمان حال، از تله پاتی مصنوعی اینگونه ذکر شده است که:

“سلاحهای هدایت کننده انرژی که در حال حاضر از آنها استفاده می شود،شامل مثلا یک سلاح میکروویو است که توسط کمپانی Lockheed-Sanders ساخته شده است و از آن برای پروسه ای استفاده می شود که تحت عنوان (صدای مصنوعی) طبقه بندی شده است.کار این سلاح انتقال از راه دور و هدایت از راه دور صداست.(صوت یا هر نوع سیگنال شنوایی).این سلاح اصوات را مستقیما به درون مغز هر هدف انسانی که مورد نظر باشد، هدایت می کند.این پروسه توسط دولت آمریکا با نام (تله پاتی مصنوعی Synthetic Telepathy) شناخته می شود.

 

اسلحه های میکرو ویو  Microwave zapping

جنگ مغزها

برای آشنایی بیشتر با امواج میکروویو(ریز موج ها) می توانید لینک زیر را مطالعه کنید:

 

ریز موج ها


 

بیشتر کارهایی که در رابطه با سلاحهای امواج میکروویو(ریز موج ها) صورت گرفته است در قالب پروژه ای به نام Pandora Project صورت گرفته است.

این پروژه در انیستیتوی تحقیقاتی ارتش آمریکا در Walter Reed و توسط مرکز پروژه ها و پژوهشهای پیشرفته ARPA (Advanced Research Projects Agency) صورت گرفته است.هدف اولیه و ابتدایی این پروژه مطالعه و بررسی آثار جانبی بود که در نتیجه نشانه گیری امواج میکروویو به سمت سفارت آمریکا در مسکو توسط روسها ایجاد شده بود.آمریکایی ها متوجه شده بودند که سفارتشان در مسکو هدف امواج میکرو ویوی قرار گرفته است.نتایجی که در این آزمایشات بدست آمد،بسیار مضطرب کننده بود.

دکتر جوزف سی شارپ Dr.Joseph C.Sharp و مهندسی به نام Mark Grove  در طی پروژه Pandora متوجه شدند که می توانند کلمات یک سیلابی را بشنوند که بروی پالس های امواج میکرو ویو مدوله شده اند.[۱۳]امواج میکرو ویو می توانند بر خاصیت تراوایی و نفوذ پذیری سد خونی مغزی Blood-Brain Barriers تاثیر بگذارند.[۱۴]

                         

امواج موبایل نیز بر سد خونی مغزی اثر بدی می گذارند:

برای آنکه متوجه شوید منظور از سد خونی مغزی چیست؟ لینک زیر را مطالعه کنید:

 

سد خونی مغزی


 

تاثیر این امواج بر سد خونی مغزی و تغییر در خاصیت تراوایی سد خونی مغز باعث می شود تا تاثیر داروها و مخدرها را شدیدا افزایش  دهد.این خاصیت برای مصارف نظامیان فوق العاده جالب و مهم است.”مثلا با استفاده سطح پائینی از تشعشات فرکانسی رادیویی Low Level RFR  می توان گروهای بزرگی از نظامیان را نسبت به مواد شیمیایی و بیولوژیکی که در سطح وسیعی پراکنده شده است حساس کرد.در این صورت تمام این نظامیان که در معرض تشعشع رادیویی قرار گرفته اند به خاطر تغییری که در خاصیت تراوایی سد خونی مغزشان روی داده است،این مواد شیمیایی و بیولوژیکی را جذب می کنند و سم یا دارو بر آنها اثر می کند.در صورتیکه همین مواد شیمیایی که در محیط پخش شده اند بروی افراد عادی که در معرض تشعشع قرار نگرفته اند،اثری نمی گذارد”[۱۵] 

خوب خودتان تصور کنید،از چنین توانای خارق العاده ای چه استفاده های نظامی بیشماری که نمی توان کرد؟؟!یکی از موارد استفاده از این تکنولوژی ها برای مقاصد جاسوسی است. مثلا می خواهند پیام یا صدایی را برای فرد یا جاسوسی ارسال کنند و مطمئن شوند که به جز او هیچ کس دیگر این صدا را نمی شنود.برای انتقال صوت و صدا حتی راههای آسانتری نیز وجود دارد.یکی از این راهها استفاده از ایمپلنتهای کاشتنی Implants  هست.مثلا حلزونهای گوشی که به صورت ایمپلنت در گوش فرد کاشته می شوند.به آنها Cochlear implants می گویند.

این ایمپلنت ها سیگنالهایی را به مایع درون گوش داخلی می فرستند.یا ایمپلنتهایی وجود دارند که ارتعاشات صوت و صدا را از طریق رسانایی که استخوانها دارند منتقل می کنند.مثلا با استفاده از مواد خاصی برای پر کردن دندان به این هدف دست می یابند.این مواد توانایی خاصی دارند که می توانند سیگنالهای رادیویی شنوایی را جمع آوری کرده و آنها را از طریق استخوان فک و جمجمه به گوش داخلی منتقل کنند و نهایتا سوژه قادر می شود تا صدایی که بقیه نمی شنوند را بشنود.

در این رابطه یک دستگاه دیگر نیز وجود دارد که توسط دکتر جوزف دلگادو Dr.Joseph Delgado اختراع شده است. این دستگاه از سیمهایی تشکیل شده است که از نقاط خاص و استراتژیکی در مغز عبور می کنند و نهایتا به یک گیرنده/فرستنده رادیویی متصل هستند که در زیر پوست فرد کاشته شده است.

با استفاده از این دستگاه دکتر الگادو موفق شده است تا احساسات خاصی را در افراد دیگری تحریک کرده و شبیه سازی کند.او با استفاده از این دستگاه و فقط با فشار دادن یک دکمه می توانست احساساتی از قبیل تحریک جنسی،اضطراب یا دلواپسی،خشونت و پرخاشگری را در سوژه مورد آزمایش خود بوجود آورد.[۱۶] در ابتدا این تجهیزات بروی حیوانات خصوصا شامپانره ها آزمایش شده و سپس بروی انسانها آزمایش شد.

البته تمام مطالعات و تحقیقات دولت آمریکا در زمینه امواج میکرو ویو و تله پاتی مصنوعی پس از پایان یافتن جنگ سرد ادامه یافته و حتی رشد و پیشرفتهای بسیار بیشتری نیز کرده است.

تیموتی مک وی یا کاندیدای منچوری؟ 

در میان تجهیزات و ابزارآلات تله متری(سنجش از راه دور) که در حال حاضر از آنها استفاده می شود ،نوعی از فرستنده های مینیاتوری وجود دارد که می توان آنها را بلعیده و قورت داد.این نوع از فرستنده های را نیز می توان در بدن فردی بصورت ایمپلنت کاست.این نوع از فرستنده های این امکان را می دهد که خصوصیات رفتاری و روانی فردی را بصورت لحظه ای و از فاصله بسیار زیادی نیز مورد بررسی و مطالعه قرار داد.اینها گفته دکتر استوارت مک کی Dr.Stuart Mackay در کتاب مرجع Bio-Medical Telemetry هست که در سال ۱۹۶۸ به چاپ رسیده است.

نمی دانم شما آیا فیلم “کاندیدای منچوری” را دیده اید یا نه؟

داستان این فیلم اقتباسی است از یک رمان سیاسی –تخیلی با همین عنوان The Manchurian Candidate . از این داستان تا به حال دو نسخه سینمایی ساخته شده است.البته نسخه قدیمی تر  ساخته فرانک سیناترا زیبا تر و دیدنی تر است. مضمون اصلی هر دو فیلم درباره کنترل ذهن است.فقط در نسخه ۲۰۰۴ آن داستان به جای جنگ کرده در جنگ خلیج فارس اتفاق می افتد.

در نسخه اصلی و قدیمی ،داستان درباره یک قهرمان جنگ کره است که به خاطر رشادتهای خود به دریافت مدال افتخار نیز نائل آمده است. او پس از پایان اسارتش از کره به آمریکا باز می گردد و پس از مدتی از طرف مادرش که یک فعال سیاسی است برای دریافت پستی به عنوان مشاور رئیس جمهور آمریکا معرفی و کاندیدا می شود. اما غافل از اینکه شخصیت اصلی فیلم در زمان اقامت در کره توسط کمونیستهای چینی در منچوری شستشوی مغزی شده و برنامه ریزی شده است. او با روش هیپنوتیزم تحت کنترل کمونیستها قرار گرفته است.خلاصه داستان ادامه دارد تا بر طبق روال بقیه فیلمهای هالیوودی قهرمان دیگر فیلم که از دوستان او است به مسائل پشت پرده پی می برد و این توطئه را خنثی کرده و مانع از این می شود که آمریکا به دست کمونیستها بیافتد.
حال اجازه دهید تا شما را با شخصی دیگر نیز آشنا کنم.شخصی که به فیلمهای هالیوودی ربطی ندارد و در دنیای واقعی وجود داشت.نام او تیموتی مک وی Timothy McVeigh هست.

 

این کهنه سرباز ارتش آمریکا همان کسی است که در سال ۱۹۹۵ ساختمان فدرال را در شهر اوکلاهما سیتی آمریکا منفجر کرد.

این لینک را مطالعه کنید:

تیموتی مک


تیموتی مک وی وقتیکه دوستانش را در Deckerایالت میشیگان ملاقات کرده بود،به آنها گفته بود و از این شکایت کرده بود که ارتش آمریکا یک نوع میکروچیپ (یک نوع دستگاه گیرنده مینیاتوری زیر پوستی) را در بدن او کاشته است،برای اینکه او همیشه قابل رد یابی باشد.


او از این نکته احساس ناراحتی می کرد که نوعی زخم غیر قابل توضیح در کفل او وجود دارد و نشستن را برای او بسیار سخت و آزاردهنده کرده است.
او نهایتا در سال ۱۹۹۵ ساختمان فدرال را در اوکلاهاما سیتی منفجر کرد.ساخت و استفاده از تجهیزات تله متریک(سنجش از راه دور) مینیاتوری جزئی از یک پروژه نظامی اطلاعاتی است که توسط ارتش آمریکا و تعدادی از سازمانهای جاسوسی ،پیگیری می شود.یکی از اهداف این پروژه تست کردن موثر بودن یک سرباز و رد یابی او در میدان جنگ است.این ابزارآلات از مدتها پیش طبقه بندی شده و تمام پروژه فوق سری است.
دکتر Carl Sanders مخترع بیو چیپهای جاسوسی اینگونه عنوان می کند:  “ما از این تکنولوزی در جنگ عراق استفاده کردیم و بوسیله آن سربازان را میدان نبرد ردیابی می کردیم.”

مرکزی که در مهندسی و ساخت این تجهیزات تله متریک میکروسکوپیک فعالیت می کند،مرکزی به نام Calspan  در بوفالوی ایالت نیویورک است.

نکته جالبی که در این میان وجود دارد این است که تیموتی مک وی (تروریست معروف) در همین مرکز مشغول به کار بوده است.این مرکز در سال ۱۹۴۶ به عنوان یک آزمایشگاه تحقیقاتی علوم هوایی تاسیس شده و کار خود را آغاز کرد.این مرکز دارای بودجه ویژه ای برای انجام تحقیقات در زمینه اکولوژی انسانی بوده است که از کانال خاصی توسط CIA  تامین می شده است.CIA پروژه های کنترل ذهن خود را که توسط دانشمندان نازی مهاجرت کرده از آلمان نازی انجام می شد از طریق این مرکز پیگیری می کرده و آنها را تامین مالی می کرد. یکی از محققان و پژوهشگرانی که در زمینه پروژه های کنترل ذهن تحقیقات جالبی کرده است،فردی است به نام آلکس کنستانتین Alex Constantine  ،او کتابهای خواندنی ارائه کرده است

او در رابطه با مرکز تحقیقاتی Calspan اینگونه عنوان می کند:
“مرکز Calspen بیشتر تمرکز و انرژی خود را در زمینه تحقیقات در موضوع مهندسی زیستی Bioengineering و هوش مصنوعی Artificial Intelligence گذاشته است و از سال ۱۹۵۰ به بعد در این زمینه پیشگام بوده است.

او مقاله ای به نام “The Good Soldier”  اینگونه می نویسد:
“یکی از زمینه های تحقیقاتی موسسه Calspan ،تکنولوژی ردیابی و مانیتورینگ انسانی است.این موسسه و فعالیتهای تحقیقاتی آن یکی از مهره های کلیدی وزارت دفاع آمریکا در زمینه جنگ الکترونیک و پروژه REDCAP می باشد.

در یکی از گزارش های منتشر شده در بولتن خبری پنتاگون در رابطه با REDCAP اینگونه عنوان شده است که از این سیستم برای ارزیابی موثر بودن سخت افزارها،تکنیکها ،تاکتیک ها و ایده های جنگ الکترونیک استفاده می شود.این سیستم از حلقه های بسته راداری و زیرساخت ها و شبکه های اطلاعات و دیتا تشکیل شده است.
کنستانین در مقاله خود اینگونه اضافه می کند که در هفته ای که انفجار تروریستی ساختمان فدرال در اوکلاهاما روی داد،یک سایت کامپیوتری نظامی گزارش داده بوده که در سراسر آمریکا اغتشاشات صوتی Hum فرکانس پائینی بصورت شنیده شده است. Hum  شنیده شده در مناطقی از قبیل Taos,New Mexico,Eugene,Medford,Oregon,Timmons,Ontario,Bristol و England بطور قطع بروی درگاه های شنوایی مغز کوک شده بودند. یکی از کاربران و مشتریان پروپاقرص موسسه Calspan نیروی هوایی آمریکا است و پایگاه هوایی Eglin در این میان نقش کلیدی و اصلی را عهده دار است.

به یاد دارید که گفتیم تیموتی مک وی از این قضیه پیش دوستان خود شکایت کرده بود که نوعی چیپ الکترونیک در بدن او بصورت ایمپلنت جاسازی شده است.

نکته جالب و شک بر انگیز ماجرا در این است که واحد تجهیزات تکنولوژیک همین پایگاه هوایی Eglin    بصورت یک پروژه فوق برنامه و غیر نظامی سرگرم ساخت تجهیزات الکترونیک تله متریک برای ردیابی جانوران است.بر طبق گزارشی که نشریه داخلی نیروی هوایی منتشر کرده است این تجهیزات تله متریک بصورت چیپ های بیوتله متری هستند که در محدوده فرکانسی S-band ، ۲۳۱۸  تا ۲۳۹۸ MHZ تنظیم شده اند و تا ۱۲۰ کانال دیجیتال را ساپورت می کنند. نکته جالب در اینجاست که در رابطه با این دست چیپ های بیوتله متریک که برای ردیابی حیوانات اهلی یا وحشی استفاده می شود، هیچ چیز سری و طبقه بندی شده نیز وجود ندارد.

حتی تبلیغات بازرگانی آنها نیز در نشریات و کانالهای تلوزیونی پخش می شود.  به عنوان مثال مجله معتبر TIME Magazine در شماره ۲۶ ژوئن ۱۹۹۶ خود،آگهای فروش چیپ های فرستنده بیوتاه متریک را منتشر کرده بود که برای ردیابی سگها و گربه ها و سایر حیوانات خانگی استفاده شده و در زیر پوست آنها کاشته می شود.  خنده دار اینجاست که دقیقا در همین شماره و در صفحه مقابل این آگهای مطلبی چاپ شده است که از قول رهبر یک گروه شبه نظامی به مردم جهان درباره رسیدن عصر جدید و نظم نوین جهانی هشدار داده شده است. با وجود اینکه تکنولوژی ساخت این تجهیزات برای مصارف حیوانات ده ها سال است که علنی بوده و از طبقه بندی خارج شده است،بر خلاف آن سیستمهای ردیابی و مانیتورینگ انسانی بصورت فوق محرمانه،جزئی از زرادخانه پنتاگون را تشکیل می دهند.

کنستانین در ادامه مقاله خود اشاره می کند که این پروژه کاشتن و جاسازی میکرو چیپهای بیو تله متریک به عنوان یک طرح برای ساختن جامعه ای جدید و پادآرمانی ،حتی در یکی از شماره های نشریه معتبر  Defense News در ۲۰ مارس ۱۹۹۵ تشریح شده است. در این شماره به نقل از Lawrence Korb یکی از اعضائ رده بالا و ارشد موسسه Brookings Institution  اینگونه می خوانیم:

“آزمایشگاهای نظامی ایالات متحده آمریکا در حال ترکیب و پیوند زدن سلولهای عصبی نورون با چیپهای کامپیوتری هستند که نتیجه این تحقیقات احتمالا ایجاد ارتش جدید از زامبی هاست.


Zombies Army

(در پرانتز:زامبی در اصطلاح به جسد های متحرکی گفته می شود که فاقد روح و احساس هستند.همانهایی که غالبا در فیلمهای ترسناک هالیوودی مشاهده می کنید. ) 
جنگ های آینده را موجودات و سربازانی انجام خواهند داد که با استفاده از تکنولوژی مهندسی ژنتیک ساخته شده اند.مثلا همین الان موشهایی در ارتش تولید شده اند که ذهن و فکر آنها توسط چیپهای کامپیوتری کنترل می شود.این چیپهای کامپیوتری با تکنیک های پیچیده و پیشرفته ای با سلولهای عصبی نورون مغز این موجودات پیوند خورده است. دقیقا همین تکنولوژی که برای موشها اجرا شده است را می توان در رابطه با انسانها نیز پیاده کرده و ارتشی از زامبی ها گوش به فرمان و فاقد اراده را تشکیل داد.”
کنستانتین اینگونه نتیجه گیری می کند که اصلا تعجب انگیز نخواهد بود که متوجه شویم،تیموتی مک وی نیز یکی از قربانیان این پروژه شوم و مخفیانه بوده است.او یک بمب متحرک و فاقد اراده بوده که در زمانی که اپراتورهای او خواسته اند این عملیات تروریستی را اجرا کرده است.او یک موش آزمایشگاهی بوده که با بودجه و طرح سازمان CIA و ارتش در بدن او چیپ بیو تله متریک جاسازی شده بوده است و ذهنش کاملا تحت کنترل بوده است. او همان کاندیدای منچوری Manchurian Candidate است. از این دست عملیاتهای تروریستی که توسط سربازان شستشوی مغزی داده شده انجام شده و هر کدام نقطه تجول در تاریخ سیاسی جهان بوده اند ،نمونه های زیادی را می توان نام برد.

ان شا الله ادامه مطلب در قسمت بعدی…

نویسنده : امین روستاپور


 

منابع:

۱٫ Nature, Vol. 391, 22 January 1998

۲٫ Becker, Robert O., Selden, Gary, The Body Electric, New York: William Morrow, 1985, p. 321. 3. Haslam, John, Illustrations of Madness, London: G. Hayden, 1810.

۴٫ Siegel, Ronald K., Whispers: The Voices of Paranoia, New York: Crown Publishers, 1994.

۵٫ Siegel, R.K., West, L.J., Hallucinations: Behavior, Experience, and Theory, New York: Wiley, 1975.

۶٫ Marks, John, The Search for the Manchurian Candidate, New York: Times Books, 1979. 

۷٫ Burdick, Dorothy, Such Things Are Known, New York: Vantage Press, 1982, pp. 150-151.

۸٫ Siegel, Ronald K., Whispers: The Voices of Paranoia, New York: Crown Publishers, 1994, p. 65. 9. Siegel, R.K., “A Device for Chronically Controlled Visual Input,” Journal of the Experimental Analysis of Behavior, 1968 Sept., 11(5), pp. 559-560.

۱۰٫ Frey, A.H. “Auditory System Response to Radio Frequency Energy”, Aerospace Med. 32:1140-1142, 1961. 

۱۱٫ Lin, James C., Microwave Auditory Effects and Applications, Springfield, IL, USA: Charles C. Thomas Publishers, 1978. 

۱۲٫ Guy, Arthur W., Chou, C.K., Lin, James C., and Christensen, D., “Microwaved-Induced Acoustic Effects in Mammalian Auditory Systems and Physical Materials”, Ann. NY Acad. Sci., 247:194-218, 1975. 

۱۳٫ Justensen, Don R., “Microwaves and Behavior”, American Psychologist, 3/75, p. 396 

۱۴٫ Lin, James C PhD., Microwave Auditory Effects and Applications, Thomas Books, 1978, p. 190; Brodeur, Paul, The Zapping of America, WW Norton & company, 1977, p. 85 

۱۵٫ Tyler, Capt Paul E, MC, USN, “The Electromagnetic Spectrum in Low-Intensity Conflict” in Low Intensity Conflict and Modern Technology, edited by Lt Col David Dean, USAF 

۱۶٫ Delgado, Jose, Physical Control of the Mind: Toward a Psychocivilized Society, New York: Harpers, 




مطالب مرتبط با این پست :

می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شعبه 2 روانشناسی و... و آدرس sina95.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 175
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 175
بازدید ماه : 2604
بازدید کل : 1079265
تعداد مطالب : 2955
تعداد نظرات : 52
تعداد آنلاین : 1



RSS

Powered By
loxblog.Com