عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : 26 / 1 / 1398
بازدید : 895
نویسنده : sharef zadeh

 در روایات متعددی ، موضوع تسلط یهود بر سرزمین‌های اسلامی و حوادث پس از آن پیشگویی شده است که در اینجا به مناسبت حوادث جاری در منطقه به دو مورد از آنها اشاره می‌کنیم:

در روایتی که از امیرمؤمنان(ع) نقل شده است در این زمینه چنین آمده است:

یهود برای تشکیل دولت خود در فلسطین، از غرب [به منطقه عربی خاور میانه] خواهند آمد.
عرضه داشتند: یا اباالحسن! پس عرب‌ها در آن موقع کجا خواهند بود؟
فرمود: در آن زمان عرب‌ها نیروهایشان از هم پاشیده و ارتباط آنها از هم گسیخته، و متّحد و هماهنگ نیستند.

از آن حضرت سؤال شد: آیا این بلا و گرفتاری طولانی خواهد بود؟
فرمود: نه، تا زمانی که عرب‌ها زمام امور خودشان را از نفوذ دیگران رها ساخته و تصمیم‌های جدّی آنان دوباره تجدید شود آنگاه سرزمین فلسطین به دست آنها فتح خواهد شد، و عرب‌ها پیروز و متّحد خواهند گردید، و نیروهای کمکی از [طریق] سرزمین عراق به آنان خواهد رسید که بر روی پرچم‌هایشان نوشته شده است: «القوّة»1. عرب‌ها و سایر مسلمانان همگی مشترکاً برای نجات فلسطین قیام خواهند کرد [و با یهودیان خواهند جنگید] و چه جنگ بسیار سختی که در وقت مقابله با یکدیگر در بخش عظیمی از دریا روی خواهد داد که در اثر آن مردمان در خون شناور شده و افراد مجروح بر روی اجساد کشته‌ها عبور کنند.
آنگاه فرمود:
و عرب‌ها سه بار با یهود می‌جنگند، و در مرحلة چهارم که خداوند ثبات قدم و ایمان و صداقت آنها را دانست همای پیروزی بر سرشان سایه می‌افکند.
بعد از آن فرمود:
به خدای بزرگ سوگند که یهودیان مانند گوسفند کشته می‌شوند تا جایی که حتّی یک نفر یهودی هم در فلسطین باقی نخواهد ماند.2
* * *

آن حضرت در روایتی دیگر که «عبایه اسدی» آن را نقل کرده است، می‌فرماید:
من در آینده در مصر منبری روشنی‌بخش بنیان خواهم نمود ...، و یهود و نصاری را از سرزمین های عرب بیرون خواهم راند، و عرب را با این عصای خود [به طرف حق] سوق خواهم داد.
عبایه می‌گوید: من عرض کردم: یا امیر المؤمنین! گویی شما خبر می‌دهید که بعد از مردن بار دیگر زنده می‌شوید و این کارها را انجام می‌دهید!
فرمود:
هیهات ای عبایه! مقصود من از این سخنان آن گونه که تو خیال کردی نیست؛ مردی از دودمان من اینها را انجام خواهد داد.3

با امید به آنکه به زودی با ظهور امام مهدی(ع) شاهد نابودی صهیونیسم متجاوز و آزادی کامل سرزمین فلسطین و قدس شریف باشیم.

پی‌نوشت‌ها:
1 .ظاهرا اشاره به آیه «و أعدّوا لهم ما استطعتم من قوّه» (سورة انفال(8)، آیة 60) باشد.
2. عقائد الامامیه، ج1 ، ص270؛ به نقل از هاشمی شهیدی، سیداسداله، ظهور حضرت مهدی(ع) از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، ص .
3. بحارالانوار، ج53، ص59؛ معانی الاخبار، ص407؛ به نقل از همان، ص .


تاریخ : 26 / 1 / 1398
بازدید : 875
نویسنده : sharef zadeh

 

داعش و جریان مدعی یمانی، دو روی یک سکه

 


نشانه‌های ظهور، از جذاب‌ترین و پرطرفدارترین و درعین‌حال از آسیب‌پذیرترین بخش‌های معارف مهدوی است. اختصاص بخش عمده‌ای از روایات مهدویت به این موضوع، بهترین گواه بر این مسئله است.
این جذابیت از سویی باعث افزایش اقبال عمومی به این مسئله و در نتیجه اصل اندیشه مهدویت می‌شود، اما از سوی دیگر، افزون بر ایجاد زمینه برای ورود خرافات، طمع شیادان و مدعیان دروغین را برای جعل و تحریف روایات، دو چندان می‌کند.
از این‌رو، نظر به فقدان پژوهش‌های مستند در این زمینه، شایسته است با انجام تحقیقات مبتنی بر اصول و قواعد فهم حدیث و با جداسازی مطالب مستند از غیر مستند، علاوه بر پالایش معارف مهدویت از خرافات، زمینه‌های سوءاستفاده از این موضوع از میان برداشته شود.
در این سلسله مقالات، کوشیده خواهد شد تا ابعاد مختلف قیام یمانی که از نشانه‌های حتمی ظهور امام مهدی است، به‌صورت مستند، بررسی شود.
 
جریان مدعی مهدویت و انتخاب کشور عراق؟
با وجود گذشت بیش از 10 سال از ادعای احمد الحسن بصری مبنی بر قیام یمانی و نادیده گرفتن روایاتی که قیام یمانی و خراسانی و نیز خروج سفیانی را در سال واحدی می‌داند، سر در آوردن یمانی دروغین از شهر بصره و متولد شدن او در کشور عراق، مطلب دیگری است که شخص به اصطلاح (!) امام سیزدهم شیعیان، منجی و احیاناً اربابان پشت پرده او، بدان نیندیشیده بودند و یا اینکه مصلحت را بر انتخاب کشور عراق برای شروع این کار می‌دانستند.
تا بتوانند در زمان مناسب، از سویی کشور عراق را کانون حوادث، آشوب و فتنه جدید، قرار دهند و به تقابل با فرهنگ غالب شیعی و مراجع عظام تقلید شیعه و قدرت معنوی آنها برآیند و از سویی دیگر همسایگی این کشور با کشورهایی که اکثریت جمعیّت آن را شیعیان دوازده امامی تشکیل می‌دهند، باعث می‌شود تا به نوعی آنها را جذب خود نموده و با انشعاب گروهی از شیعیان، روند فرقه سازی اجانب و استعمارگران در خاورمیانه، تداوم پیدا کند و به نوعی پازل تکفیر در اسلام، با تشکیل داعش در اهل سنت و تشکیل جریان مدعی یمانی در شیعه، تکمیل شود.
 
مشترکات فرق انحرافی مهدویت با جریان مدعی یمانی
فرق انحرافی، به ویژه آنان که به نوعی مدعی بابیت و مهدویت هستند، مشترکات فراوانی دارند که از جمله به چند مورد از آنها اشاره می‌شود:
 
۱. پنهان بودن سرکرده فرقه از دید عموم مردم
معمولاً سران فرق مدعی مهدویت، از دید عموم مردم، پنهان‌اند، چون اگر در انظار عمومی باشند، نقاط ضعفشان بر همگان روشن می‌شود.
نمونه آشکار این بحث، علی محمد باب شیرازی است که مدعی بابیت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بود. او در ابتدای توسط حاکم شیراز، دستگیر شد و به انظار عمومی آمد و در حبس خانگی قرار گرفت تا در میان مردم باشد. مردم رفتار وی را دیدند و گفتارش را شنیدند و بررسی کردند و در مدت کوتاهی، همه به کذب ادعای او پی بردند؛ لیکن با مرگ حاکم شیراز، فرار کرد و به اصفهان آمد، و مجددا از دید مردم مخفی شد. پیروان و انصار او، چنان برای وی، تبلیغ کردند که هر آن کس او را نمی‌شناخت، گمان میکرد، امام زمان، ظهور کرده است، از این‌رو به سویش آمدند و در راهش جان دادند.
جالب است، بدانید پس از اعدام باب، سفیر روس با یک نقاش سر جنازه او حاضر شد و از جسد بی‌جان او تصویری تهیه کرد و به گونه ای وانمود شد که او مهدی موعود بوده و شهیدی مقدس است.
 
۲. تقطیع و تحریف، از شیوه‌های مشترک در استناد به آیات و روایات
همه فِرقی که از اسلام منشعب شدند، در استناد به آیات و روایات یا در پی تحریف لفظی یا معنویند، از این‌رو دست خود را به تقطیع، تأویل و باطن‌گرایی، می‌آلایند؛ یعنی با کم و زیاد لفظی یا معنوی، یا آیه و روایت را تکه تکه می‌کنند و قسمتی را به قسمت دیگر می‌چسبانند تا معنای دیگری به‌دست آید، یا تأویل و باطن را به میان می‌کشند و می‌گویند معنای ظاهری، مراد نیست و معنای حقیقی نزد ماست. برای این مورد نیز نمونه‌های فراوانی از فِرق مختلف وجود دارد که می‌توان در مواردی چون: «شیوه استناد بابیت و بهائیت به حدیث سنه ستین» یا «شیوه استناد بهائیان به حدیث لوح» و … مشاهده کرد.

در غیر آیات و روایات، نیز نمونه‌هایی هست، برای نمونه اسماعیلیه به حدی باطن‌گراست که معنای ظاهری را به کلی نفی می‌کند و وضو را به معنای امام و تیمم را به معنای نائب امام، معرفی می‌کند. و همین سیر و خط، در جریان احمد الحسن بصری، مدعی یمانی، نیز دنبال میشود؛ هرچند مصادیق آن، متفاوت است.
 
۳. ادعاهای پلکانی و صعودی در عقاید
معمولاً سران فرق انحرافی به یک عنوان، بسنده نمی‌کنند؛ برای نمونه علی محمد باب از ادعای ذکریت به بابیت و از بابیت به مهدویت و نبوت و الوهیت، رسید. او در سال‌های ۱۲۶۰ تا ۱۲۶۴ تنها ادعای ذکریت و بابیت دارد، لیکن از سال ۱۲۶۴ تا ۱۲۶۶ که به چهریق و ماکو، منتقل می‌شود، از امامت و نبوت و الوهیت، دم می‌زند.
این وجه اشتراک در مدعیان امروز نیز وجود دارد که دم از یمانی بودن و فرزند امام زمانی می‌زنند و سپس ناگهان و به یکباره جانشینی امام عصر، را برای خویش، مصادر می کنند و بعد تمام صفات و ویژگی های امام عصر را برای خویش، مصادره کرده و گویی اینکه، مهدی می‌شوند و از قائم آل محمد و منجی موعود بودن خود سخن می‌گویند.
 
۴. عقل‌گرایی افراطی یا نفی عقل
مدعیان دروغین بسته به نوع ادعای خود، یا عقل‌گرای افراطی هستند مثل اسماعیلیه، بابیت و بهائیت یا عقل را به کلی نفی می‌کنند و می‌گویند عقل بشر، ناقص است و توان فهم ندارد و اخباری می‌شوند، مثل جریانی مدعی یمانی.
 
۵. زیر سؤال بردن رسالت فقهاء و علما در عصر غیبت
جریان‌های مدعی مهدویت، از ابتدا به ویژه از عصر غیبت با علما که نائبان عام حضرت حجت هستند، دچار مشکل بودند، زیرا علما، مانع دستیابی سران فرق به اهدافشان بوده‌اند. به ویژه از عصر قاجار به این طرف که بسیاری از فرق با رسالت رودررویی با علما و جایگزین علما، ساخته و پرداخته شدند.
روس و انگلیس بابیت و بهائیت را به عنوان مهدی موعود و امام زمان شیعه پروش دادند و در کشورهای شیعی، مستقر کردند تا سکان هدایت مردم را از دست علما بگیرد و امروزه نیز مدعیانی ظهور کرده‌اند که با نفی جایگاه علما در پی تخریب جایگاه آنان‌اند تا به رسالت خود، یعنی نابودی مذهب با به کارگیری مذهب، دست یابند.
 
تبلیغ آزادانه جریان یمانی در کشور عراق در ایام اربعین حسینی
 
شباهت جریان یمانی دروغین با فرقه های استعماری
استعمار و جبهه باطل، تلاش فراوانی را از 10 سال پیش و با شتاب دادن مصنوعی و کاریکاتوری به حوادث آخرالزمانی، داشته و با فرقه سازی و تشکیل مدعیان دروغین مهدویت در اسلام شیعی و اهل سنت، سعی کردند که تحولات و وقایع نزدیک به فرایند ظهور منجی آخرالزمان، را مدیریت کنند. اما هرچند در مجموع و به دلیل تلاش های جبهه حق، در میان شیعیان، هنوز به موفقیت چشمگیری، دست نیافته اند. اما متاسفانه در میان اهل سنت، به علت عدم وجود رهبری واحد و مقتدر، با ادعای تشکیل خلافت اسلامی داعش، استعمار، توانسته است، تا حدودی، به موفقیت هایی نسبی دست یابد. 
 
بعد از ذکر این مقدمه، به شباهت ها و اشتراکات جریان یمانی دروغین با فرق استعماری، اشاره خواهد شد:
 
شباهت با فرقه قادیانی
جریان احمد الحسن، شباهت فراوانی با فرقه قادیانی (احمدیه) دارد. احمد الحسن بصری، مدعی مهدویت در عصر معاصر از رؤیت امام عصر در خواب به رؤیت امام در بیداری و از آن به بابیت امام که نوعی دیگر از یمانی بودن است، رسیده است. و به تازگی مبلغان این جریان چهره‌ای از احمد الحسن معرفی می کنند که کاملا مطابق با امام زمان و حضرت قائم است. یعنی به مرور مطابق فرقه قادیانی، در حال انتقال کارکردهای امام زمان (عج) به احمد الحسن، هستند. مشابه همان مسیری که فرقه قادیانی، در جذب افراد ساده لوح، پیمود.
 
شباهت با فرقه وهابیت
وجوه اشتراکی بین جریان احمد الحسن و وهابیت نیز وجود دارد که حداقل آن دشمنی آنان با مرجعیت شیعی، فقهاء و عالمان دینی شیعه، می باشد. بویژه با مرجع نستوه و مبارز عالیقدر شیعه، آیه الله سیستانی، بیشترین دشمنی را ابراز می کنند. و هرکسی با عقاید و آراء این جریان، مخالف باشد، او را تکفیر کرده و از اقسام ترفند و حیل، حتی گاهی سحر و جادو، سعی در اشاعه و ترویج جریان باطل خویش، دارند.
 
شباهت با فرقه بهائیت
مهم‌ترین ابزار تبلیغی جریان مدعی یمانی، همچون بهائیت، استفاده از فضای وب و اینترنت و سوء استفاده از احساسات پاک جوانان، است. زیرا عموما جوانان مذهبی، وارد سایت ها و تالارهای گفت‌و‌گوی مذهبی به اسم امام زمان (عج) می‌شوند در حالیکه برخی از این سایت ها و تالارها، متعلق به جریان احمد الحسن و پیروان وی می باشد. شاید هیچ وقت حرفی از احمد الحسن در سردر این تالار‌ها نیز نباشد. از طرفی، اطلاعات جوانان نیز در بحث مهدویت، اطلاعات تخصصی نیست و از سر شوق و اشتیاق، گاهی جذب شده و فریب می خورند. جریان مدعی یمانی، با رعایت یک سری اصول اخلاقی همچون جریان بهائیت و مسیحیت تبشیری، و بدین وسیله، جوانان را جذب و پس از آن ادعاهای واهی خود را مطرح می‌کنند.
 
استفاده از نماد صهیونیسم در جریان یمانی دروغین
 
شباهت با فرقه داعش
کارشناسان امر، معتقدند، داعش و جریان احمد الحسن بصری یمانی دروغین، آخرین نسخه به روز رسانی شده مطالعات مستشرقین غربی، در جهان اسلام هستند که دقیقا در برخی مفاهیم، با یکدیگر هم پوشانی، نیز دارند. و به دنبال سوء استفاده از گزاره های آخرالزمانی در جهت اهداف خویش، می باشند.
رنگ پرچم داعش در اهل سنت، سیاه و رنگ پرچم احمد الحسن مدعی مهدویت در شیعه، سفید؛ عبارت روی پرچم داعش به عنوان نماد آخرالزمانی اهل سنت، شهادتین (لا اله الا الله و محمد رسول الله) است و عبارت پرچم یمانی مدعی مهدویت دروغین به عنوان نماد آخرالزمانی شیعی، "البیعۀ لله" است.
استعمار و جریان باطل، به عنوان دو مذهب بزرگ اسلامی، سعی در به انحراف کشاندن مساله مهدویت و منجی آخرالزمان در دو مذهب بزرگ اسلامی شیعه و اهل سنت، در جهت اهداف شیطانی خویش می‌باشند. در حالیکه همگان می‌دانند که استفاده از معیارهای همچون رنگ پرچم، انتخاب شعار و ... به علت تشابه سازی از طرف مدعیان دروغین در طول تاریخ اسلام، به هیچ وجه قابل اعتماد و اعتناء، نیست.
 
پرچم یمانی دروغین، مدعی مهدویت در شیعه
 
پرچم جریان داعش، مدعی مهدویت در اهل سنت
 
جمع بندی
اکنون و در عصر معاصر، دنیای غرب سعی در منجی سازی بدلی و دروغین در جهان اسلام را دارند، تا در پیشبرد اهداف استعماری خویش، با تمام توان از میان مسلمین بر علیه خود مسلمین، کمک بگیرند. همان اتفاقاتی که اکنون توسط پرچم های سیاه داعش در منطقه شام و سوریه، در جریان است و در ادامه ممکن است توسط حکومت‌های مرتجع و دست نشانده آمریکا و دنیای غرب و هم پیمانان منطقه‌ای شان، علیه جریان مقاومت و مسلیمن، ابعاد دیگری و تازه‌ای، پیدا کند.
 
هرچند استعمار و جبهه باطل، تلاش فروانی را از 10 سال پیش و با شتاب دادن مصنوعی و کاریکاتوری به حوادث آخرالزمانی، داشته و با فرقه سازی و تشکیل مدعیان دروغین مهدویت در اسلام شیعی و اهل سنت، سعی کردند که تحولات و وقایع نزدیک به فرایند ظهور منجی آخرالزمان، را مدیریت کنند. اما در مجموع و به دلیل تلاش های جبهه حق، بویژه در میان شیعیان، هنوز به موفقیت چشمگیری، دست نیافته اند. اما در میان اهل سنت، به علت عدم وجود رهبری واحد و مقتدر، با ادعای تشکیل خلافت اسلامی داعش، توانسته است، تا حدودی، به موفقیت‌هایی دست یابد.
 
برای مشاهده در اندازه اصلی بر روی تصویر کلیک کنید
 
 
برای مشاهده در اندازه اصلی بر روی تصویر کلیک کنید
 
جریان احمد الحسن بصری یمانی دروغین و مدعی مهدویت، در عراق و جریان داعش در سوریه، دو روی یک سکه، هستند. اما به علت وجود فاکتورها و گزاره های متفاوت در منابع حدیثی و تاریخی در اهل سنت و شیعه، کارکردها و بازتاب ها نیز، متفاوت عرضه شده اند. 
داعش به علت وجود احادیث فضائل منطقه شام و رایات السود (پرچم های سیاه) و جنگ با رومیان در اعماق و منطقه دابق (منطقه ایی در شهر حلب سوریه) ...، در سرزمین شام، به تبلیغ چهره آخرالزمانی خشن از اسلام، مشغول هستند، اما درست در نقطه مقابل، به علت وجود فراوان احادیث درباره نشانه های حتمی ظهور و شخصیت های مثبت عصر ظهور در منابع حدیثی شیعه، بیشتر تمرکز استعمار، بر ساخت و جریان سازی فرقه های مدعی مهدویت و منجی گرای شیعی، در عراق و ایران، می باشد. 
 
از اینرو، کارشناسان امر، معتقدند که داعش و جریان احمد الحسن بصری یمانی دروغین، آخرین نسخه به روز رسانی شده مطالعات مستشرقین غربی، در جهان اسلام هستند که دقیقا در برخی مفاهیم، با یکدیگر هم پوشانی، نیز دارند. رنگ پرچم داعش، سیاه و رنگ پرچم احمد الحسن، سفید و عبارت روی پرچم داعش به عنوان نماد آخرالزمانی در اهل سنت، شهادتین (لا اله الا الله و محمد رسول الله) است در حالیکه عبارت پرچم یمانی دروغین به عنوان نماد آخرالزمانی شیعی، "البیعۀ لله" است.
 
مطالعه نمونه‌های مدعیان دروغین مهدویت و همین مهندسی‌های معکوس در احادیث نشانه‌های ظهور در میان شیعه و اهل سنت، که به شکل یمانی دروغین در شیعه و داعش در اهل سنت، تبلور یافته است، نشان می‌دهد که این فریب کاری‌ها و حرکت های بدلی و ظهور انواع مدعیان دروغین در بستر ناآگاهی‌های آحاد مردم، راجع به اصل مهدویت و نشانه‌های ظهور، شکل می‌گیرد و طبیعتا اگر برخی از شیعیان، می‌دانستند که قیام یمانی، در روایات چه ویژگی ها و معیارهایی، دارد، و یا برخی از اهل سنت، می‌دانستند که داعش، با اسلام اصیل و واقعی، تفاوت ماهوی دارد، قطعا اسیر فتنه های آخرالزمانی داعش و یمانی های دروغین، نمیشدند و از همان ابتدا، تحرکاتشان ناکام می‌ماند.
 
در عصر معاصر، گروه مدعی مهدویت در میان شیعه و پیروان احمد الحسن بصری، در اصل جریانی در مهدویت شیعی، است که خاستگاه آن بحث خروج و قیام یمانی است که با آگاهی و شناساندن و معرفی نشانه‌های حتمی ظهور، چهره واقعی این جریان، برملا شده و این جریان تکفیری و مدعی یمانی در شیعه برخلاف فرقه داعش در اهل سنت، در نطفه، خفه خواهد شد.

تاریخ : 16 / 1 / 1398
بازدید : 793
نویسنده : sharef zadeh

 

 


تاریخ : 19 / 12 / 1397
بازدید : 965
نویسنده : sharef zadeh

 در روایات آمده که ولی عصر(عج) زمانی ظهور می‌کند که زمین پر از ستم شود، اما معنای این روایت‌ها چنین نیست که پر شدن جهان از ظلم و ستم، علت ظهور است، بلکه می‌فرماید: هنگام ظهور وضع جهان چنین خواهد بود.

در چه شرایطی می‌توان انتظار ظهور داشت؟

-امام زمان(عج) آمدنی است یا آوردنی؟ چرا امام زمان(عج) ظهور نمی‌کند؟

باید توجه داشت که اصل ظهور و آمدن امام مهدی(عج) و پر کردن زمین از عدل و داد، از وعده‌های الهی است و خداوند هرگز بر خلاف وعده‌اش عمل نمی‌کند،

بنابراین ظهور حتماً اتفاق خواهد افتاد، چیزی نمی‌تواند مانع شود؛ پس تا این حد را نمی‌توان آمدنی دانست و کسی نمی‌‌تواند آن را تغییر دهد.

اما اینکه امام زمان(عج) چه وقت ظهور می‌کند، زود یا دیر، این به دست مردم و بسته به شرایط است، هر چه شرایط زودتر فراهم شود، امام سریع‌تر ظهور می‌کند.

همین طور با تأخیر شرایط، ظهور نیز به تأخیر می‌افتد، از این لحاظ می‌توان گفت حضرت آوردنی است و برای تعجیل ظهورش باید تلاش کرد.

اما کی و چه وقت مردم به این عقیده و بینش می‌رسند؟ وقتی به این نتیجه می‌رسند که تمام حکومت‌ها و گرایش‌ها ‌را تجربه کنند و همه مدعیان با انواع تفکر، به مرور زمان بر سر کار آیند و نارسایی و ناتوانی همگی آن‌ها برای مردم آشکار شود.

از این رو در روایات آمده است: «دولت مهدی آخرین دولت است» تا عده‌ای نگویند اگر قدرت دست ما بود ما هم می‌توانستیم، وقتی مردم از تمام مکتب‌ها و حکومت‌ها قطع امید کردند (چنان که این اتفاق در غرب در حال وقوع است)، خواهان منجی الهی می‌شوند و این ظرفیت را در خود ایجاد می‌کنند که هر چه منجی الهی گوید، با جان و دل بپذیرند و به جا آوردند، چنین جامعه‌ای، جامعه منتظر است و با چنین شرایطی می‌توان توقع ظهور داشت.

*راز 313 و نقش آن در تحقق ظهور

-آیا امام زمان(عج) هنگامی که 313 یار داشته باشد ظهور می‌کند؟

در روایتی جناب عبدالعظیم حسنی از امام جواد (ع) نقل می‌فرمایند: «313 نفر از اصحاب امام مهدی(عج) به تعداد اهل بدر، از طرف زمین به سوی حضرت می‌آیند و اطرافش جمع می‌شوند... وقتی این عده از اهل اخلاص جمع شوند، خداوند امرش را آشکار می‌کند».

برخی براساس این روایت معتقدند: اگر امام زمان(عج) فقط 313 یار مخلص داشته باشد، ظهور می‌کند، اما حقیقت آن است که تکمیل شدن این تعداد یار برای امام مهدی(عج) تنها شرط و علت تامه برای ظهور نیست، بلکه یکی از شرایط ظهور، وجود یاران است.

ظهور امام مهدی(عج) شرایط دیگری مانند آمادگی و استقبال جهانی نیز دارد بنابراین زمینه ظهور و حکومت جهانی فقط وجود یاران نیست.

*رابطه ظلم و ظهور/ظلم و ستم باعث ظهور می‌شود؟

-با وجود این همه ستم و فسادی که در دنیا رایج شده و خود امام زمان(عج) هم شاهد آن هستند، چرا ظهور نمی‌کنند؟ امام عصر وقتی بیاید ظالمان و مستکبران را نابود می‌کند؛ ‌اما چرا این کار وقتی صورت می‌گیرد که جهان پر از ظلم شود؟ مگر پیش‌گیری بهتر از درمان نیست؟

باید توجه داشت که آنچه موجب ظهور امام زمان(عج) می‌شود، آمادگی مردم برای پذیرش حکومت امام و همچنین وجود یاران مخلص و فداکاری است که دستورهای امام را دقیقاً اجرا کنند و در این راه از هیچ کوششی فروگذاری نکنند.

بنابراین وجود ستم و پر شدن عالم از آن، باعث ظهور نمی‌شود، آری، در روایات آمده که حضرت زمانی ظهور می‌کند که زمین پر از ستم شود، اما معنای این روایت‌ها این نیست که پر شدن جهان از ظلم و ستم، علت ظهور است، بلکه می‌فرماید: هنگام ظهور وضع جهان چنین خواهد بود و حضرت در اوج بیداد و ستم ظهور خواهد کرد، به عبارت دیگر، این احادیث گویای اوضاع جهان در زمان ظهور است، نه بیان کننده علت ظهور.

پس اگر بخواهیم ظهور هر چه سریع‌تر اتفاق بیفتد، باید زمینه پذیرش حکومت عدل امام مهدی(عج) را در خود و جامعه به وجود آوریم و به جایی برسیم که بدانیم به جز امام زمان(عج) کسی نمی‌تواند ما را به نیکبختی برساند و هر چه امام امر کند، به سود ماست؛ گرچه این عدالت مهدوی، گاه به ضررمان نیز تمام شود، البته پر شدن جهان از ستم نیز انسان را برای هر چه زودتر به نتیجه رسیدن، یاری می‌رساند.

نکته بعد این که باید دریابیم پیشرفت صنعت و علم، بدون معنویت و انسانیت، به تنهایی نمی‌تواند برای مردم عدالت و سعادت بیاورد؛ بلکه انسانی الهی لازم است تا به کمک علم و هدایت او، نیازهای واقعی بشر پاسخ گفته شود و او راه سعادت را به همه نشان دهد، بنابراین برای ظهور حضرت مهدی(عج) آمادگی عمومی جامعه برای حق‌پذیری و ظلم ستیزی آنان و فراهم شدن یاران مخلص و فداکار، ضروری‌ترین شرط ظهور است و در غیر این صورت، امام به تنهایی نمی‌تواند کاری انجام دهد؛ چنان که ائمه گذشته نتوانستند جامعه را اصلاح کنند.

پس مهم، فراهم شدن زمینه ظهور است که در رأس آن‌ها، آمادگی جامعه انسانی برای پذیرش دولتی کاملاً حق‌گرا و ظلم ستیز، بر اساس فرمان‌های الهی قرار دارد؛ و گرنه هر اندازه هم بیداد زیاد باشد، امام ظهور نخواهد کرد؛ چون زمینه ظهور فراهم نشده است و ایشان نمی‌تواند برنامه الهی خود را اجرا کند.

با توجه به مطالب یاد شده، روشن شد که برای تسریع در ظهور امام زمان باید یاوران مخلص و توانمندی تربیت شوند و در فضای جامعه و در سطح بین‌الملل، نام و یاد حضرت گسترش یابد و فرهنگ مهدویت تبلیغ شود تا مردم مشتاق و آماده پذیرش حکومت عدل جهانی امام مهدی(عج) شوند.

منبع: کتاب مهدویت، پرسش‌ها و پاسخ‌ها


به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شعبه 2 روانشناسی و... و آدرس sina95.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 182
بازدید دیروز : 168
بازدید هفته : 655
بازدید ماه : 2278
بازدید کل : 1078939
تعداد مطالب : 2955
تعداد نظرات : 52
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


RSS

Powered By
loxblog.Com