عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : 26 / 1 / 1398
بازدید : 893
نویسنده : sharef zadeh

 نشانه‌های ظهور، از جذاب‌ترین و پرطرفدارترین و در عین حال از آسیب پذیرترین بخش‌های معارف مهدوی است. اختصاص بخش عمده‌ای از روایات مهدویت به این موضوع، بهترین گواه بر این مسئله است. این جذابیت از سویی باعث افزایش اقبال عمومی به این مسئله و در نتیجه اصل اندیشه مهدویت می‌شود، اما از سوی دیگر، افزون بر ایجاد زمینه برای ورود خرافات، طمع شیادان و مدعیان دروغین را برای جعل و تحریف روایات، دو چندان می‌کند. از این‌رو، نظر به فقدان پژوهش‌های مستند در این زمینه، شایسته است با انجام تحقیقات مبتنی بر اصول و قواعد فهم حدیث و با جداسازی مطالب مستند از غیرمستند، علاوه بر پالایش معارف مهدویت از خرافات، زمینه‌های سوءاستفاده از این موضوع از میان برداشته شود. در این سلسه مقالات، کوشیده خواهد شد تا ابعاد مختلف قیام یمانی که از نشانه‌های حتمی ظهور امام مهدی است، به صورت مستند بررسی شود.

 
پرسش‌های فراوانی درباره شخصیت یمانی وجود دارد، از جمله این‌که:
 
  • اسم و نسب یمانی چیست؟ آیا از شیعیان حضرت علی علیه‌السلام است؟
  • زمان خروج یمانی، چه موقع است؟
  • مکان قیام یمانی، آیا واقعا از کشور یمن و صنعاء است؟
  • آیا یمانی، بعد از قیام، حاکم یمن میشود؟
  • رنگ پرچم یمانی، چیست؟ آیا واقعا، رنگ پرچم یمانی، سفید است؟ و آیا هر پرچم سفیدی از یمن، نشانه حق و هدایت است؟
  • اهداف قیام یمانی کدام است؟ و یمانی بر چه مناطقی سیطره پیدا خواهد کرد؟ 
  • آیا، یمانی بر کشور حجاز (عربستان) نیز مسلط خواهد شد؟
  • دین، مذهب و گرایش یمانی، چیست؟ آیا یمانی، از شیعیان زیدیه می باشد؟
  • سیر و مدت اقدمات یمانی چیست؟
  • فرجام قیام یمانی، به کجا خواهد انجامید؟
  • چرا پرچم یمانی، هدایت یافته‌ترین پرچم است؟
  • آیا تنها پرچم هدایت در عصر ظهور، پرچم یمانی است؟
  • آیا اطاعت یمانی، مثل اطاعت امام مهدی، واجب عمومی است؟
  • آیا یمانی، وزیر و نائب خاص امام مهدی است؟
  • وظیفه شیعه در برابر یمانی چیست؟ چرا در روایت، تصریح شده است که مخالفت با یمانی، حرام و دشمن وی در آتش است؟
  • در طول تاریخ اسلام، مدعیان دروغین یمانی، چه کسانی بودند؟
  • در عصر معاصر، چه کسانی ادعای یمانی کرده اند؟ و راه تشخیص مدعای آنها چیست؟
 
لازم به ذکر است، در این سلسه مقالات، با تکیه بر منهج علمی و فقه الحدیث، علاوه بر بررسی رجالی و سندی احادیث، سایر قرائن و روایات هم خانواده، سعی شده است به سوالات فوق، پاسخ علمی داده شود.
 
منهج علمی
 
ما، در این نوشتار و بررسی علمی و پژوهشی، بر مسیر و منهج علمی صحیح، پافشاری خواهیم کرد. از جمله:
 
1. باید توجه داشت، که گاهی روایات اهل بیت و معصومین، مفسر یکدیگر است. بگونه ایی که ابهام و اجمال در روایتی و تفسیر و تفصیل در روایت دیگری، است. بنابراین، روایات هم خانواده، در کنار یکدیگر، بررسی میشوند.
 
2. استشهاد  به روایات اهل سنت، فقط زمانی موجه و صحیح است که مضمون آن در روایات اهل بیت وجود داشته باشد. و استناد به احادیث اهل سنت، به عنوان موید روایات شیعه، اشکالی ندارد. پس اثبات موضوعی در روایات اهل سنت، بدون توجه به روایات اهل بیت، صحیح نیست.
 
3. در صحت روایت به مجموع قرائن، از جمله قرینه سند، باید توجه کرد. نه اینکه در بررسی روایت، تنها به سند آن توجه کنیم و بقیه قرائن، مورد فراموشی قرار گیرد.
 
4. اگر حدیثی از حیث سند ضعیف باشد، نه اینکه واقعا آن حدیث، کذب و دروغ است، خیر. بلکه ممکن است در واقع صحیح باشد و لکن به طریق موثق به دست ما نرسیده باشد. و یکی از راههای اثبات حدیث ضعیف، وقوع آن می باشد که نشان از صحت حدیث دارد.
 
5. برای اثبات موضوعی به عنوان علامت ظهور، جای تسامح در ادله سنن نیست، اما در تفصیلات و جزئیات، ممکن است.
 
6. مشخصا در مباحث مهدویت، باید به نکته مهمی توجه کرد و آن اینکه: احادیث مهدویت، بویژه نشانه های حتمی ظهور، قطعه های مختلف یک پازل واحد محسوب می شوند و جدا از هم نباید بررسی شوند. و اگر نشانه های حتمی ظهور را جدا از هم و مستقل از یکدیگر، بررسی کنیم به نتایج واقعی و مطلوب نخواهیم رسید. اگر به بررسی علمی تنها یک نشانه ظهور، بسنده کنیم، ممکن است به این نتیجه دست یابیم که این نشانه در گذشته و تاریخ واقع شده، و یا ممکن است شبیه آن، متعدد، تکرار شود. اما اگر مجموعه علامت ها و نشانه ها را به صورت میدانی و در کنار هم، توجه کنیم، به نتیجه ایی واقعی تر خواهیم رسید.
 
اهمیت فراوان و جایگاه ممتاز قیام یمانی
 
در روایت شیعه، تصریح شده است که مخالفت با یمانی، حرام و دشمن وی در آتش است. و شگفت انگیز تر اینکه، چنین تعبیری در مورد دیگر شخصیت های مثبت عصر ظهور، ذکر نشده است. توصیفات و تاکیدات در نصرت و یاری یمانی و دعوت وی به امام عصر، حاکی از اهمیت فراوان یمانی، می باشد. به راستی علت و حکمت آن، چیست؟
 
بنابراین، دلایل بسیاری به موضوع یمانی و کندوکاو دربارۀ ابعاد مختلف این شخصیت و زوایای زندگی و جنبش یمانی، اهمیت بخشیده است؛ از جمله:
 
‌1. تعداد زیادی از روایات در میان مجموعه احادیث علائم الظهور، فقط حدود پنج پدیده را به شکل مستقل، نشانه‌های ظهور برشمرده‌اند. بعضی از این پنج نشانه، در اندکی از روایات جای خود را به نشانه‌های دیگری می‌دهند، اما معمولاً در اصل پنج‌شماری آن نشانه‌ها، تغییری ایجاد نمی‌شود. تأکید پیشوایان معصوم بر این علایم که در برخی روایات از آن‌ها با عنوان علایم حتمی تعبیر شده و جداسازی آن‌ها از سایر نشانه‌های ظهور، دلیل بر اهمیت این نشانه‌هاست که توجه ویژه‌ای را می‌طلبد. یمانی یکی از این نشانه‌هاست که معمولاً در زمره پنج علامت یاد شده، به شمار می‌رود.
 
2. هم‌چنان‌که خواهد آمد، قیام یمانی، فضیلت‌محور و اصلاح‌گر است و روایات، بر وجوب کمک به او تأکید کرده‌اند. بی‌گمان جانب‌داری از این حرکتِ ارزشی و تقویت آن، زمانی امکان‌پذیر خواهد بود که این شخصیت و جزئیات مربوط به جنبش او تا حد ممکن شناسایی شود.
 
وجود ویژگی‌های مثبت در شخصیت یمانی و تکریم و تجلیلی که در کلمات پیشوایان دین از او شده، می‌تواند انگیزه‌ای برای وسوسه شیادان و فرصت‌طلبانی باشد که برای جلب عواطف و احساسات مذهبی مردم، از آن استفاده کنند. لذا، این احتمال همواره وجود داشته است که افرادی خود را یمانی معرفی کنند و از این رهگذر، عواطف، احساسات و امکانات مردم را به سوی خود جلب کنند و چه‌بسا با این عنوان تا مرز تشکیل حکومت و قیام مسلحانه، نیز پیش بروند. از این‌رو، بجاست تا در حد ممکن جزئیات این حادثه براساس اصول علمی شناسایی شود تا بتوان در مقام تعیین مصداق، مدعیان دروغین را از یمانی واقعی شناسایی کرد. با جزئیات یاد شده اگر نتوان یمانی واقعی را شناسایی کرد، دست‌کم این معیارها، برای تشخیص مدعیان دروغین کفایت می‌کند، و همین مقدار، اهمیت کندوکاو پیرامون این موضوع را به خوبی می‌نماید.
 
4. از دیگر ثمرات این بحث اثبات آن است که امامان معصوم قیام‌های اصلاح‌طلبانه را در عصر غیبت تأیید کرده‌اند. هم‌چنان‌که خواهد آمد، پیشوایان معصوم از یمانی و جنبش او جانب‌داری کرده‌اند. بنابراین، می‌توان گفت که از نظر معصومان در عصر غیبت، قیام های تأیید شده نیز وجود دارند. بنابراین، دیدگاه معروفی که حرکت‌های اصلاحی را در عصر غیبت محکوم به شکست و بر خلاف میل و اراده پیشوایان دینی می‌داند، پذیرفتنی نیست، و در صورت وجود روایاتی که این اندیشه را تأیید می‌کنند، باید آن‌ها را به صورتی که با روایات یمانی و دیگر روایات، جمع‌پذیر باشد، تأویل کرد.
 
معرفی نشانه های حتمی ظهور و قیام امام عصر
 
در احادیث، از پنج نشانه حتمی ظهور (یمانی، سفیانی، ندای آسمانی، قتل نفس زکیه و خسف بیداء) به صورت ویژه و مستقل سخن به میان آمده است. اهمیت این پنج نشانه‌ را می‌توان هم از تعدد روایات مربوط به آن‌ها و هم از جداسازی و بیان این نشانه‌ها به شکل مستقل دریافت. صدوق در کتاب کمال الدین، با سلسه اسنادش از امام صادق علیه‌السلام در حدیث معتبر[1]  نقل کرده است:
 
قَبْلَ قِیامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ الْیمَانِی وَ السُّفْیانِی وَ الصَّیحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَیدَاء. [2]
پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمی است: یمانی، سفیانی، صحیه آسمانی، شهادت نفس زکیه و خسف بیداء.
 
و نیز  مرحوم کلینی در کتاب الکافی، در حدیث معتبر [3] ، از امام صادق نقل کرده است:
 
خَمسُ عَلاماتٍ قَبلَ قِیامِ القائمِ الصَّیحَةُ وَ السَّفیانِیُّ وَ الخَسفُ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکیَّة وَ الیَمانِیُّ ِ. [4]
پیش از قیام قائم پنج علامت وجود خواهد داشت: ندای آسمانی، سفیانی، خسف و فرو رفتن (لشکر سفیانی) در زمین، شهادت نفس زکیه و یمانی.
 
این دو حدیث معتبر و حدیث های مشابه دیگر، دلالت بر این دارد که ظهور امام مهدی علیه‌السلام، متوقف بر نشانه های حتمی است که باید به وقوع بپیوندد. طبق روایت، ندای آسمانی، برای اثبات اینکه امام مهدی، از طرف خداوند متعال، برگزیده و فرستاده شده است و خروج سفیانی به عنوان دشمن اصلی امام، به جنگ میان حق و باطل، اشاره دارد. خروج یمانی، به ضرورت وجود قوا و لشکر جبهه حق و نصرت در ظهور امام مهدی، اشاره دارد و شهادت نفس زکیه، به طغیان حکومت و نظام ناصبی و دشمن اهل بیت در کشور حجاز (عربستان)، اشاره می کند. و خسف بیداء و فرورفتن لشکر سفیانی در زمین در منطقه بیداء در بین مکه و مدینه، نشانگر صحت پیشگویی و صدق پیامبر و بیانگر این است که حکومت جهانی امام مهدی، ادامه حکومت رسول الله و اتمام رسالت پیامبر اسلام، می باشد. [5]
 
آیا یمانی، نشانه حتمی ظهور، است؟
 
احادیث و منابع حدیثی، قیام یمانی را، از نشانه ها و علائم حتمی ظهور امام مهدی، برشمرده‌اند، روایات یمانی در منابع حدیثی شیعه و اهل سنت، حدود 15 حدیث، می باشد که در میان آنها، حداقل 8 حدیث در منابع حدیثی شیعه وجود دارد، که چند حدیث از نظر سند، نیز معتبر می باشد. [6] بنابراین، روایات یمانی، مستفیض، بلکه متواتر معنوی، است. اما برخی در حتمی بودن یمانی، تشکیک کردند که برداشتی کاملا ناصحیحی می باشد. 
 
توضیح بیشتر اینکه: یکی از تقسیمات معروف نشانه‌های حتمی ظهور که ریشه در احادیث و روایات دارد، تقسیم علائم، به حتمی و غیرحتمی است. نشانه‌های حتمی، حتماً پیش از ظهور تحقق می‌یابند، اما در نشانه‌های غیرحتمی، احتمال عدم تحقق نیز وجود دارد.
 
حال، آیا جنبش یمانی نیز از نشانه‌های حتمی ظهور است، یا غیرحتمی؟ در میان مجموعه احادیثی که نشانه‌های ظهور را به حتمی و غیر حتمی تقسیم کرده‌اند، در دو روایت به حتمی بودن قیام یمانی، تصریح شده است. 
 
مرحوم نعمانی، به سند خود و در کتاب الغیبة، از امام صادق علیه‌السلام، چنین نقل کرده است: 
 
النِّداءُ مِنَ المَحتومِ والسُّفیانیُّ مِنَ المَحتومِ وَالیَمانیُّ مِنَ المَحتومِ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکیَّةِ مِنَ المَحتومِ وَ کَفٌّ یَطلَعُ مِنَ السَّماءِ مِنَ المَحتُومِ؛ [7]
ندای آسمانی از نشانه‌های حتمی است. سفیانی، یمانی، کشته شدن نفس زکیه، کف دستی که از افق آسمان نمایان می‌شود؛ نیز از نشانه های حتمی هستند.
 
همچنین شیخ صدوق در کتاب کمال‌الدین از امام صادق علیه‌السلام، نقل کرده است:
 
قَبلَ قِیامِ القائمِ خَمسُ عَلاماتٍ مَحتُوماتٍ الیَمانِیُّ وَ السَّفیانِیُّ وَ الصَّیحَةُ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکیَّةِ وَ الخَسفُ بِالبَیداءِ. [8]
پیش از قیام قائم پنج علامت حتمی وجود خواهد داشت: یمانی، سفیانی، صیحه آسمانی، کشته شدن نفس زکیه و فرورفتن در بیداء.
 
مشهور محققین، معتقدند، تاکید بر وقوع و حتمیت پنج علامت قبل از ظهور و قیام قائم و نیز ذکر شدن یمانی در کنار نشانه های حتمی متواتری همچون سفیانی و خسف بیداء بر حتمیت قیام یمانی، دلالت و تاکید دارد. شاهد بر اینکه، در حدیثی از کتاب الکافی مرحوم کلینی، روای حدیث از امام صادق، علیه‌السلام، می پرسد که اگر قبل از تحقق این نشانه ها، شخصی خروج کرد، با او همراهی کنیم، با پاسخ منفی امام معصوم، مواجه میشود. بنابراین پاسخ امام به پرسش راوی حدیث، دلالت بر حتمی بودن این پنج نشانه ظهور، دارد:
 
خَمْسُ عَلَامَاتٍ قَبْلَ قِیامِ الْقَائِمِ- الصَّیحَةُ وَ السُّفْیانِی وَ الْخَسْفُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیةِ وَ الْیمَانِی. فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنْ خَرَجَ أَحَدٌ مِنْ أَهْلِ بَیتِکَ قَبْلَ هَذِهِ الْعَلَامَاتِ أَ نَخْرُجُ مَعَهُ قَالَ: لا ... [9]
 
.... جانم به فدایت، اگر پیش از آنکه این نشانه ها، رخ دهد، یکی از اهل بیت شما، خروج کند، آیا ما نیز همراه او، قیام کنیم و او را یاری کنیم؟، حضرت در پاسخ میفرمایند: خیر ... .
 
توصیف بخشی از علائم ظهور به حتمیت، منشاء حدیثی، دارد
 
صرف نظر از این احادیث که ذکر شد، با نگاهی گذرا به روایاتِ علائم الظهور، به سادگی می‌توان دریافت که در بسیاری از این روایات، تعدادی از علائم، محتوم خوانده شده‌اند. برای نمونه امام صادق دراین‌باره فرموده‌اند:
 
مِنَ الأمرِ مَحتُومٌ وَ مِنهُ ما لیسَ بِمَحتُومٍ وَ مِنَ المَحتُومِ خُروجُ السُّفیانِیُّ فی رَجَبٍ. [10]
برخی از امور حتمی و برخی غیر حتمی‌اند و یکی از امور حتمی خروج سفیانی در ماه رجب است.
 
مسئله تقسیم نشانه‌های ظهور به حتمی و غیرحتمی، آن‌قدر مسلم بوده است که گاهی اصحاب ائمه، از حتمی یا غیرحتمی بودن برخی از نشانه‌ها سؤال می‌کردند. این سؤالات، نشان‌دهنده مسلم بودن اصل تقسیم نشانه‌ها، به حتمی و غیرحتمی است.
 
مثلاً ابوحمزه ثمالی می‌گوید: از امام باقر سؤال کردم: آیا خروج سفیانی از حتمیات است؟ فرمودند:
نَعَم وَ النِّداءُ مِنَ المَحتُومِ وَ طُلُوعُ الشَّمسِ مِن مَغرِبِها مَحتُومٌ وَ اختِلافُ بَنی‌العَباسِ فِی الدَّولَةِ مَحتُومٌ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکیَّةِ مَحتُومٌ وَ خُرُوجُ القائِمِ مِن آل‌محمدٍ مَحتُومٌ. [11]
بله و ندای آسمانی حتمی است، طلوع خورشید از مغرب، حتمی است، اختلاف بنی‌عباس بر سر حکومت، حتمی است، کشته شدن نفس زکیه حتمی است و خروج قائم آل‌محمد، حتمی است.
 
از آن‌چه گذشت، روشن شد که توصیف بخشی از علائم ظهور به محتوم، در فرهنگ روایات و احادیث، متداول و شایع بوده و گاهی پنج نشانه به حتمیت، توصیف می‌شده‌اند، که یمانی، نیز از جمله نشانه های حتمی ظهور، می باشد.
 
بنابراین، سفیانی در ماه رجب خروج می‌کند و یمانی و خراسانی هم در این ماه قیام می‌کنند؛ بعد در ماه رمضان، ندای آسمانی شنیده می‌شود و در ماه ذی الحجۀ، قتل نفس زکیه اتفاق می‌افتد و در ماه محرم، واقعه شریف قیام (خروج) امام مهدی رخ می‌دهد. بنابراین از نظر زمانی، یمانی، تسامحا، دومین نشانه حتمی ظهور در ماه رجب خواهد بود. البته در جای خود، درباره زمان و ترتیب نشانه های حتمی ظهور و قیام امام مهدی، سخن خواهیم گفت.
 
فاصله قیام یمانی و ظهور امام مهدی
طبق نظر مشهور، سفیانی در ماه رجب خروج می‌کند، یمانی و خراسانی هم در این ماه قیام می‌کنند؛ بعد در ماه رمضان، ندای آسمانی شنیده می‌شود و در ماه ذی الحجۀ، قتل نفس زکیه اتفاق می‌افتد و در دهم ماه محرم، واقعه شریف ظهور امام مهدی علیه‌السلام رخ می‌دهد. بنابراین از نظر زمانی، سفیانی و یمانی، به ترتیب اولین و دومین نشانه حتمی ظهور در ماه رجب خواهد بود. امام جعفر صادق علیه‌السلام در روایت معتبر فرموده اند:
 
مِنَ الْأَمْرِ مَحْتُومٌ وَ مِنْهُ مَا لَیسَ بِمَحْتُومٍ وَ مِنَ‏ الْمَحْتُومِ‏ خُرُوجُ‏ السُّفْیانِی‏ فِی‏ رَجَبٍ‏. [12]
خروج سفیانی از نشانه های حتمی و قطعی است و در ماه رجب روی خواهد داد.
 
از طرفی، طبق روایتی از امام باقر علیه‌السلام، سفیانی در سال ظهور امام مهدی، خروج می کند:
 
السُّفْیانِی وَ الْقَائِمُ فِی سَنَةٍ وَاحِدَة. [13]
سفیانی و قائم هر دو در یک سال، نمایان می‌شوند.
 
از طرف دیگر، طبق روایت ذیل، سفیانی، یمانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز، اعلام خروج می کنند. امام باقر علیه‌السلام در این‌باره فرموده اند:
 
خُرُوجُ الثَّلَاثَةِ السُّفْیانِی وَ الْخُرَاسَانِی وَ الْیمَانِی فِی سَنَةٍ وَاحِدَةٍ فِی شَهْرٍ وَاحِدٍ فِی یوْمٍ وَاحِدٍ وَ لَیسَ فِیهَا رَایةٌ أَهْدَى مِنْ رَایةِ الْیمَانِی لِأَنَّهُ یدْعُو إِلَى الْحَق. [14]
قیام سفیانی، یمانی و خراسانی، در یک سال، یک ماه و یک روز خواهد بود که هدایت یافته ترین پرچم، پرچم یمانی است زیرا که به حق دعوت می کند.
 
اقوال مختلف در زمان و فاصله بین قیام یمانی و ظهور امام عصر
 
از مجموع روایات فوق، چنین نتیجه میشود که: 
 
1. اگر بر این مبنا باشیم که بین ظهور و خروج (قیام) امام مهدی علیه‌السلام، تفاوتی وجود ندارد. نتیجه می گیریم 6 ماه قبل از ظهور و خروج (قیام) حضرت، سفیانی به عنوان اولین نشانه حتمی، در منطقه وادی یابس شام (سوریه)، شورش و قیام باطل خویش را آغار خواهد کرد. به عبارت دیگر، بین خروج سفیانی و ظهور و قیام امام مهدی علیه‌السلام، 6 ماه فاصله است. طبق این دیدگاه، بین ظهور و خروج (قیام) حضرت تفاوتی نیست.
 
2. البته نظری دیگری هم مطرح است که بین قیام یمانی و ظهور امام مهدی علیه‌السلام، بنابر قولی نزدیک 8 ماه و بنا بر قول دیگری 15 ماه، فاصله است، زیرا، بین ظهور حضرت و خروج (قیام) امام مهدی علیه‌السلام، تفاوت زمانی، وجود دارد. یعنی ظهور امام مهدی علیه‌السلام در ماه رمضان رخ می دهد و بعد خروج (قیام) ایشان در دهم ماه محرم، علنی خواهد شد. زیرا در روایات تصریح شده است که ظهور حضرت بقیۀ الله در شب جمعه 23 ماه رمضان آغاز میشود اما قیام جهانی حضرت در شنبه روز عاشورا ماه محرم، است. از جمله، در روایتی از امام رضا، چنین نقل شده است:
 
ان القائم ینادی باسمه لیلۀ ثلاث و عشرین من شهر رمضان و یقوم یوم عاشورا. [15]
قائم در شب 23 ماه رمضان به نامش ندا داده میشود و در روز عاشورا قیام می کنند.
 
همچنین از امام صادق نقل شده است که قیام امام عصر، در روز شنبه و دهم ماه محرم (عاشورا) خواهند بود:
 
... یقُومُ القائم فِی یوْمِ عَاشُورَاءَ وَ هُوَ الْیوْمُ الَّذِی قُتِلَ فِیهِ الْحُسَینُ بْنُ عَلِی علیه‌السلام، لَکَأَنِّی بِهِ فِی‏ یوْمِ‏ السَّبْتِ‏ الْعَاشِرِ مِنَ‏ الْمُحَرَّمِ‏ قَائِماً بَینَ‏ الرُّکْنِ‏ وَ الْمَقَام‏ ... . [16]
... قائم (حضرت مهدى علیه‌السلام) در روز عاشورا که روز شهادت سید الشهدا علیه‌السلام است، قیام مى‏کنند. گوییا در آن شنبه‌‏اى که عاشورا در آن واقع شود، همراه او هستم. درحالى‌‏که بین رکن و مقام ایستاده ... .
 
بنابراین، بین ظهور و قیام امام عصر، تفاوت زمانی، وجود دارد.
 
وظایف شیعیان هنگام قیام یمانی
 
در احادیث، از یمانی ستایش شده، و تصریح شده است که در میان پرچم های عصر ظهور، پرچم یمانی، هدایت یافته تر است. امام باقر در این باره فرموده¬اند:
 
... و لیس فی الرایاتِ رایةٌ أهدی من رایةِ الیمانیِّ هی رایةٌ هُدًی ِلأنّه یدعو الی صاحبِکم؛ [17]
در میان پرچم‌ها پرچمی هدایت یافته‌تر از پرچم یمانی نیست. او پرچم هدایت است، زیرا به سوی صاحب شما دعوت می‌کند.
 
از امام صادق نیز در حدیث معتبری چنین روایت شده:
فلیس فیها رایةٌ بِأهدی من رایةِ الیمانیِّ تَهدی الی الحقِّ. [18]
در میان پرچم‌ها پرچمی هدایت یافته‌تر از پرچم یمانی نیست، او به حق دعوت می‌کند.
 
حتی در برخی روایات، مخالفت با وی حرام و دشمنان یمانی، در آتش خواهند بود. از امام باقر نقل شده است:
و إذا خرج الیمانیُّ فَانهَض إلیه فَإن رایتَه رایةٌ هُدًی ولایَحلُّ لمسلمٍ أن یلتوی علیه فَمَن فَعَل ذلک فهو مِن اهلِ النارِ لانه یدعو الی الحق و الی طریقٍ مستقیم. [19]
 
چون یمانی خروج کرد به سوی او بشتاب، زیرا پرچم او پرچم هدایت است و بر هیچ مسلمانی جایز نیست که با او مقابله نماید. پس هر کس چنین کند، او اهل آتش خواهد بود، زیرا او به حق و راه مستقیم فرا می‌خواند.
 
مطلب یادشده (مخالفت با یمانی، حرام است و دشمنان یمانی در آتش هستند) تنها در همین روایت آمده است،  از مجموع روایات فوق و روایات متعدد دیگری که بر شخصیت مثبت و اصلاح‌طلبانة جنبش او دلالت داشتند، لزوم همکاری و مساعدت یمانی، بر اساس موازین دینی، ثابت می‌شود.
 
البته توصیف پرچم یمانی، به عنوان پرچم هدایت تر (اهدی الرایات)، به این معنا نیست که یمانی، معصوم است و دارای مقام عصمت می باشد. و نیز الزما به معنای این نیست که وی هدایت یافته ترین شخص (اهدی الناس)، نیز باشد. هر چند وی، عبد صالح خدا و از معتمدین حضرت مهدی می باشد. زیرا علاوه بر یمانی، طبق روایات، پرچم خراسانی نیز به پرچم هدایت، توصیف شده است و به علت حضور یاران حضرت قائم در لشکر خراسانی از ایران، و نیز همراهی، همکاری و یاری رساندن خراسانی به یمانی در جنگ با سفیانی، پرچم خراسانی نیز، پرچم هدایت است. 
 
در روایت معتبری امام باقر پس از اشاره به قتل و غارت کوفیان توسط سپاه سفیانی، فرموده اند:
... فبینا هم کذلک اذ أقبَلت رایاتٌ مِن قِبَلِ خراسانَ و تَطوِی المنازلَ طیّاً حثیثاً و معهم نَفَرٌ من اصحابِ القائم. [20]
... در حالی که سپاه سفیانی مشغول قتل و غارت اهل کوفه است، به ناگاه پرچم ای از سوی خراسان روی می آورند
 
که به سرعت و شتابان منازل را می پیمایند. در میان آنان تعدادی از اصحاب امام مهدی نیز حضور دارند.
 
حضور اصحاب امام مهدی در میان سپاه خراسانی و ایرانیان زمینه ساز ظهور، خود بهترین دلیل بر فضیلت محور بودن و حقانیت و هدایت یافتگی، قیام خراسانی در کنار پرچم یمانی، است.
 
بنابراین، توصیف پرچم یمانی به هدایت یافته تر در مقابل پرچم سفیانی است تا مسلمین و شیعیان، دچار اشتباه نشوند و وظیفه خویش را تشخیص دهند. زیرا سفیانی با ادعای منجی گری امت اسلام، و ادعای اسلام واقعی، سرزمین های اسلامی و منطقه شام و سوریه، را تصرف می کند.
 
در مقالات آینده، به اوصاف شخصی یمانی، از جمله: نام یمانی، لقب و نسب یمانی، دین و مذهب وی، و معیارهای تشخیص یمانی، طبق احادیث و روایات، اشاره خواهیم کرد.
 
[1] مهدی پور، پژوهشی پیرامون علائم حتمی ظهور، ص 21-22.
[2] شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 650. 
[3] مهدی پور، پژوهشی پیرامون علائم حتمی ظهور، ص 48-49.
[4] شیخ صدوق، کمال‌الدین، ج 2 ، ص 650، باب 57، ح 7.
[5] کورانی، الیمانیون قادمون، ص 115-116.
[6]  مهدی پور، پژوهشی پیرامون علائم حتمی ظهور، ص 21-22. و ص 48-49.
[7]  نعمانی، الغیبة، ص 357، باب 14، ح 11.
[8] شیخ صدوق، کمال‌الدین، ج 2 ، ص 650، باب 57، ح 7.
[9]  کلینی، الکافی، ج 8، ص 310.، ح 483.
[10]  نعمانی، الغیبة، ص 417، باب 18، ح 2.
[11]  شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 371.
[12]  نعمانی، الغیبۀ، ص 300.
[13]  نعمانی، الغیبه، ص267.
[14]  شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 375. شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 446.
[15]  شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 452.
[16]  شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 379.
[17]  نعمانی، الغیبة، ص 361، باب 14، ح 13.
[18]  شیخ طوسی، الغیبة، ص446.
[19]  نعمانی، الغیبة، ص 361، باب 14، ح 13.
[20]  نعمانی،الغیبة، ص 392
 
منبع:
فرهنگ نیوز - مصطفی امیری

تاریخ : 26 / 1 / 1398
بازدید : 863
نویسنده : sharef zadeh

 ماه ذی‌حجه سه علامت از علائم ظهور به وقوع می‌پیوندد:

کشتارهای سفیانی در کوفه و نجف،

آشوب‌های منا،

شهادت نفس زکیّه (از علائم حتمی ظهور)

دوران ظهور حضرت قائم(عج) با حوادثی همراه خواهد بود که مجموعه این علائم را به دو دسته علائم حتمی ظهور و علائم غیر حتمی تقسیم کرده‌اند. از جمله این علائم علائمی است که در ماه ذیحجه ماه برگزاری اعمال و مناسک حج تمتع است. 

هر چه به زمان و مکان آن خورشید تابان نزدیک‌تر می‌شویم، احادیث جنبه واقعیت پیدا می‌کنند. به طوری که اکثر احادیث را می‌توان با حوادث کنونی تطبیق داد. 

بسیاری از روایات ماه ذیحجه را ماه خون و خونریزی یاد کرده‌اند. ابی بصیر ضمن حدیثی طولانی نقل می‌کند که از امام صادق (ع) پرسیدم:

و ذیحجه چطور ماهی است؟ فرمودند: ذاک شهر الدم(1) آن ماه خون (خونریزی) است. 

حضرت رسول(ص) هم در این باره فرموده‌اند:

و یسلب الحاج و تسک الدماء فی ذی الحجه (2) در ماه ذیحجه حجاج غارت شده و خون به پا می‌گردد. 

دراین ماه حوادث مهمی -آنگونه که روایات برشمرده‌اند- رخ می‌دهد که یکی از آنها در زمره علائم حتمی می‌باشد و مجموعه این وقایع عبارت است: 
1- کشتارگاه دوم سفیانی: کوفه و نجف 
2- آشوب‌های منا 
3- شهادت نفس زکیّه (از علائم حتمی ظهور) (3)

کشتارگاه دوم سفیانی: کوفه و نجف
از مهم ترین اتفاقات ماه ذیحجه کشتارهای دوم سفیانی در کوفه و نجف است. در روز شادی مردم در عید قربان (دهم ذیحجه) لشگریان سفیانی وارد کوفه و نجف شده و در آنجا نیز دست به کشتار بی مثل و مانندی می‌زنند. 

سفیانی سپاهی صدوسی هزار نفری به سوی کوفه ونجف گسیل می‌دارد. سی هزار از این سپاه که قصد حمله به نجف رادارند به سمت قبر هود در وادی السلامِ نجف اشرف حرکت کرده و روز عید غدیر از مسیر بابل به کوفه می رسند و سپس رو به نجف کرده و از این دو شهر هفتاد هزار دختر جوان را اسیر می‌کنند. 

سفیانی در کوفه کشت و کشتار وسیعی راه می‌اندازد و هر که را گمان برند از خاندان رسول خداست می کشند و اسیر می کنند.سپس اعلام می کند که هر کس سر یکی از شیعیان علی را بیاورد هزار درهم مژدگانی می گیرد. او جدا از اینکه این اعمال را در نجف نیز تکرار می کند، بارگاه و حرم حضرت علی را هم منهدم می کند. 

در کوفه جنبش‌های کوچک و ضعیف مردمی، علیه سفیانی شکل می‌گیرد، اما لشگریان وی رهبر این جنبش ها را در بین کوفه و حیره می‌کشند و آنان را سرکوب می‌کنند. علاوه بر اینکه هفتاد نفر از صالحان و عالمان دین را نیز می‌کشند. سپس جنگ را تا منطقه باب اصطخر (شیراز) در ایران می‌کشانند. 

در پی آن سیّد خراسانی نیز قیام کرده و سپاهی را که پیشاپیش آن شعیب بن صالح حرکت می‌کند برای مقابله با سفیانی آماده می‌کند. در دروازه اصطخر سپاه سید خراسانی (پرچم های سیاه) با سفیانی رو به رو شده و در طی جنگی عظیم، سفیانی بعد از آن همه پیروزی پی درپی شکست می‌خورد. 

پس از این حادثه سید یمانی که نامش حسن یا حسین است قیام می‌کند و خود را به کوفه می رساند و با سپاه سید خراسانی برخورد می کند و بر علیه سپاه سفیانی با سید خراسانی متحد شده، و سفیانی و لشگریانش را از نجف بیرون رانده و اسرا را آزاد می کنند. 

پس از کشتارهای خونین سفیانی در ماه ذیحجه در کوفه و نجف دو اتفاق دیگر چون آشوب در منا و دیگری کشته شدن نفس زکیه به وقوع می‌پیوندد. 

آشوب‌های منا 
از احادیث چنین بر می‌آید: مردم در آن زمان که در حال انجام مناسک حج هستند با هم دچار اختلاف شده و بلا فاصله پس از انجام مناسک حج و یا حتی پیش از اتمام آن، طی انجام رمی جمرات، در منا که بخشی از مناسک حج است، دسته دسته شده و شورش هایی شکل می گیرد وحاجیان غارت شده و پرده نوامیس مردم دریده می شود. 

از رسول اکرم نقل شده است که:

جنگی در منا به پا می شود و کشتار زیادی طی آن رخ می‌دهد و خون چنان جاری می شود که به جمره می رسد. 

شهادت نفس زکیّه (از علائم حتمی ظهور) 
پس از وقوع چنین حوادثی،حضرت مهدی فرستاده ای از جانب خویش به مکه اعزام می کنند که علاوه بر روشن شدن اوضاع و کسب خبر از آنها، مقدمات آن انقلاب مبارک را فراهم کند. 

او جوانمردی است، هاشمی (محمد بن حسن که همان نفس زکیه است)، که در بیست و پنجم ماه ذیحجه وارد مسجد الحرام شده و بین رکن و مقام ایستاده و نامه ای شفاهی از ناحیه حضرت را برای مردم مکه قرائت می‌کند که در این نامه خبری از توهین و بی احترامی وتهدید نیست و ضمن آن حضرت از مردم مکه طلب یاری می کند. اما افراد نظامی حجاز او را در حالی که بین رکن و مقام ایستاده است، شهید می کنند. 

از امام صادق نقل شده است:

که فاصله قیام حضرت مهدی و کشته شدن نفس زکیه تنها پانزده شب است و این حادثه از علائم حتمی ظهور است. 

چنین فاجعه دردناکی در مدینه بر سر پسر عموی نفس زکیه که نام خودش محمد و نام خواهرش(احتمالاً دوقلویش) فاطمه است، می آید و هر دو را در سر در مسجد النبی اعدام می کنند. 

حضرت مهدی به یاران خویش می فرمایند:

اهل مکه مرا نمی‌خواهند ولی برای آنکه حجت بر آنان تمام شود و خود به وظیفه‌ام عمل کرده باشم یکی از شما را به سوی آنها می‌فرستم. و وقتی این جوانمرد پیام را رساند بعد به سوی او می‌آیند و ما بین رکن و مقام او را سر می‌برند. 

پی نوشت:
1- بحارالانوار، ج52،ص272. بشاره الاسلام، ص142 

2- منتخب الاثر، ص451، یوم الخلاص، ص280 
3- شش ماه پایانی، مجتبی الساده ترجمه محمود مطهری نیا، ص144-141


تاریخ : 26 / 1 / 1398
بازدید : 874
نویسنده : sharef zadeh

 در این مطلب تعدادی از احادیث گوهر بار از پیامبر اکرم حضرت محمد رسول الله(ص) به نقل از منابع روایی شیعه و سنی آمده است که به روزگار غریبی اسلام در آخرالزمان و ظهور امام عصر(عج) مربوط می‌باشد. مضامین احادیث آنقدر تکان دهنده و به روز هستند که انگار روزگار ما را مرور می‌کنند:


شخصیّت‌های بزرگ، حیله‌گر خوانده می‌شوند


پیامبر خدا محمد مصطفی ( که درود خدا بر او باد) در روایتی فرمود: «روزگاری خواهد آمد که دین خدا تکه تکه خواهد شد. سنت من در نزد آنان بدعت و بدعت در نزد آنان سنت باشد، شخصیت‌های بزرگ در نزد آنها حیله‌گر خوانده می‌شوند و اشخاص حیله‌گر در نزد مردم، با شخصیت و وزین خوانده شوند. مؤمن در نزد آنان حقیر و بی‌مقدار می‌شود و فاسق به پیش آنها محترم و ارجمند باشد، کودکانشان پلید و گستاخ و بی‌ادب و زنانشان بی‌باک و بی‌شرم و بی‌حیا شوند، پناه بردن به آنها خواری و اعتماد به آنان ذلت و درخواست چیزی از آنها نمودن، جامه درویشی به تن کردن و مایه بیچارگی و ننگ است .در آن هنگام خداوند، آنان را از باران به هنگام، محروم سازد و در وقت نامناسب بر آنها ببارد.»

اگر در جمع آنها باشی به تو دروغ گویند

«زمانی بر مردم بیاید که چهره‌هایشان چهره‌های آدمیان ولی دل‌هایشان دل‌های شیاطین باشد، بسان گرگان درنده خونریز باشند. از منکرات اجتناب نکنند، پیوسته به کارهای ناپسند خویش ادامه دهند، اگر در جمع آنها باشی به تو دروغ گویند و اگر خبری برایشان بازگویی تو را دروغگویی شناسند و چون از آنها غایب باشی غیبتت کنند. افراد بد بر آنان مسلط شود که آنان را به انواع عذاب معذب دارند، نیکانشان دعا کنند ولی اجابت نشود.»

شکم‌هاشان خدایان آنها، و زنانشان قبله گاهشان و پولشان دین‌شان

در جایی دیگر رسول خدا فرمود: زمانی بر مردم بیاید که شکم‌هاشان خدایان آنها شود، و زنانشان قبله گاهشان و پول شان دین شان شود و کالاهای دنیوی را مایه شرف و اعتبار و ارزش خویش دانند. از ایمان جز نامی و از اسلام جز آثاری و از قرآن جز درس نماند. ساختمان‌های مسجدهایشان آباد باشد ولی دلهایشان از جهت هدایت خدا خراب شود.

به چهار بلا مبتلا شوند. نخست: تجاوز به ناموس‌شان

در آن روزگار است که خداوند، آنها را به چهار بلا مبتلا سازد. نخست: تجاوز به ناموسشان و دوم: هتک حرمت از ناحیه زورمندان و ثروتمندانشان، سوم: خشکسالی، چهارم: ظلم و ستم از جانب زمامداران و قاضیان .اصحاب از سخنان آن حضرت سخت به شگفت آمدند و گفتند: یا رسول الله ! مگر آنها بت پرست هستند؟

پیامبر فرمود: «آری هر پول و درهمی به نزد آنها بتی است که در حد پرستش به آن تعلق خاطر دارند.»

آن‌چنان از علما بگریزند که گوسفند از گرگ گریزد

از پیامبر خدا در منابع شیعه و اهل تسنن روایت شده است که در جایی دیگر فرمود: روزگاری بیاید که مردم شان آن‌چنان از علما بگریزند که گوسفند از گرگ گریزد. در آن هنگام، خداوند آنها را به سه بلا دچار سازد: نخست آنکه برکت از مالشان بگیرد، دوم: ستمگران را بر آنها مسلط سازد و سوم آنکه بی‌ایمان از دنیا بروند.

یکی از اصحاب از پیامبر پرسید: یا رسول الله دین مردم شان چگونه خواهد بود؟پیامبر فرمود: «زمانی بر مردم بیاید که هر کس دین خویش را به سختی حفظ کند. دینداری‌شان بسان کسی ماند که آتش در دست خود نگه دارد.»

از قرآن جز رسم الخطی و از اسلام جز نامی برای مسلمانان نماند

در جایی دیگر پیامبر فرمود:

«زمانی برسد که از قرآن جز رسم الخطی و از اسلام جز نامی برای مسلمانان نماند، آن‌چنان‌که گروهی به دین خدا در جهان خوانده شوند در حالی که همین گروه از هرکسی از اسلام دورتر باشند. مسجدهاشان از حیث ساختمان آباد ولی از نظر هدایت، خراب باشد.در میان مردمانشان قرآن و اهل آن در اقلیت باشند. مؤمنانشان در میان مردم باشند ولی در میان آنها نباشند، با مردم باشند ولی براستی با مردم نباشند، زیرا هدایت با ضلالت همراه نیست گرچه در کنار یکدیگر باشند.» (بحارالانوار، ج 52، ص190)

به اندک نانی پیش هرکسی کرنش کنند

پیامبر در اواخر عمر خود اصحاب را جمع کردند و فرمودند:

«زمانی بر مردم بیاید که اخلاق انسانی از آنان رخت بربندد چنانکه اگر نام یکی را بشنوی به از آن بود که آن را ببینی یا اگر او را ببینی به از آن است که او را بیازمایی. چون او را بیازمایی، حالاتی زشت و ناروا در او مشاهده کنی. دینشان پول و قبله گاهشان زنانشان شود. برای رسیدن به اندک نانی پیش هر کسی کرنش کنند نه خود را در پناه اسلام دانند و نه به کیش نصرانی زندگی کنند . بازرگانان و کاسبان شان رباخوار و فریبکار، و زنانشان خود را برای نامحرمان بیارایند. در آن هنگام اشرارشان بر آنها چیره گردند و هر چه دعا کنند به اجابت نرسد.» (بحارالانوار، ج 77، ص369)

آن‌چنان به قوانین اسلامی بی‌اعتنا بشوند که...

«روزگاری خواهد آمد که مردمانشان به پراکندگی مصمم باشند و از هماهنگی و اتفاق نظر و اتحاد بدور شوند. آن‌چنان به قوانین اسلامی بی‌اعتنا بشوند که گویی آنان خود پیشوای قرآن بودند نه قرآن پیشوای آنها. از حق جز نامی نزد آنها نمانده باشد و از قرآن جز خط و ورقی نشناسند. بسا یکی در درس قرآن و تفسیر وارد شود، هنوز جا خوش نکرده از دین خارج شود. و چون در آخرالزمان دینتان دستخوش افکار گوناگون روایات جدید شود، کمتر کسی از شماست که دینش را حفظ کند.»

هنگامی که معیشت جز با گناه تامین نگردد

یکی از اصحاب از رسول خاتم(ص) پرسید دین خدا چگونه خواهد شد؟

پیامبر(ص) فرمود: «زمانی بر مردم بیاید که هیچ دیندار دینش برایش سالم نماند جز اینکه از قله کوهی بگریزد یا از سوراخی به سوراخ دیگر پناه برد چون روباه که با بچه‌هایش چنین کند ، و این آخرالزمان باشد.» (کنزالاعمال، ح 31008)

هنگامی که معیشت جز با گناه تامین نگردد، چون این وضع پیش آید عزب بودن و تجرد حلال شود، در آن روزگار است که مرد به دست پدر و مادرش تباه و گمراه شود و اگر پدر و مادر نداشته باشد به دست زن و فرزندش و اگر زن و فرزند نداشته باشد، چه بسا هلاکت و تباهی‌اش به دست خویشان و همسایگانش باشد که او را به تهیدستی و فقر سرزنش کنند و بترسانند و تکالیفی بر او نهند که وی از عهده آن بر نیاید تا گاهی که او به پرتگاه‌های هلاکت سقوط کند.

در آخرالزمان فریبکارانی بیایند که حدیث‌هایی نو و روایت‌هایی جدید از دین بر شما بخوانند و نیز از پیامبر خدا روایت شده است که فرمود: «در آخرالزمان دغل‌بازان و فریب‌کارانی بیایند که حدیث‌هایی نو و روایت‌هایی جدید از دین بر شما بخوانند، آن‌چنان که نه شما و نه پدرانتان چنین حدیث‌هایی نشنیده باشید. پس دوری گزینید از آنها. مبادا به دام تزویر و فریب‌شان بیافتید.» (کنزالاعمال، حدیث 290324)

از علی بن ابی طالب(ع) درباه آخرالزمان پرسیده شد: آیا در آن زمان مؤمنانی وجود دارند؟ فرمود: «آری.» باز پرسیده شد: آیا از ایمان آنان بر اثر فتنه‌ها چیزی کاسته می‌شود؟ فرمود: «نه، مگر آن مقدار که قطرات باران از سنگ خارا بکاهد اما آنان در رنج به سر برند.»

امیرالمونین (ع) فرمود: «زمانی بر مردم بیاید که مقرّب نباشد جز به سخن چینی، و جالب شمرده نشود جز فاجر بودن، و تحقیر نشوند جز افراد با انصاف، در آن زمان دستگیری مستمندان زیان بشمار آید و صله رحم لطف و بزرگواری بشمار آید.» (نهج‌البلاغه، حکمت 102).

امام سجاد(ع) فرمود: «چون خداوند می دانست در آخرالزمان اهل فکر دقیق النظر خواهند آمد، از این جهت قل هوالله و احد و آیاتی از سوره حدید نازل کرد.» (بحارالانوار، ج 60، ص 18)

بر شما باد که همچون بادیه نشینان و زنان دینداری کنید

امام صادق(ع) فرمود: «چون قائم ما قیام کند خداوند آن‌چنان نیرویی به چشم و گوش پیروانش داده که به پیک و پیام اور نیازی نداشته باشند و به هر کجای جهان که باشند امام خود را ببینند و سخنش را بشنوند.» (بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۴۵)

پیامبر (ص) فرمود: «این دین مدام برپا خواهد ماند و گروهی از مسلمانان از آن دفاع کنند و در کنار ان بجنگند تا قیامت بپا شود» و فرمود «در هر عصر و زمانی گروهی از امتم مدافع احکام خدا باشند و از مخالفان باکی نداشته باشند.» (کنزالاعمال، ح 34499 و34500)

در جای دیگری فرمودند: «چون در آخرالزمان دینتان دستخوش افکار گوناگون گردد، بر شما باد که همچون بادیه نشینان و زنان دینداری کنید که به دل‌هایشان دیندارند و دین انها از الایش به افکار مصون ماند.»  (بحارالانوار، ج 52، ص111)


تاریخ : 26 / 1 / 1398
بازدید : 479
نویسنده : sharef zadeh

 در سالی‌ که‌ بناست‌ حضرت‌ مهدی‌(ع‌) ظهور کنند قحطی‌ به‌ طور جدی‌ شیوع‌ یافته‌ و در بیستم‌ ماه‌ جمادی‌الاول‌ چنان‌ بارانی‌ می‌بارد که‌ از زمان‌ منزل‌ گرفتن‌ حضرت‌ آدم‌ در زمین‌ بی‌سابقه‌ است‌ که‌ این‌ باران‌ تا دهم‌ ماه‌ رجب‌ ادامه‌ می‌یابد.

از امام‌ صادق‌(ع‌) نقل‌ شده‌ که‌ فرمودند: وقتی‌ قیام‌ قائم‌(ع‌) نزدیک‌ شود در ماه‌ جمادی‌الثانی‌ و ده‌ روز از رجب‌ بر مردم‌ بارانی‌ می‌بارد که‌ خلائق‌ همانند آن‌ را ندیده‌ باشند. (1)

و شیخ‌ مفید در الارشاد چنین‌ آورده‌ است‌ که‌: سپس‌ به‌ بیست‌ و چهار باران‌ ختم‌ می‌شود که‌ زمین‌ را پس‌ از مرگش‌ زنده‌ می‌کند و برکاتش‌ نمایان‌ می‌شود. (2)

همان‌گونه‌ که‌ از این‌ روایات‌ برمی‌آید از علایم‌ قریب‌الوقوع‌ ظهور حضرت‌ مهدی‌(ع‌) نزول‌ باران‌های‌ شدید و آب‌های‌ فراوان‌ آسمانی‌ است‌ که‌ به‌ نوعی‌ برای‌ [ عصر ] ظهور زمینه‌‌چینی‌ شود تا زمین‌ها برای‌ زراعت‌ و کشاورزی‌ پربار و بابرکت‌، پس‌ از این‌ حالت‌ فقر و خشکسالی‌ که‌ داشته‌اند آماده‌ شود.

بارش‌ باران‌ عادی‌ چیز عجیب‌ و خارق‌العاده‌ای‌ نیست‌ جز اینکه‌ مدت‌ یا میزان‌ آن‌ بارش‌ غریب‌ باشد که‌ بنابر روایات‌ موجود، تأکید بر این‌ باران‌ها به‌ جهت‌ بیان‌ و ابراز اعجازگونه‌ بودن‌ آنهاست‌. با توجه‌ به‌ آنچه‌ گفته‌ شد حقیقت‌ صحبت‌ امیرالمؤمنین‌(ع‌) را می‌فهمیم‌ که‌ فرمودند: شدیداً از آنچه‌ میان‌ ماه‌ جمادی‌ و رجب‌ واقع‌ می‌شود در عجبم‌.(3)

نظریات‌ مختلفی‌ درباره‌ مدت‌ این‌ باران‌ها بیان‌ شده‌ است‌.

حجة‌الاسلام‌ علی‌ کورانی‌ در کتاب‌ خود می‌نویسند:
بعید نیست‌ که‌ این‌ بارانی‌ که‌ از جمادی‌ تا رجب‌ ادامه‌ دارد پس‌ از ظهور حضرت‌ نازل‌ شود؛ چرا که‌ تعدادی‌ از علایم‌ ظهور از باب‌ توسع‌ و گستردگی‌ محدوده‌ [عصر ظهور] به‌ این‌ عنوان‌ نامگذاری‌ شده‌ است‌ (4) .

لکن‌ نظر آیت‌الله‌ سید محمد صادق‌ صدر که‌ آن‌ را از نشانه‌های‌ ظهور برمی‌شمرند قابل‌ قبول‌تر به‌ نظر می‌رسد. ایشان‌ چنین‌ می‌گویند: با توجه‌ به‌ فراوانی‌ آب‌ و باران‌ نازل‌ شده‌ بهتر است‌ آن‌ را پیش‌ از ظهور بدانیم‌؛ چرا که‌ اگر پس‌ از ظهور واقع‌ شود مانع‌ برخی‌ از فعالیت‌ها و وعده‌هایی‌ می‌گردد که‌ بناست‌ حضرت‌ آنها را انجام‌ دهند و بدان‌ها جامة‌ عمل‌ بپوشانند، پس‌ مقدم‌ دانستن‌ آن‌ بر ظهور هم‌ فایده‌های‌ متعارف‌ باران‌ را در بر خواهد داشت‌ و هم‌ با دیگر فواید اثری‌ دو چندان‌ می‌توان‌ برای‌ آن‌ تصور کرد.(5)

البته‌ این‌ نکته‌ را هم‌ متذکر شویم‌ که‌ احادیث‌ و روایات‌ به‌ مکان‌ و کیفیت‌ بارش‌ این‌ باران‌ها اشاره‌ای‌ نکرده‌اند اما آنچه‌ مهم‌ است‌ این‌ است‌ که‌ این‌ باران‌ها را به‌ عنوان‌ نشانه‌ و علامتی‌ برای‌ نزدیک‌ شدن‌ زمان‌ ظهور در نظر بگیریم‌ حال‌ چه‌ نحوة‌ باریدن‌ آن‌ با بقیه‌ باران‌ها متفاوت‌ باشد، چه‌ مقدار و یا مکان‌ آن‌.

 

 

((إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدا وَ نَرَاهُ قَرِیبا))

 


پی‌نوشت‌ها:
1- بحارالانوار، ج‌52، ص‌337؛ الزام‌الناصب‌ ج‌2، ص‌159؛ تاریخ‌ مابعدالظهور ص‌137.
2- الارشاد،شیخ‌مفید،ج‌2،ص‌370؛تاریخ‌ مابعدالظهور ، ص‌137.
3- العجب‌ کل‌ العجب‌ مابین‌ جمادی‌ و رجب‌ .
4- الممهدون‌ للمهدی‌(ع‌)، ص‌40.
5- تاریخ‌ مابعدالظهور، ص‌137.

 

بر گرفته از: http://eslamabad1.persianblog.ir/page/11


به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شعبه 2 روانشناسی و... و آدرس sina95.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 49
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 179
بازدید ماه : 2621
بازدید کل : 1076605
تعداد مطالب : 2955
تعداد نظرات : 52
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


RSS

Powered By
loxblog.Com