عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : 26 / 1 / 1398
بازدید : 950
نویسنده : sharef zadeh

 کتاب‌های "ملاحم و فتن" دسته‌ای از منابع حدیثی است که به اوضاع آخرالزمان و ظهور امام عصر(عج) می‌پردازد. البته این مبحث در میان شیعه غالبا با عنوان ملاحم و در میان اهل سنت بیشتر با عنوان فتن تعبیر شده و هر دو فرقه کتاب‌های خود را به همین نام‌ها خوانده‌اند.


سید بن طاووس (م ۶۶۴) عالم شیعی با استفاده از کتاب‌های فتن اهل سنت کتاب "التشریف بالمنن" معروف به "الملاحم و الفتن" را جمع آوری کرده است. کتاب حاضر- که در نگاه نخست بخش عمده آن درباره آخرالزمان شناسی و نشانه‌های ظهور به نظر می‌آید- در دیدگاه محدثان و عالمان شیعه، پس از سید اهمیت فراوانی یافته است و از احادیث آن به مثابه روایاتی درباره علامت‌های ظهور بهره برده‌اند.


علامه مجلسی روایات الفتن را به نقل از ابن طاووس گزارش کرده و دیگر محدثان بعدی نیز چنین کرده‌اند. سید در این کتاب حدود ۴۲۵ تا ۴۵۰ روایت را نقل کرده است که از این روایت‌ها تنها حدود ۱۷۰ روایت به بحث مهدویت و نام و اوصاف مهدی(عج)، نشانه‌های ظهور، مدت زمان حکومت، اوصاف حکومت و یاران حضرت مهدی (عج) می‌پردازند.

در این مجال قسمت‌هایی از این کتاب گرانقدر مهدوی را متذکر می‌شویم.

ابن مسعود از حضرت محمد بن عبدالله(ص) روایت کرده که فرمود: وقتی که در ماه رمضانی «صیحه‌ای» یعنی صدای شدیدی بوجود آمد در ماه شوال صدای پهلوان‌ها در جنگ بلند می‌شود و جنگ و فتنه‌هائی بپا خواهد شد و در ذیقعده قبیله‌ها متفرق می‌شوند و در ماه ذیحجه و محرم خون‌ها ریخته می‌شود، آنگاه سه مرتبه فرمود: چه محرمی؟ هیهات، هیهات در آن موقع مردم کشته می‌شوند.


ابن مسعود گوید: از آن حضرت پرسیدیم: آن صیحه در چه وقتی خواهد بود؟

فرمود: آن صیحه در نیمه ماه رمضان در ظهر روز جمعه خواهد بود و این حادثه وقتی پیش می‌آید که شب (اول) ماه رمضان جمعه باشد، این فتنه است که شخص خواب را بیدار می‌کند و شخص ایستاده را به زانو در می‌آورد، در آن شب جمعه زنان عفیفه توالت کرده از خانه‌های خود خارج می‌شوند، پس موقعی که نماز صبح روز جمعه را خواندید وارد خانه‌های خود شوید و درهای خود را قفل کنید و پنجره (اطاق) خود را مسدود نمائید، و خود را بپوشانید و گوش‌های خود را ببندید، موقعی که آن صیحه را احساس کردید خدا را سجده کنید و بگوئید: «سبحان القدوس، ربنا القدوس» زیرا کسی که این دستور را انجام دهد نجات می‌یابد و کسی که این عمل را انجام ندهد هلاک خواهد شد.

ولید گوید: چند روزی از ماه رمضان گذشت و زلزله‌ای دچار اهل دمشق شد، و جمعیت زیادی از مردم در ماه رمضان سنه (137) هلاک شدند، چنین بلائی دیده نشده بود و آن همان زلزله‌ای بود که در قریه «خرستا» اتفاق افتاد و ستاره دنباله‌داری را در محرم سنه (145) از طرف مشرق دیدم و در همه آن محرم آن را در موقع فجر می‌دیدیم، بعد از آن مخفی شد، آنگاه آن را بعد از غروب آفتاب در حمره خورشید دیدیم و بعد آن را در مدت دو یا سه ماه در بین مشرق و مغرب دیدیم، آنگاه در مدت دو یا سه ماه مخفی شد، در مرتبه چهارم ستاره‌ای بود خفی در نزدیکی جدی (نام ستاره است) به چشم می‌خورد که در دو ماه جمادی و روزهای رجب با دوران فلک بدور جدی دور می‌زد، آن هم مخفی شد، پس از آن ستاره‌ای که صاف و روشن نبود از طرف راست قبله شام طلوع کرد که شعله آن از طرف قبله تا آجرهای ارمینه بود. من شرح آن ستاره را برای شیخ سال خورده و ضعیفی که در نزد ما بود نقل کردم او گفت: این ستاره منتظر نیست.

ولید گوید: در چند سال اخیری که از عمر ابوجعفر باقی بود ستاره‌ای را دیدم که در مدت یک ساعت از شب به طوری دو طرف آن بهم رسید که نظیر طوق شد.

کعب الاحبار گوید: علامت انقطاع خلافت بنی عباس آن قرمزی است که در وسط آسمان ظاهر می‌شود و آن ستاره‌ای که از طرف مشرق طلوع می‌کند و چون ماه شب چهارده نورانی خواهد بود و بعدا آن قرمزی برطرف می‌شود.

ولید گوید: از کعب به من رسیده که گفت: قحطی در مشرق و بلائی در مغرب و قرمزی در جو پیدا می‌شود و موتی از طرف قبله انتشار پیدا می‌کند.

جابر جعفی از ابو جعفر روایت کرده که گفت: موقعی که بنی عباس به خراسان برسند ستاره‌ای از مشرق در نزدیک «ذوشفا» طلوع می‌کند و آن اول ستاره‌ای بود که طلوع کرد و خدا به غرق و هلاکت قوم نوح امر کرد. و در آن وقتی که حضرت ابراهیم را در آتش انداختند آن ستاره نیز طلوع کرد و آن موقعی که خدا فرعون و یاران او را هلاک کرد آن ستاره نیز طالع شد. و یکی از مواقعی که آن ستاره طلوع کرد وقتی بود که حضرت یحیی بن زکریا(ع) را کشتند.

وقتی که آن ستاره را دیدید از شر فتنه‌ها به خدا پناه ببرید و طلوع آن ستاره موقع گرفتن آفتاب و ماه خواهد بود بعد از آن طولی نمی‌کشد که «ابقع» در مصر ظهور می‌کند.

ابن مسعود گوید: در ماه صفری علامتی خواهد بود که ابتدا ستاره دنباله‌داری پیدا شود.


مکحول از رسول خدا(ص) روایت کرده که فرمود: دو شب که از ماه رمضانی گذشت در آسمان علامتی ظاهر می‌شود، در ماه شوال نجات یافتن بعید است، در ماه ذیقعده فتنه و جنگ‌هائی خواهد شد، در ماه ذی حجه حاجی‌ها را غارت می‌کنند و درماه محرم... چه محرمی؟


عبدالوهاب بن بحث گوید: از رسول خدا(ص) به من رسیده که فرمود: در ماه رمضانی در آسمان علامتی چون عمود درخشنده یافت می‌شود در ماه شوال بلا، در ماه ذیقعده جنگ و فتنه، در ماه ذی حجه حاجی‌ها را غارت می‌کنند و محرم چه محرمی؟


ابو هریره از رسول خدا(ص) روایت کرده که فرمود: در ماه رمضانی علامتی پیدا می‌شود و در ماه شوال گروهی ظاهر می‌شوند آنگاه در ماه ذیقعده جنگ و فتنه‌هائی به وجود می‌آید، و در ماه ذی حجه حاجی‌ها را غارت می‌کنند، در ماه محرم حرام‌هائی حلال می‌شوند، در ماه صفر زد و خوردهائی خواهد شد، بعد از آن در دو ماه ربیع قبیله‌ها به نزاع می‌پردازند، بعد از آن «العجب کل العجب بین جمادی و رجب» آن‌موقع ناقه خفیفه‌ای بهتر است از قریه‌ای که صد هزار نفر در آن داخل شوند.


شهر بن حوشب می‌گوید: از پیغمبر خدا(ص) به من رسیده که فرمود: در ماه رمضانی صوت و صدائی به وجود می‌آید و در ماه شوال بلا و در ماه ذیقعده قبیله‌ها به جنگ خواهند پرداخت و در ماه ذی حجه حجاج را غارت می‌کنند و در ماه محرم منادی از آسمان ندا می‌کند: آگاه باشید که برگزیده خلق خدا فلانی است، پس (به حرف) او گوش دهید و او را اطاعت کنند.


خالد بن معدان می‌گوید: به زودی عمودی از آتش از طرف مشرق ظاهر می‌شود که اهل زمین آن را می‌بینند، کسی که آن را درک کرد باید غذای یک ساله اهل و عیال خود را تهیه نماید.


کثیر بن مره حضرمی می‌گوید: نشانی حادثه و سختی روزگار آن است که در رمضانی علامتی در آسمان پیدا می‌شود و بعد از آن، اختلاف در بین مردم شروع می‌شود، اگر آن زمان را درک کردی هر چه می‌توانی طعام و غذا تهیه کن.


زهری گوید: از زمان خروج و سلطنت سفیانی علامتی در آسمان دیده می‌شود. و کثیر بن مره می‌گوید: من هفتاد سال است منتظر حادثه‌ای هستم که در ماه رمضانی اتفاق بیفتد..


ولید می‌گوید: قبل از خروج مهدی(ع) ستاره دُم‌داری از مشرق طلوع می‌کند که مثل ماه شب چهارده برای مردم زمین نور می‌دهد ولید گوید: هیچکدام از آن قرمزی و ستاره‌هائی که ما دیدیم آن علامت نیستند، ستاره آن علامت‌ها آن ستاره‌ای است که در ماه صفر یا دو ماه ربیع یا ماه رجب در آفاق گردش می‌کند، و پادشاه آن زمان با ترک‌ها حرکت می‌کند و اشخاصی با بیرق‌ها و فولادها متابعت او خواهند کرد.


شریک می‌گوید: به من چنین رسیده که در ماه رمضان قبل از خروج مهدی(ع) آفتاب دو مرتبه خواهد رفت.


کعب می‌گوید: هلاکت بنی عباس در نزد شما با خوف و مصیبت واقع و ظاهر می‌شود، مابین بیست الی بیست و پنج ستاره است که آنها ستاره نورانی را که چون قمر است پرتاب می‌کنند، و آن ستاره‌ای که پرتاب می‌شود ستاره‌ای است که با صدای شدیدی از آسمان سقوط کرده در مشرق واقع می‌شود آنگاه مثل مار به نحوی به خود می‌پیچد که عنقریب دو طرف آن بهم می‌رسد و در یک شب دو زلزله نحس اتفاق می‌افتد و از آن به مردم بلا شدیدی می‌رسد.


ابو هریره می‌گوید: در رمضانی صدای شدیدی شنیده می‌شود که اشخاص خواب را بیدار و زنان عفیفه توالت کرده را از مسکن‌های خود خارج می‌کند و در ماه شوال نجات یافتن بعید؟ است، و در ماه ذیقعده بعضی از قبیله‌ها به سوی یکدیگر می‌روند و در ماه ذی حجه خون‌ها ریخته خواهد شد و سه مرتبه گفت: محرم چه محرمی؟ آن محرم وقت انقطاع خلافت آن گروه است.


عبدالله بن عمر از رسول خدا(ص) روایت کرده که فرمود: مردم در یک زمانی همیشه «دارای امنیت» خواهند بود تا اینکه (سر) کوبیده شود پس وقتی که سر یعنی شهر شام کوبیده شود مردم هلاک می‌شوند، از کعب پرسیدند: کوبیدن سر یعنی چه؟ گفت: یعنی خراب شدن شام.


سعید بن مسیب می‌گوید: در شام فتنه‌ای خواهد بود که از هر ناحیه‌ای آن را برطرف می‌کنند از ناحیه دیگری سر بلند می‌کند و آن فتنه انتها ندارد تا اینکه منادی از آسمان ندا می‌کند که امیر شما فلان خواهد بود.


مهاجر وصالی گوید: موقعی که فتنه مغرب به‌پا شد به سوی یمن حرکت کنید، چه آنکه هیچ زمینی غیر از آن، شما را نجات نمی‌دهد.


منبع: شبستان


تاریخ : 26 / 1 / 1398
بازدید : 880
نویسنده : sharef zadeh

 غربت اسلام

ابن فضال از حضرت امام رضا (ع) و ایشان از پدرانشان از رسول خدا (ص) روایت کرده‌اند که فرمودند:

«اسلام در ابتدای ظهورش غریب بود، بعد از این هم به همان حال بر می‌گردد و غریب می‌شود، پس طوبی (خوشا به حال) به غربای اسلام.» (1)


شیخ صدوق در توضیح این حدیث می‌گوید:

در ابتدای ظهور اسلام به جهت قلت تعداد مسلمانان، اسلام غریب بود در آخرالزمان هم مسلمانان تعدادشان اندک است و آنها در اقلیت و غربت خواهند بود و بهشت و شجره مبارک طوبی در انتظار این مسلمانان است. زیرا همان گونه که مسلمین صدر اسلام بر آزار مشرکان صبر کردند، مسلمانان آخرالزمان هم در برابر کفر جهانی و ظلم و ستم آنان صبر کرده و دین خود را از دست نمی‌دهند.

 

محور دوستی‌ها و جدائی دلها

امام رضا (ع):

«فتنه‌ای کور (خیلی مبهم و پیچده) در راه است و ناگزیر فرا می‌رسد که هر خودی و دوست نزدیکی را سرنگون می‌کند. این فتنه زمانی است که شیعیان، سومین امام از نسل فرزندانم را گم کنند.» (2)

فتنه: یعنی امتحان سختی که انسان را می‌فریبد و ممکن است هر کسی در مقابل آن به لغزش درآید.

این امتحان آن چنان سخت است که دوستان و خواص را هم در معرض سقوط و انحراف قرار می‌دهد.

 

اندوه از بدعت‌ها

امام رضا (ع) به نقل از رسول خدا می‌فرمایند:

«زمانی بر می‌آید که دل مؤمن در درونش آب می‌شود چنان که سرب و آتش ذوب می‌گردد. و این بدان جهت است که گرفتاری‌ها و بدعت‌هایی در دینشان می‌بینند ولی قدرت دگرگونی آن را ندارند.» (3)

 

فتنه انگیزی در لباس دوستی

عالم آل محمد (ع) می‌فرمایند:

«برخی از کسانی که مودت و دوستی ما اهل‌بیت را دستاویز ساخته‌اند، زیان و فتنه انگیزیشان بر شیعیان، از دجال بیشتر است.»

از خدمتشان پرسیدند: ای فرزند رسول خدا ! چرا فتنه‌شان از دجال بیشتر است؟

فرمودند: «زیرا با دشمنان ما مهر و مودت می‌ورزند و نسبت به دوستان ما دشمنی و عداوت می‌نمایند. هرگاه چنین شد، حق و باطل به هم می‌آمیزد و حقیقت مشتبه گردیده در نتیجه انسان مؤمن از منافق باز شناخته نمی‌شود.» (4)

 

منکران ولایت

امام رضا فرمودند:

«هرگاه پسر امام جواد (ع) از دنیا بروند، بعد از ایشان چراغی ظاهر خواهند شد سپس مخفی خواهند شد ( یعنی امام عسکری) پس وای بر شک کننده بعد از ایشان.» (5)

تا اینکه فرمودند: چه حسرتی بزرگتر از این که افراد بسیاری به جهت شک و ضعف یقین و کمی ثبات از امر ولایت بیرون روند مگر اندکی از آنان.


امام صادق (ع) در ضمن سخنان خویش می‌فرمایند:

«وای بر شما ! امروز صبح کتاب جفر را مطالعه می‌کردم درباره مولودی تأمل می‌کردم که از دیده‌ها غایب می‌شوند و غیبت ایشان طولانی می‌شود و عمرشان دراز می‌گردد و در این زمان، مؤمنان آزمایش می‌شوند و به خاطر طولانی شدن غیبتشان، دچار تردید می‌گردند و بسیاری از آنها مرتد می‌شوند و ریسمان اسلام را از گردن خود باز می‌کنند که خداوند عزوجل در این باره فرمود: ما مقدرات هر انسانی را چون طوقی بر گردن او می‌نهیم یعنی ریسمان ولایت را از گردن باز می‌کنند. پس تأمّل در اوضاع و احوال اینان باعث ناراحتی و غصّه من شده است.» (6)

 

دل‌های بی قرار

امیر المؤمنین (ع) فرمودند: «اگر طالب خلافت کشته شود و صاحب عصر روی گردان شوند (غایب) و قلب‌ها در بی‌قراری بماند در آن حال دل‌های پر برکت و دل‌های بی‌برکت هویدا می‌شوند، آرزو کنندگان هلاک می‌شوند و پراکنده شوندگان و مؤمنان چقدر کم هستند، گروهی همراه با آنان جهاد می‌کنند که همراه با رسول خدا (ص) در روز بدر جهاد کردند، نه کشته می‌شوند و نه از دنیا می‌روند.» (7)


منظور از قلوب بی‌قرار، همان دل‌های شیعیان است که از این غیبت بی‌قرار و در حیرت هستند، بنابراین دلهایی که بر حق ثابت هستند، پر برکت می‌شوند و دل‌هایی که از آن سر پیچی کنند، به گمراهی و پوچی می‌گرایند که بی‌برکت هستند.


امام رضا (ع) به نقل از رسول خدا (ص) می‌فرمایند:

«سوگند به خداوندی که مرا به حق بر انگیخت فرزندم قائم با عهد و پیمانی که خدا با من بسته است غیبت می‌کنند تا جایی که اکثر مردم می‌گویند خداوند نیازی به آل محمد ندارد و گروهی نیز در ولادت ایشان شک می‌کنند.» (8)

 

اندوه و حرمان

قال الرضا (ع):

 « کَمْ مَنْ حَری مُؤمِنَه وَ کَمْ مِنْ مُؤمِنٍ مُتَأسِفٍ حَیْرانَ حَزینٍ عِنْدَ فِقْدانِ الماءِ المَعین » (9)

 چه بسیارند زن‌ها و مردهای مؤمن که در گم کردن «ماء معین»، دلسوخته و اندوهناک و سرگردان و ناراحت هستند.

 

حزن و اندوه آن‌ها ، به خاطر محرومیت از آب گوارا است، آن جا که باید از این سرچشمه فیاض بهره گیرند و عطش عشق خود را فرو نشاند، آتش هست در وجود آن‌ها شعله می‌دواند، که چرا ایشان غایب هستند.

آخر الزمان، دوره‌ای است که شیعیان، از فقدان امام خود غمگین و افسرده‌اند خوشی از میان آنها رخت بر بسته و تلخی با زندگی آنها عجین شده است.

 

امام علی بن موسی در این باره چنین می‌فرمایند:

« یَبْکی عَلَیْهِ اَهْلِ السَّماءِ وَ اَهْلِ الأَرْضِ وَ کُلُّ حَرّی وَ حَرّانَ وَ کُلُّ حَزینٍ لهفان » (10)

 اهل آسمان و زمین و هر زن و مرد دلسوخته و هر غمگین و اندوهناکی بر او می‌گرید.

 

ثابت قدمان در آخرالزمان

حضرت رسول(ص) می‌فرمایند:

«بالاترین مردم از لحاظ یقین، کسانی هستند که در آخرالزمان، پیامبری را ندیده‌اند و حجت خداوند از چشم آنها مخفی هستند و فقط به نوشته‌ای بر روی کاغذ ایمان آورده‌اند.» (11)


سپس حضرت در ضمن روایتی دیگر مؤمنان منتظر را چنین توصیف می‌کنند:

«فقط کسانی بر اعتقاد به ایشان (حضرت ولی عصر) ثابت قدم می‌مانند که خداوند، دلهای آن‌ها را بر ایمان آزموده است.» (12)


حضرت رضا (ع) در رابطه با ایمان این افراد چنین می‌فرمایند:

«پس از غیبت و حیرتی که جز مخلصین کسی در آن استوار نمی‌ماند، کسانی که مباشر روح الیقین هستند و خداوند پیمان ولایت ما را از آنها گرفته و ایمان را در قلوبشان نگاشته و آنان را به واسطه روحی از جانب خود مؤید داشته است.» (13)

 

امام رضا(ع) می‌فرمایند:

«افرادی که در علوم آل محمد رسوخ یافته و مراد از آن را دریافته‌اند، خداوند آنان را به ثبات نعمت داده و به یقین گرامی داشته است.» (14)


نابسامانی‌های اجتماعی

امام رضا (ع):
«هنگامی که فقر و نیازها بسیار شوند و مردم، همدیگر را انکار کنند و کسی برای حاجتی نزد برادرش برود، پس او را به غیر از ظاهری که قبلاً ملاقات کرده بود، ملاقات می‌کند و به غیر از کلامی که قبلاً از او شنیده بود، می‌شنود.» (15)

فتنه‌های بسیار سختی در نزدیکی ظهور اتفاق می‌افتد که از جمله آنها قطع رحم و بریدن خویشاوندان از یکدیگر است و باعث از بین رفتن حرمتها در بین دوستان می‌شود.


علی بن موسی الرضا (علیه السلام) می‌فرماید:

«مردمان را فتنه‌ای کوبنده و آشوبی کمرشکن فرا می‌گیرد که پرده‌ها برداشته و دوستی‌ها و خویشاوندی‌های از بین می‌رود و این هنگامی است که سومین امام از نسل فرزندم از دیده‌ها ناپدید شود. » (16)

اجرا نکردن احکام و حدود الهی

حضرت رضا (ع) فرمود:
«هنگامی که قائم (عج) قیام کند به سه چیز داوری کند که احدی پیش از او داوری نکرده است:
1ـ پیرمرد زانی را می‌کشد.
2ـ مانع الزکوة را می‌کشد.
3ـ برادر از برادر اظله ارث می‌دهد.» (17)

مضمون این حدیث بیانگر این مسئله است که در آخرالزمان احکام الهی تعطیل شده و احدی جرات اجرا کردن حدود الهی را ندارد.

علی (ع) می‌فرماید:
«فقهاء آخرالزمان طبق آنچه دلشان خواهد فتوی می‌دهند و قضات به چیزی که نمی‌دانند حکم می‌کنند و بیشتر آنها به دروغ شهادت می‌دهند کسی که پول دارد، در نزد مردم عزیز و محترم است ولی شخصی که بی‌پول باشد در نزد آنها زبون و حقیر است.» (18)

دشواری حفظ دین

در آن دوران پر مخاطره با امتحانات دشوار، مؤمنان حقیقی از افراد سست ایمان باز شناخته می‌شوند.
به تعبیر زیبای علی بن موسی (ع) که می‌فرمایند:
«یُفْتَنُون کمّا یُفْتَنُ الذَهَب، یُخْلَصُونَ کَما یُخِلُ الذَهَبْ» (19)
آزمایشی، همچون آزمایش طلا ، خالص شدنی مانند خالص شدن طلا.

بنا به گفته حضرتش (ع)، مؤمنان با تحمل سختی‌ها، چون طلا گداخته شده و مانند طلای ناب از ناخالصی‌ها پاک می‌گردند.

دشواری این امتحان به حدّی است که حتّی معتقدان به ولایت و امامت نیز ممکن است از لغزش مصون نباشند.
بر این اساس، امام رضا (ع) سفارش به صبر می‌نمایند.
«اِنَّ اللهَ ـ جَلَّ ذِکْرُه ـ اَخَذَ میثاقَ اَوْلِیائِنا بِالصَّبْر» (20)
خداوند متعال، از اولیای ما برای شکیبایی بر حکومت‌های باطل، پیمان گرفته است. تو نیز در برابر حکم پروردگارت شکیبایی پیشه کن.

مشتبه شدن حق و باطل

امام رضا (ع):
«در این دوران، برخی در لباس دوستی اهل‌بیت، به فتنه انگیزی پرداخته که زیان آن از فتنه انگیزی کار دجال بیشتر است، چرا که با دوستی با دشمنان ما و عداوت نسبت به دوستان ما رفتار می‌کنند. هرگاه چنین کنند، حق و باطل به هم می‌آمیزد و حقیقت مشتبه گردید و در نتیجه انسان مؤمن از منافق باز شناخته نمی‌شود.» (21)

تباهی علم و دانش

عالم آل محمد (ع) فرمود:

«هنگامی که دانش از میان شما رخت بر بندد، از زیر پای خود فرج را انتظار بکشید» (22) (این امر ناگهانی فرا خواهد رسید)

طلب پناهگاه

ثامن الحج(ع) فرمود:

«گویا با چشم خود شیعیانم را می‌بینم که هنگام رحلت سومین فرزندم در طلب پناهگاهی هستند ولی آن را نمی‌یابند.
پرسیدند: علت آن امر چیست؟ فرمود: چون امامشان از دیده‌ها پنهان است.» (23)


کشتار دائمی

علی بن موسی (ع) فرمود:

«پیش از قیام قائم کشتاری خواهد بود که لحظه‌ای قطع نمی‌شود. پرسیدند کشتار قطع نشدنی چیست؟
حضرت فرمود: کشتار مداومی که سرد نشود و از حِدَّت و شدت آن کاسته نشود. » (24)

مدعیان دروغین

امام رضا (ع): 
«از نشانه‌های ظهور آن حضرت ویرانی شام به هنگام برخورد سه لشگر از زیر پرچمهای سفیانی، اصحاب و ابقع است.» (25)

این حدیث به افرادی تکرو، کج‌رو و فرصت طلب اشاره دارد که از جهت نسبت به اهل‌بیت (ع) منسوب هستند ولی برای به دست آوردن قدرت و حکومت به ادعاهای دروغین متوسل می‌شوند تا به این وسیله افراد مذهبی و تندرو را به طرف خود جذب کنند.


پی نوشت:

 

1- کمال الدین و تمام النعمة (اسلامیه) ، ج 1 ، صفحه 66

 

وَ قَالَ اَلنَّبِیُّ ص إِنَّ اَلْإِسْلاَمَ بَدَأَ غَرِیباً وَ سَیَعُودُ غَرِیباً فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ. 

 

2-  بحارالانوار، ج51، ص152، ح2 ؛ «کتاب الغیبة» ، نعمانى، ص180؛ «کمال الدین و تمام النعمه»، ج2، ص370

لابُدَّ مِنْ فِتْنَةٍ صَمّاءَ صَیْلَمٍ، تَسْقُطُ فیها کُلُّ بِطانَةٍ وَوَلیجَةٍ، وذلکَ عِنْدَ فِقْدانِ الشّیعة الثالثَ مِنْ وُلْدِی ؛ یَبْکی عَلَیهِ أهلُ السَّمَاءِ وَأهْلُ الأرْضِ وَکُلُّ حَرِیٍّ وَحَرّان، وکُلُّ حَزِینٍ لَهْفَان.

 

3- وسایل الشیعه، ج16، باب 5، ص140.

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص : یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ یَذُوبُ فِیهِ قَلْبُ الْمُؤْمِنِ فِی جَوْفِهِ کَمَا یَذُوبُ الْآنُکُ فِی النَّارِ یَعْنِی الرَّصَاصَ وَ مَا ذَاکَ إِلاَّ لِمَا یَرَى مِنَ الْبَلاَءِ وَ الْأَحْدَاثِ فِی دِینِهِمْ وَ لاَ یَسْتَطِیعُونَ لَهُ غَیْراً.

 

4- وسائل الشیعه؛ ج ۱۶؛ ص ۱۷۹

إِنَّ مِمَّنْ یَنْتَحِلُ مَوَدَّتَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ -مَنْ هُوَ أَشَدُّ فِتْنَةً عَلَى شِیعَتِنَا مِنَ اَلدَّجَّالِ -فَقُلْتُ بِمَا ذَا قَالَ بِمُوَالاَةِ أَعْدَائِنَا وَ مُعَادَاةِ أَوْلِیَائِنَا إِنَّهُ إِذَا کَانَ کَذَلِکَ اخْتَلَطَ الْحَقُّ بِالْبَاطِلِ وَ اشْتَبَهَ الْأَمْرُ فَلَمْ یُعْرَفْ مُؤْمِنٌ مِنْ مُنَافِقٍ .

 

5- غیبت نعمانی، ص 186 ؛ بحارالانوار، ج 51 ، ص 157

إِذَا مَاتَ ابْنِی عَلِیٌّ بَدَا سِرَاجٌ بَعْدَهُ ثُمَّ خَفِیَ فَوَیْلٌ لِلْمُرْتَابِ وَ طُوبَى لِلْعَرَبِ الْفَارِّ بِدِینِهِ...

 

6- الغیبه طوسی، ص 168 ؛ منتخب الاثر، ص 251 ؛ بحارالانوار، ج51 ، ص 219

 

7- بشارة الاسلام فی علامات المهدی، ص 79 ؛ معجم احادیث الام المهدی، ج4 ، ص150 ؛ الغیبة نعمانی، ص 195 ؛ بحارالانوار، ج 52، ص 137 ؛ روزگار رهایی، ج1، ص 410

«إِذَا هَلَکَ الْخَاطِبُ وَ زَاغَ صَاحِبُ الْعَصْرِ وَ بَقِیَتْ قُلُوبٌ تَتَقَلَّبُ فَمِنْ مُخْصِبٍ وَ مُجْدِبٍ، هَلَکَ الْمُتَمَنُّونَ وَ اضْمَحَلَّ الْمُضْمَحِلُّونَ، وَ بَقِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَ قَلِیلٌ مَا یَکُونُونَ ثَلاَثُمِائَةٍ أَوْ یَزِیدُونَ تُجَاهِدُ مَعَهُمْ عِصَابَةٌ جَاهَدَتْ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص یَوْمَ بَدْرٍ لَمْ تُقْتَلْ وَ لَمْ تَمُتْ .»

 

8- کمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص 51؛ بحارالانوار، ج51، ص68 ؛ روزگار رهایی، ج1، ص318

«وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ بَشِیراً لَیَغِیبَنَّ اَلْقَائِمُ مِنْ وُلْدِی بِعَهْدٍ مَعْهُودٍ إِلَیْهِ مِنِّی حَتَّى یَقُولَ أَکْثَرُ النَّاسِ مَا لِلَّهِ فِی آلِ مُحَمَّدٍ حَاجَةٌ وَ یَشُکُّ آخَرُونَ فِی وِلاَدَتِهِ...»

 

9- عیون اخبار الرضا، ج2، ص7 ؛ اثبات الهداة ، ج5 ، ص70 ؛ بحارالانوار، ج51 ، ص152

 

10- همان

 

11- بحارالانوار، ج52، ص125 ؛ الزام ناصب، ج1، ص 415

« أَنَّ أَعْظَمَ النَّاسِ یَقِیناً قَوْمٌ یَکُونُونَ فِی آخِرِ الزَّمَانِ لَمْ یَلْحَقُوا اَلنَّبِیَّ وَ حُجِبَ عَنْهُمُ اَلْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ فِی بَیَاضٍ.»


12- الزام الناصب، ج1، ص 186 ؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص253 ؛ بحالارانوار، ج 36، ص250 ؛ ینابیع المودة، ج3، ص 238 و ص399

«ذاک الّذی یغیب عن شیعته و أولیائه غیبة لا یثبت فیها على القول بإمامته إلاّ من امتحن اللّه قلبه للإیمان»

 


13- کمال الدین و تمام النعمة، ج1 ، ص304 ؛ بشارة الاسلام، ص 78 ؛ اثبات الهداة، ج5، ص79 ؛ بحارالانوار، ج51 ، ص110

«بَعْدَ غَیْبَةٍ وَ حَیْرَةٍ فَلاَ یَثْبُتُ فِیهَا عَلَى دِینِهِ إِلاَّ الْمُخْلِصُونَ الْمُبَاشِرُونَ لِرَوْحِ الْیَقِینِ الَّذِینَ أَخَذَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِیثَاقَهُمْ بِوَلاَیَتِنَا وَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمٰانَ وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ»

 


14- الغیبة نعمانی، ص 186

«... و الراسخون فی علم آل محمد ع الراوون لأحادیثهم هذه العالمون بمرادهم فیها الدارون لما أشاروا إلیه فی معانیها الذین أنعم الله علیهم بالثبات و أکرمهم بالیقین»

15-  بشاره الاسلام، ص 146 و ص150 ؛ بحارالانوار ج 52، ص 185 ؛ الکافی، ج12، ص281

«إِذَا اشْتَدَّتِ الْحَاجَةُ وَ الْفَاقَةُ وَ أَنْکَرَ النَّاسُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً فَعِنْدَ ذَلِکَ تَوَقَّعُوا هَذَا الْأَمْرَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ الْحَاجَةُ وَ الْفَاقَةُ قَدْ عَرَفْنَاهَا فَمَا إِنْکَارُ النَّاسِ بَعْضُهُمْ بَعْضاً قَالَ یَأْتِی الرَّجُلُ أَخَاهُ فِی حَاجَةٍ فَیَلْقَاهُ بِغَیْرِ الْوَجْهِ الَّذِی کَانَ یَلْقَاهُ فِیهِ وَ یُکَلِّمُهُ بِغَیْرِ الْکَلاَمِ الَّذِی کَانَ یُکَلِّمُهُ»


16- روزگار رهایی، ج1 ، ص343

17- بحارالانوار، ج52، ص309 ؛ اثبات الهداة، ج5، ص113 ؛ بشارة الاسلام، ص330

«لَوْ قَدْ قَامَ اَلْقَائِمُ لَحَکَمَ بِثَلاَثٍ لَمْ یَحْکُمْ بِهَا أَحَدٌ قَبْلَهُ یَقْتُلُ الشَّیْخَ الزَّانِیَ وَ یَقْتُلُ مَانِعَ الزَّکَاةِ وَ یُوَرِّثُ الْأَخَ أَخَاهُ فِی الْأَظِلَّةِ»


18- الزام الناصب، ج2، ص154 ؛ بشارة الاسلام، ص108

«و فقهاؤهم یفتون بما یشتهون، و قضاتهم یقولون ما لا یعلمون، و أکثرهم بالزوّر یشهدون! . من کان عنده دراهم کان موقّرا مرفوعا، و إن کان مقلاّ فهو عندهم موضوع»


19- الغیبة نعمانی، ص202 ؛ کافی، ج6 ، ص322 ؛ بحارالانوار، ج52 ، ص115


20- روزگار رهایی، ج1 ، ص390 ؛ بحارالانوار، ج53 ، ص89 ؛ الزام ناصب، ج2 ، ص290 ؛ الکافی، ج12 ، ص324 ؛ مسند الامام الرضا، ج1 ، ص244


21- بحارالانوار، ج72 ، ص391 ؛ مسند الامام الرضا، ج1 ، ص102 ؛ وسائل الشیعة، ج16 ، ص179

«إنّ ممّن ینتحلُ مودّتنا أهلَ البیت، من هو أشدُّ فتنةً علی شیعتِنا من الدّجّال.

فقلتُ: بماذا؟

قال: بموالاتِ أعدائِنا و معاداةِ أولیائِنا. إنّه إذا کان کذلک، اختلطَ الحقُّ بالباطل و اشتبهَ الأمرُ فلم یُعرَف مؤمنٌ من منافقٍ»


22- بحارالانوار جلد 51 صفحه 155 ؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص381 ؛ بشارة الاسلام، ص228 ؛ الکافی، ج6 ، ص247 ؛ الغیبة نعمانی، 187

 «إِذَا رُفِعَ عَلَمُکُمْ مِنْ بَیْنِ أَظْهُرِکُمْ فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ مِنْ تَحْتِ أَقْدَامِکُمْ»


23- کمال الدین و تمام النعمة، ج2 ، ص480 ؛ بحار الانوار، ج51 ، ص152 ؛ علل الشرایع، ج1 ، ص245 ؛ عیون اخبار الرضا، ج1 ، ص273 ؛ اثبات الهداة، ج5، ص69 ؛ منتخب الاثر، ج2 ، ص266

«کَأَنِّی بِالشِّیعَةِ عِنْدَ فَقْدِهِمُ اَلثَّالِثَ مِنْ وُلْدِی کَالنَّعَمِ یَطْلُبُونَ اَلْمَرْعَى فَلاَ یَجِدُونَهُ قُلْتُ لَهُ وَ لِمَ ذَاکَ یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ قَالَ لِأَنَّ إِمَامَهُمْ یَغِیبُ عَنْهُمْ فَقُلْتُ وَ لِمَ قَالَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِأَحَدٍ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ إِذَا قَامَ بِالسَّیْفِ»


24- بحارالانوار، ج52، ص182 ؛ الغیبة نعمانی، ص271 ؛ بشارة الاسلام، ص222 ؛ منتخب الاثر، ج3 ، ص84 ؛ مسند الامام الرضا، ج1 ، ص336 ؛

«قُدَّامَ هَذَا الْأَمْرِ قَتْلٌ بُیُوحٌ، قُلْتُ وَ مَا الْبُیُوحُ؟ قَالَ دَائِمٌ لاَ یَفْتُرُ.»


25- روزگار رهایی، ج2، ص993

«من علاماته أن یکون خراب الشّام حین التقاء الرّایات الثّلاث فیها: الأبقع، و الأصهب، و السّفیانىّ»


تاریخ : 26 / 1 / 1398
بازدید : 847
نویسنده : sharef zadeh

 امامت نعمتی بزرگ است که خداوند به شیعیان ارزانی داشته است. نعمتی بزرگ که خداوند در قیامت از این نعمت سئوال خواهد کرد «یسئل یومئذ عن النعیم». در امت پیامبر همه آزمایش‌های الهی درباره این نعمت الهی است. هرکس توانست در اعتقاد به امامت راسخ بماند و وظایف خویش را نسبت به امام زمانش انجام دهد اهل نجات خواهد بود و در غیر این صورت هلاک خواهد شد در زیارت شریف جامعه کبیره خطاب به امام معصوم این چنین می‌خوانیم:

«و الباب المبتلی به الناس من اتاکم نجی و من لم یاتکم هلک»

شما اهل بیت بابی هستید که به وسیله شما مردم آزمایش می‌شوند هرکسی که به در خان شما پناهنده شد نجات یافته است و هرکس که به سمت شما نیامد هلاک شد.


توجه به حضرت مهدی ضرورت زمان غیبت

حضرت مهدی علیه السلام آخرین حجت و ذخیره خداوند است. طبق زیارت جامعه کبیره ایشان نیز باب ابتلا و آزمایش می‌باشد هرکس به سمت ایشان برود و حرکت کند اهل نجات خواهد بود و هرکس که سلوک و حرکت به سمت آن امام غائب نداشته باشد اهل هلاکت خواهد بود. این قاعده کلی درباره همه ائمه طاهرین است چه حاضر و چه غائب باشند. اگر امام حاضر باشد باید به سمت امام رفت در صورت غیبت نیز باید به سمت امام حرکت کرد و به ایشان توجه داشت.

در زمان غیبت نیز این قاعده موجود است با این تفاوت که در زمان غیبت این قاعده مهم‌تر است؛ چرا که مردم امام غائب را نمی‌بینند و شیطان نیز باعث غفلت مردم از امام زمان می‌شود و غفلت از امام زمان باعث هلاکت است. از این رو برای نجات از فتنه‌هایی که در آخر الزمان دامن‌گیر مؤمنین می‌شود باید به حضرت مهدی توجه و حرکت داشت. برای رهایی از فتنه‌هایی که بسیاری از کسانی را که بر دین و اعتقاد حق هستند را به گرداب هلاکت و کفر خواهد کشید.


غربال شدن شیعیان در زمان غیبت

امام صادق علیه السلام در باره شدت این فتنه‌ها می‌فرماید:

«وَ اللَّهِ لَتُمَحَّصُنَّ وَ اللَّهِ لَتُمَیَّزُنَّ وَ اللَّهِ لَتُغَرْبَلُنَّ حَتَّى لَا یَبْقَى مِنْکُمْ إِلَّا الْأَنْدَر»(1)

به خدا سوگند شما خالص می شوید به خدا سوگند شما از یکدیگر جدا می‌شوید به خدا سوگند شما غربال خواهید شد تا اینکه از شما شیعیان باقی نمی‌ماند جز گروه بسیار کم و نادر.

در این روایت شریفه امام علیه السلام هشدار می‌دهد که خداوند شیعیان را در زمان غیبت دچار آزمایش بسیار سختی خواهد کرد و بسیاری از اشخاصی که منتسب به شیعه هستند غربال می‌شوند و خالص می‌شوند و از این میان گروه بسیار اندکی از شیعیان باقی می‌مانند در این میان کسانی نجات خواهند یافت که خود را در زمان غیبت به امام زمان نزدیک و نزدیک تر کنند.


امام زمان علیه السلام می‌فرماید:

«هر یک از شما باید کاری کند که وی را به محبت و دوستی ما نزدیک سازد و از آنچه خوشایند ما نیست و باعث کراهت و خشم ماست دوری گزیند.»

و به راستی اگر کاری کردیم که باعث جلب رضایت خدا و محبت ائمه علیهم السلام به ویژه امام عصر روحی فداه شود و خشم و غضب آن‌ها را دور سازد خود امام بر ما منت نهاده و لطف و عنایت خود را شامل حالمان می‌فرماید.


عبادت راهی که به نزدیکی به امام زمان می‌انجامد

عبادت راه رسیدن به خداست. راه رشد و کمال و ترقی مخلوقات در پیمودن این طریق است و خداوند عالم هدف آفرینش را عبادت اعلام می‌دارد: «و ما خلقت الجنّ والأنس الاّ لیعبدون»؛ و جن و انس را نیافریدیم جز برای آنکه مرا بپرستند. عبادالرحمن کسانی هستند که همه چیز را در راه خدا و برای خدا و از خدا می‌دانند به همین سبب، اعمال، افکار و رفتار آن‌ها رنگ و جلوه عبادت به خود می‌گیرد و زندگی و تلاش آن‌ها برای رسیدن به معبود است.


بی شک یکی از مهم‌ترین اعمالی که باعث می‌شود انسان از زمره مهدی یاوران باقی بماند اهتمام و توجه به انجام واجبات و دوری از محرمات الهی است، اما باید توجه داشت که این تنها عامل برای نجات از فتنه‌هایی که هلاکت انسان در آن است نخواهد بود؛ چرا که گرداب فتنه‌های آخر الزمان اعتقادات منتظران حضرت مهدی را مورد هدف قرار می‌دهد و با ایجاد اعتقادات باطل باعث هلاکت ایشان می‌شود.


دعا باعث نجات از فتنه‌ها

یکی از مهم‌ترین وظایفی که شیعیان نسبت به امام زمان دارند دعا برای تعجیل فرج آن بزرگوار است. دعا برای تعجیل فرج توفیقی است که از جانب خداوند شامل حال شیعیان می‌شود و هر کسی را توفیق این امر مهم را پیدا نمی‌کند. بی شک یکی از مهم‌ترین آثار دعا تعجیل در فرج آن امام غائب است، اما علاوه بر آثار مختلفی که دعا برای تعجیل در ظهور امام زمان دارد؛ اثر بسیار مهم دیگر آن، عدم هلاکت در زمان غیبت است.


دعا برای تعجیل فرج امام زمان سپری است که شیعیان را از انحرافات و کژی‌های آخر الزمان محفوظ و مصون می‌دارد، از این رو امام حسن عسکری علیه السلام به احمد بن اسحاق می‌فرماید:

«و الله لیغیبن غیبة لا ینجو فیها من الهلکة إلا من ثبته الله عز و جل على القول بإمامته و وفقه فیها للدعاء بتعجیل فرجه‏»(2)؛

به خدا سوگند برای او غیبتی رخ خواهد داد که کسی در آن غیبت نجات نخواهد یافت مگر کسی که خداوند او را در اعتقاد به امامت حضرت مهدی ثابت قدم بدارد و خداوند به او توفیق دعا برای تعجیل در فرج حضرت مهدی را عنایت فرماید.

با توجه به این روایت شریف دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی علیه السلام یکی از مهم‌ترین وظایفی است که هر شیعه ای دارد وظیفه ای بسیار ساده اما در عین حال بسیار مهم که همه شیعیان حضرت مهدی باید نسبت به انجام آن اهتمام داشته باشند و به فرزندان خویش نیز این وظیفه مهم مهدوی را آموزش دهند تا نسل آینده نیز تربیتی مهدوی داشته باشد و اعتقاد و توجه به امام زمان همیشه و در همه زمان‌ها در جوامع شیعی جاری و ساری باشد.


سرّ دعا برای امام زمان چیست؟

ممکن است سرّ این که بسیار در روایات و توقیعات شریف حضرت مهدی علیه السلام تاکید بر دعا برای ظهور آن حضرت شده است و یا در روایات دیگر تاکید بسیار بر دعا برای سلامتی حضرت مهدی علیه السلام شده است این باشد که دعا کردن باعث زنده بودن نام و یاد حضرت مهدی علیه السلام خواهد شد و زیاد دعا کردن برای آن حضرت باعث می‌شود که شیطان نتواند از غیبت امام عصر سوء استفاده نماید و مردم را دچار غفلت و کوتاهی کند.


دعا برای تعجیل فرج باعث این می‌شود که آرمان دعا کننده زندگی و حیات در دولت و حکومت حضرت مهدی علیه السلام شود. چنین شخصی همواره از شرایط موجود تبری خواهد داشت و آن موقع که انسان از شرایط موجود بیزار بود و تبری داشت؛ مصداق منتظر واقعی حضرت مهدی علیه السلام خواهد بود و همواره زمزمه می‌کند که:

«اللهم انا نرغب الیک فی دوله کریمه ،تعز بها الالسلام اهله و تذل بها النفاق و اهله»

و کسی که آرزویش عبادت خداوند در دولت کریمه اهل بیت باشد که در آن دولت کریمه اسلام و اهلش عزیز هستند و نفاق و اهلش خوار و ذلیل به راحتی می‌تواند از فتن آخر الزمان رهایی یابد و چنین شخصی که آرمانش ذلت و خواری نفاق است خود نیز اعمالش، اعمال منافقین نخواهد بود و زندگی خویش را بر اساس رضایت حضرت مهدی علیه السلام تنظیم می‌کند.


عدم قبول مال حرام

مرحوم کلینی نقل می‌کند که امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف اموالی را که برخی از شیعیان برای ایشان فرستاده بودند قبول ننموده و اموال را به ایشان مسترد می‌نماید؛ زیرا این اموال از راه مشروع به دست نیامده بود و در توقیع شریف به خط مبارک خویش می‌نویسد:

«... و أمّا أموالکم فما نقبلها إلاّ لتطهّروا فمن شاء فلیصل و من شاء فلیقطع فما آتانا الله خیرٌ ممّا آتاکم»؛ امّا اموال شما را ما هرگز قبول نمی‌کنیم، مگر این را از مال حرام پاک کرده و خالص کنید. از این پس هرکس خواست و مایل بود با این شرایط برایِ ما هدیه‌ای بفرستد، که خوب است و اگر نخواست نفرستد. به هر حال آن چه را که خداوند به ما عنایت کرده است، بهتر است از آن چه که شما برای ما بفرستید.


بی شک کسی که همواره زمزمه لبش دعا برای تعجیل فرج است، از همه محرمات به خصوص مال حرام به شدت پرهیز می‌کند تا بتواند از منتظران و معتقدان به آن حضرت باقی بماند.


پی نوشت‌ها:

1. بحارالأنوار ج 5 ص 216 باب 8- التمحیص و الاستدراج و .....
2. کمال‏الدین ج 2 ص 384


تاریخ : 26 / 1 / 1398
بازدید : 907
نویسنده : sharef zadeh

 


اهداف و سیر حرکت قیام یمانی

در مقاله اول، بعد از ذکر نشانه‌های حتمی ظهور، به معرفی یمانی، اقوال مختلف در فاصله بین قیام یمانی و ظهور امام عصر، و وظایف شیعیان هنگام قیام یمانی، پرداخته شد. در مقاله دوم، به نام، نسب، مذهب یمانی اشاره شد. درمقاله سوم از سلسله مقالات معرفی نشانه‌های حتمی ظهور، به زمان قیام یمانی، و معنای همزمانی خروج یمانی و سفیانی، پرداخته شد. در مقاله چهارم، به مکان قیام یمانی و بیان دیدگاه مشهور، پرداخته شد. در مقاله پنجم، به اهداف و سیر حرکت قیام یمانی، پرداخته خواهد شد.


دعوت رسمی یمانی به مذهب شیعه

از مهترین اهداف یمانی، دعوت و فراخوان یمانی به سوی مذهب حقّه اهل‌بیت و دین اسلام شیعه، می‌باشد که در روایات متعدد، تصریح شده است. از جمله در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمودند:

و إذا خرج الیمانیُّ فَانهَض إلیه فَإن رایتَه رایةٌ هُدًی ولایَحلُّ لمسلمٍ أن یلتوی علیه فَمَن فَعَل ذلک فهو مِن اهلِ النارِ لانه یدعو الی الحق و الی طریقٍ مستقیمٍ؛ [1]

چون یمانی خروج کرد به سوی او بشتابید، زیرا پرچم او، پرچم هدایت است و بر هیچ مسلمانی جایز نیست که با او مقابله نماید. پس هر کس چنین کند، از اهل آتش خواهد بود، زیرا یمانی، به حق و صراط مستقیم، فرا می­خواند.

منظور از دعوت به حق و صراط مستقیم، در احادیث اهل بیت، دعوت به امامت و ولایت امیرالمومنین و امامان معصوم و مذهب شیعه، می‌باشد.


دعوت یمانی به بیعت با امام عصر

درباره یمانی به عنوان نشانه حتمی ظهور، صریح ترین و ممتازترین تعبیر در میان پرچم های عصر ظهور، برای پرچم یمانی، به کار رفته است. امام باقر (ع) در این باره فرموده ­اند:

... و لیس فی الرایاتِ رایةٌ أهدی من رایةِ الیمانیِّ هی رایةٌ هُدًی ِلأنّه یدعو الی صاحبِکم. [2]

در میان پرچم­ها پرچمی هدایت یافته‌­تر از پرچم یمانی نیست. او پرچم هدایت است، زیرا به سوی صاحب شما دعوت می‌کند.

دریافت مدال لیاقت دعوت به امام عصر (عج)، و هدایت یافته ترین پرچم عصر ظهور، مخصوص یمانی، قرار گرفته است.


هم‌پیمانی یمانی و ایرانیان در جنگ سوریه

در روایات مربوطه به قیام یمانی، به هم‌پیمان شدن یمانی با خراسانی در برابر جریان سفیانی، اشاراتی رفته است. در بیان امیرمؤمنان (ع)، درباره خصوصیات مشترک یمانی و خراسانی در جنگ دمشق و آزادسازی آن از سیطره جریان سفیانی، چنین آمده است:

و یعمل عمل الجبابرة الاولى (یعنی السفیانی) فیغضب الله من السماء على عمله، فیبعث علیه فتى من المشرق یدعو الى اهل بیت النبی صلّى اللّه علیه و سلّم هم اصحاب الرایات السود المستضعفون، فیعزهم الله و ینزل علیهم النصر، فلا یقاتلهم احد الا هزموه و یسیر الجیش القحطانی .. و فتى الیمن فی نحر حماز الجزیرة، حتى ینزلوا دمشق فیفتحوها اسرع من التماع البحر. [3]


و [سفیانی] به روش ستمکاران نخستین عمل میکند و خداوند از آسمان بر عملش خشم می‌گیرد،آنگاه جوانمردی (خراسانی) از مشرق که به اهل بیت پیامبر(ص) (مذهب شیعه) فرامی‌خواند، علیه سفیانی، برمی‌انگیزاند. مشرقیان، اصحاب پرچم‌های سیاه هستند. خداوند به ایشان، عزت اعطا و پیروزی را برایشان نازل می‌فرماید، پس احدی با ایشان (ایرانیان) به نبرد نمی‌پردازد، مگر اینکه او را شکست می‌دهند و انگاه سپاه قحطانی [یمنی] به حرکت درمی‌آید... و جوان یمنی (یمانی)، در پی نابود کردن حمّاز جزیره[سفیانی] است تا آنکه در دمشق فرود می‌آیند و آن را [در مدّت زمانی] سریع‌تر از دریا فتح می‌کنند.


از این رو سفیانی، "حماز الجزیرۀ"، لقب گرفته است که چون، بزرگترین مانع و دشمن اصلی در منطقه کشورهای عربی در برابر امام عصر، جریان سفیانی، می باشد.

این حدیث در مقام توصیف رویارویی نظامی بین خراسانی و سفیانی، در سوریه است که سپاه یمانی، برای یاری رساندن به لشکر خراسانی و ایرانیان، وارد میدان نبرد با جریان سفیانی، می‌شوند.


همچنین اصبغ بن نباته از اصحاب خاص امام علی (ع) نیز از ایشان در خصوص همکاری نظامی یمانی و خراسانی، چنین نقل می­‌کند:

... َ إِذْ أَقْبَلَتْ خَیلُ الْیمَانِی وَ الْخُرَاسَانِی یسْتَبِقَانِ کَأَنَّهُمَا فَرَسَی رِهَانٍ شُعْثٌ غُبْرٌ جُرْدٌ أَصْلَابُ نَوَاطِی وَ أَقْدَاحٍ إِذَا نَظَرْتَ أَحَدَهُمْ بِرِجْلِهِ بَاطِنِهِ فَیقُولُ لَا خَیرَ فِی مَجْلِسِنَا بَعْدَ یوْمِنَا هَذَا اللَّهُمَّ فَإِنَّا التَّائِبُونَ وَ هُمُ الْأَبْدَالُ الَّذِینَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ الْعَزِیزِ إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یحِبُّ الْمُتَطَهِّرِین‏؛ [4]


... در این هنگام سپاه یمانی و خراسانی نمایان می­‌شوند. آنها سوار بر اسب تیرهایی محکم به دست در حالی که ژولیده موی، غبارآلود و قوی دل­اند، مانند دو اسب مسابقه، بر یک‌دیگر پیشی می­گیرند. چون به پاهای خود نگاه کنند، می­گویند بعد از امروز، خیری در نشستن ما نیست. بار خدایا ما به درگاه تو توبه می­‌کنیم و اینها همان ابدالی هستند که خداوند در کتاب عزیزش آنها را چنین توصیف کرده است: «خداوند توبه‌کاران و پاکیزگان را دوست می­‌دارد».


همچنین در منابع حدیثی اهل سنت، نقل شده است که ایرانیان و یمنی‌ها، در زمره یاوران و اطاعت کنندگان امام عصر (عج)، قرا خواهند گرفت.

و یفتح الله عز و جل له (أی للمهدی) خراسان و تطیعه اهل الیمن‏. [5]

و خداوند عزّوجلّ برای او (یعنی امام مهدی) خراسان (ایران) را می‌گشاید و اهل یمن نیز از او اطاعت می‌کنند.

طبق این حدیث از مناتع اهل سنت، منطقه ایران و یمن، در عصر ظهور و در آخرالزمان، در زمره پیروان و یاوران حضرت مهدی، قرار می‌گیرند.


البته در احادیث، سیر حرکت و قیام یمانی، محدوده و منطقه فعالیت­‌های یمانی، به صورت دقیق، منعکس نشده است. گاهی سخن از "یمن" به میان آمده است و گاهی سخن از فعالیت نظامی لشکر یمانی در "سوریه" و دمشق. البته بنظر می‌رسد که یمانی، علاوه بر حضور فعال در جبهه دمشق و سوریه برای مبارزه با جریان سفیانی و دشمن اهل بیت، در ادامه رهبری جبهه یمن را نیز بر عهده خواهدگرفت. البته اگر مبهم بودن روایات، از نپرداختن پیشوایان دینی به آن سرچشمه می‌گیرد، احتمالاً این پنهان­کاری، عمدی و به منظور پیش‌گیری از برنامه­‌ریزی قبلی دشمنان برای مقابله با جنبش یمانی بوده است. از این­‌رو، پیشوایان معصوم کوشیده‌­اند تا علاوه بر بیان اصل حادثه قیام یمانیی که کارکردهایی چون دلالت بر نزدیک بودن ظهور، ایجاد آمادگی در مؤمنان برای همراهی با یمانی و ... دارد، از بیان جزئیات دقیق این رخداد مهم، خودداری نمایند تا موجب سوء استفاده دشمنان و مدعیان دروغین قرار گیرد.


جنگ یمانی با سفیانی

نباید فراموش کرد که جبهه‌های درگیری میان حق و باطل، منطقه شام (سوریه) و یمن هستند. و در ادامه و بعد از ظهور، به عراق و عربستان، نیز گسترش خواهد یافت. منطقه شام و سوریه، طبق احادیث، محلّ تجمع گروه‌های تندرو و ضدّ اهلبیت به رهبری جریان سفیانی، است. جدا از این که، یهودیان نیز نزدیک منطقه شام هستند و در تحرکات جریان سفیانی، بی‌تأثیر نیستند. و از طرفی منطقه یمن، نیز به عنوان ذخیره الهی، دور از مناطق و تجمع پر تراکم دشمنان اهل بیت، محلی برای پیشروی نیروهای شیعه برای رسیدن به مکه و یاری امام عصر (عج)، می‌باشد.


عبید بن زراره می­گوید، در محضر امام صادق (ع) از سفیانی سخن به میان آمد، آن حضرت فرمودند:

أنّی یخرج ذلک ولمّایخرج کاسِرُ عَینَیه بصنعاء. [6]

کجا و چگونه خروج کرده است سفیانی در صورتی که آن کس که چشم سفیانی را از کاسه در می‌­آورد، هنوز از صنعاء یمن قیام نکرده است.


همچنین از امام صادق (ع)، در روایتی، چنین نقل شده است:

... فَیَنهضُ الیمانیُّ لدفع شرِّه فینهزم السفیانیُّ بعد محارباتٍ عدیدةٍ و مُقاتلاتٍ شدیدةٍ فیتبعه الیمانیُّ فتکثر الحروبُ و هزیمةُ السفیانی ... . [7]

... پس یمانی، برای دفع شر سفیانی بپا خیزد و پس از جنگ‌های فراوان و درگیری‌های سخت، سفیانی می‌گریزد. یمانی او را دنبال می‌کند و جنگ‌ها و گریختن سفیانی بسیار شود. پس یمانی، سفیانی را شکست می دهد ... .


همانطور که ملاحظه فرمودید، احادیث شیعه در کتاب الغیبة نعمانی و مختصر اثبات الرجعةفضل بن شاذان در کارزار و نبرد میان یمانی و سفیانی، یمانی را پیروز میدان و جنگ، معرفی کرده‌اند، اما در مقابل، ابن حماد از مولفین اهل سنت، نیز از امام باقر علیه‌السلام، روایت متفاوتی را نقل کرده است:

اذا ظهرَ السفیانیُّ علی الابقعِ والمنصورِ الیمانیِّ...؛ [8]

چون سفیانی بر ابقع و منصور یمانی پیروز شد ... .


همچنین، وی در حدیث دیگری از آن حضرت چنین نقل می­‌کند:

ثم یسیرُ الیهم منصورُ الیمانیُّ من صنعاءَ بجنوده ... فَیَلتقی هو و الأخوص ... فیکون بینهما قتالٌ شدیدٌ ثم یظهر الأخوص السفیانی علیه. [9]

سپس منصور یمانی همراه با سپاهش از صنعا به سوی آنها روانه می‌­شود ... او با اخوص (سفیانی) ملاقات می­‌کند ... پس میانشان جنگ شدیدی رخ می­‌دهد و اخوص سفیانی بر وی پیروز می‌شود.


این دو حدیث که در منابع اهل سنت و از کتاب الفتن ابن حماد نقل شده‌­اند، سفیانی را به عنوان نیروی غالب و پیروز بر یمانی، یاد کرده‌­اند. اما به دلیل تعارض گزارش حدیثی اهل سنت با منابع شیعه، نمی توان به مضمون این دو حدیث از منابع اهل سنت، اعتماد کرد. علاوه بر این، در مجموعه روایات اهل بیت و منابع حدیثی شیعه، خبری مبنی بر شکست یمانی، به ما نرسیده است. و حتی از فحوی و مضمون برخی روایات شیعی، استفاده می‌شود که پرچم یمانی، شکست ناپذیر است و نصر، نصرت و پیروزی به همراه پرچم یمانی، می‌باشد. بنابراین، طبق منهج علمی، هرگاه بین احادیث شیعه و اهل سنت، تعارضی حاصل شد، قول اهل بیت و احادیث شیعه، مقدم می‌شود. بنابراین در کارزار و جنگ بین یمانی و سفیانی، طبق احادیث شیعه، یمانی، پیروز میدان جنگ است و قول صحیح نیز همین است.


به هر تقدیر، یمانی، مانعی جدی در برابر زیاده خواهی­‌های جریان سفیانی است و با توجه به تقابل شدیدی که میان این دو شخصیت یمانی و سفیانی، وجود دارد، به اندازه‌­ای که هر یک از آنها درصدد شکست دادن جریانی است که دیگری برای حمایت از آن شکل گرفته است، و از سوی دیگر، با توجه به نزدیکی مناطق تحت نفوذ آنها، وجود درگیری میان این دو، طبیعی و انکارناپذیر است؛ گرچه جزئیات آن اثبات‌پذیر نیست.


لازم به ذکر است در منابع حدیثی اهل سنت، برای یمانی، جنگ های دیگری نیز ذکر شده است [10] به عنوان مثال، برای یمانی، از فتح روم،سخن به میان آمده است؛ که البته چون فقط در منابع اهل سنت نقل شده است و مضمون آنها در منابع حدیثی شیعه نیز ذکر نشده است،اما چون این روایات از معصوم، نقل نشده است، نمی­‌توان به آنها اعتماد کرد [11]و بر فرض صحت، شاید گزارش کننده فعالیت­‌های یمانی پس از ظهور امام مهدی (عج)، باشند.


البته باید توجه داشت که از مجموعه روایات مربوط به یمانی و به قرینه اهتمام و تأکید پیشوایان دینی بر وجوب نصرت یمانی و حرمت مخالف با یمانی،  میتوان دریافت که قیام یمانی، جنبشی ضعیف و محدود نیست، هرچند کشور یمن، محل قیام یمانی است لکن  شعاع فعالیت یمانی، بسیاری از مناطق و جغرافیای ظهور، و دوستان و دشمنان اهل بیت و شیعه را در برخواهد گرفت و در ایجاد فضای مناسبی برای ظهور و فعالیت­های آغازین امام مهدی، نقش تعیین کننده­ای خواهد داشت.


در مقاله آینده و پایانی، به مهمترین سوالات حول قیام یمانی، اشاره خواهیم کرد.آنگاه، بعد از اتمام بررسی قیام یمانی، به عنوان نشانه حتمی ظهور امام عصر، به نقد "جریان مدعی یمانی در عصر معاصر"، جریان احمد الحسن بصری، خواهیم پرداخت. البته اگر چه با مطالعه سلسله مقالات گذشته، و معرفی ویژگی‌ها و مختصات واقعی قیام یمانی، خودبخود و به طور طبیعی، بطلان دعوت جریان احمد الحسن بصری، آشکار می‌شود، لکن نقد و اثبات بطلان مبانی جریان یمانی دروغین،ضروری است و از طرفی شباهت ادله دعوت این جریان با فرقه های استعماری همچون فرقه قادیانی و بهائیت، برای مخاطبان، موجب شگفتی خواهد بود.

 


[1]. نعمانی، الغیبة، ص 361.

[2]. نعمانی، الغیبة، ص 361.

[3]. فتلاوی، رایات الهدی و الضلال فی عصر الظهور، ص 103.

[4]. مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 274.

[5]. مقدسی شافعی، عقد الدرر، ص 134.

[6]. نعمانی، الغیبة، ص 388، باب 14، ح 60.

[7]. فضل ین شاذان، تراثنا، سال دوم، شماره چهارم، ص455.

[8]. کورانی، معجم احادیث الامام المهدی، ج 3، ص 275.

[9]. کورانی، معجم احادیث الامام المهدی، ج 3، ص 276.

[10]. مهدی پور، پژوهشی پیرامون علائم حتمی ظهور، ص 68-69.

[11]. کورانی، المعجم الموضوعی لاحادیث الامام المهدی، ص 605-616.


به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شعبه 2 روانشناسی و... و آدرس sina95.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 133
بازدید ماه : 2575
بازدید کل : 1076559
تعداد مطالب : 2955
تعداد نظرات : 52
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


RSS

Powered By
loxblog.Com