رسانه های پست مدرن و تربیت دینی در عصر جهانی شدن (1)


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : 19 / 12 / 1392
بازدید : 647
نویسنده : sharef zadeh

 رسانه های پست مدرن و تربیت دینی در عصر جهانی شدن (1)

 






 

 تبیین رابطه انطباق توانمندی های رسانه های پست مدرن با مقتضیات عملی تربیت دینی در عصر جهانی شدن

چکیده

در پژوهش حاضر، رابطه توانمندی های رسانه های پست مدرن با مقتضیات عملی تربیت دینی در عصر جهانی شدن به بحث گذارده شده است. روش انجام پژوهش، تحلیل اسنادی است و به منظور گردآوری داده های لازم جهت پاسخ گویی به سوال های پژوهش، همه اسناد و مدارک موجود و مرتبط با موضوع حاضر با استفاده از فرم گردآوری داده ها، جمع آوری شده و با شیوه کیفی تجزیه و تحلیل شده است. عمده ترین یافته های پژوهش عبارت اند از:
1. برخی از عمده ترین ویژگی های رسانه های پست مدرن شامل گفتمان، التقاطی گری، درهم آمیزی، طنز، نادان نمایی، تمثیل، کنایه، نسبیت، هم گرایی، تکثرگرایی، انطباق با دوران پست مدرن، نقد و انتقاد و سرگرمی و تفریح و غیره است.
2. برخی از عمده ترین وجوه تربیت دینی و عناصر اساسی آن شامل این موارد است: بومی، محلی و موقت نیست، نوعی زندگی است، دین (اسلام) پدیده ای جهانی است و در تجربه تاریخی خود همواره برای جهانی شدن کوشیده است. تربیت دینی اصطلاحا به مفهوم «جنبه ای از فرایند تعلیم و تربیت، ناظر به پرورش ابعاد شناختی، عاطفی و عملی متربی از لحاظ التزام او به دینی معین» است. تربیت دینی را تربیت ایمانی یا معنوی (4) می نامیم و مراد این است که بستری برای متربی فراهم آید تا ایمان او تقویت شود و جایگاه خود را در کل مجموعه هستی بازیابد. هدف تربیت دینی آن است که به افرد جامعه در فهم دین یاری رساند، تا آنها بتوانند آگاهانه در باره آن بیندیشند.
3. برخی از عمده ترین وجوه رابطه توانمندی رسانه های پست مدرن با عناصر تربیت دینی شامل این موارد است: بسط نفوذ دین، گفتمان دینی، تبلیغ هر چه بیشتر دین، تبلیغ دین با قرائت های متکثر، بازتولید پیام های دین در قالب های جدید، تقویت روح جمعی، ایجاد زمینه برای احساسات و تجربه دینی، بازیابی و خلق نمادهای مقدس، بسترسازی برای ایجاد تحول روحی، اطلاع رسانی و اطلاع یابی از ادیان گوناگون، الگوآفرینی دینی و مدرسه مجازی.

کلید واژگان:

نسبت انطباقی، رسانه، پست مدرن، تربیت دینی، جهانی شدن.

مقدمه

سیر جهانی شدن (5) ایجاب می کند که طرز نگرش ما به جهان، انسان، علم، یادگیری و شیوه های آن و سایر عناصر مربوط به تعلیم و تربیت تغییر کند و دوباره وصف شود.
تعلیم و تربیت به علت ارتباط متقابل و عمیقی که با حوزه های مختلف معرفت و ارکان زندگی بشر دارد، ناگزیر از تاثیر است و باید مطابق با تحولات در جامعه، تجدید ساختار یابد تا بتواند پاسخ گوی نیازها و خواسته های افراد جامعه باشند و جامعه را در جهت تعالی سوق دهد (عطاران، 1382).
بنابراین با توجه به این نکات پی می بریم که جهانی شدن، مسائل جدیدی برای تعلیم و تربیت همه کشورها ایجاد کرده است و اگر دقت کنیم، متوجه می شویم ما در کشوری اسلامی زندگی می کنیم و تعلیم و تربیت در کشور ما خصیصه اسلامی بودن دارد، خواه به آن تصریح شود و خواه نشود؛ از آنجا که فرهنگ کشور ما دینی و اسلامی است، تربیت ما نیز به یک معنا دینی خواهد بود (افتخاری، 1380). با وجود برخی موفقیت ها در زمینه تربیت دینی، شواهدی دال بر عدم موفقیت و دشواری ها و حتی بن بست هایی در این زمینه نیز وجود دارد.
در این پژوهش قصد داریم بررسی کنیم در این عصر، که پیشرفت های حیرت آور در عرصه فناوری های ارتباطی، زمان و فضا را بسیار فشرده کرده است و جهان به صورت دهکده ای الکترونیک درآمده، جهانی شدن چه چالشی می تواند برای تربیت دینی ایجاد کند و رسالت رسانه ها در تربیت دینی چیست.
از جمله عوامل مهم آثار عمیق اجتماعی، فناوری است که از طریق آن، انسان ها قادرند اندیشه خود را به کار گیرند و دنیای اطراف خود را منطبق با خواست های خود بسازند. امروزه که در موج سوم اطلاعاتی به سر می بریم، فناوری و رسانه ها (6) چنان جایگاهی در زندگی شهروندان یافته اند، که ناگزیریم آنها را در هر معادله ای لحاظ کنیم؛ زیرا جامعه اطلاعاتی که مانوئل کاستلر در دهه 1980 به آن اشاره کرده، شکل گرفته است. بنابراین تعریفی که بسیاری از اندیشمندان و فلاسفه ارائه داده اند، رسانه ها حتی به بازتعریف
مفاهیم اساسی زندگی روزمره می پردازند و از این منظر می توانند خود به معیاری برای تعریف و راهکاری برای تربیت دینی تبدیل شوند؛ بنابراین بسیاری از نظام های آموزش دنیا با توجه به تغییرات وسیعی که در جوامع روی می دهد، کارایی مطلوب ندارند و باید با توجه به تغییرات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، و فناورانه جدید، تجدید ساختار شوند. فناوری اطلاعات، فرصت های جدید برای نظام آموزش از جمله تربیت دینی فراهم کرده است و با بهره گیری موثر از این فرصت ها و پتانسیل های موجود، می توان ساختاری درخور هزاره جدید بنا نهاد (جلالی، 1381).
آلوین تافلر (7) معتقد است ارتباطات به منزله یکی از مهم ترین ابزارهای توسعه دهنده در موج سوم تمدنی بشر، موتوری محرک و راهی برای انتقال کالا، خدمات، نیروی کار، سرمایه و اطلاعات خواهد بود (تافلر، ترجمه خوارزمی، 1370). یکی از راه های مهم کشف میزان حضور دین در جامعه اطلاعاتی، فرایند انعکاس مطالب دینی در مطبوعات و رسانه هاست؛ زیرا رسانه ها نماد جامعه اطلاعاتی هستند (محمدی، 1384، ص192). رسانه، وسیله ای توانا برای آیینی کردن و آیینی کردن، روشی برای قداست بخشیدن است (حسنی، 1385، ص194). در دنیای معاصر، دین و رسانه جدایی ناپذیرند. به عبارت دیگر، نه رسانه ها قادر به انعکاس ندادن مفاهیم و مطالب دینی هستند و نه دین می تواند در مقابل طرح اصول خود از طریق رسانه ها مقاومت کند (هوور(8)، 2006).
در عصر حاضر، هویت یابی و گرایش ها و تعصبات دینی، تحت تاثیر حضور فناوری اطلاعات و ارتباطات است، فرهنگ و آداب و رسوم قومی و محلی دگرگون شده و حتی مفاهیم آزادی و کیفیت عمومی زندگی دچار تغییر و تحول شده است (میرزا رضی، 1386). رسانه ها در مسائل تربیتی، با طراحی ابزارهایی که آن را در قالب متن، صوت،
تصویر، فیلم می پردازند. همچنین با ترسیم محیط مجازی و شبیه سازی شده و ابزارهای برقراری ارتباط همچون ایمیل، تله کنفرانس و کنفرانس های از راه دور، به ارائه برنامه های تربیتی و پرورش خود می پردازند. (رحمانی، 1385). باید این را پذیرفت که در دنیای امروز، رسانه به مثابه گروه مرجع عمل می کند و بنابراین به جایگزینی برای گروه های مرجع در نهادهای سنتی همچون پدران، مادران، بزرگان و... تبدیل شده است.
در جهت تبیین رابطه موجود بین رسانه پست مدرن با مقتضیات عملی تربیت دینی در عصر جهانی شدن، باید اذعان داشت پیوند بین رسانه های ارتباطی و دین به زمان های دور یعنی نخستین روایت ها از اسطوره ها و خطوط نقاشی حک شده بر دیواره نمادها برمی گردد. نگارش تورات، آغازگر هزاران سال پیوند میان سنت یهودی - مسیحی و ارتباطات بود. تصمیم یوهانس گوتنبرگ برای چاپ انجیل به منزله نخستین محصول دستگاه چاپ خود (با استفاده از حروف چاپ متحرک) بر این پیوند در غرب تاکید می نهد؛ یعنی جایی که در آن از پیش شاهد حضور مضامین دینی در هنر، موسیقی و نسخ خطی بودیم. اینکه نخستین پخش برنامه رادیویی (در شب کریسمس سال 1906) به یک ایستگاه رادیویی دینی مربوط می شد، از دیدگاه بسیاری از پژوهندگان مسیحی، مقوم رابطه میان رسانه ها و دین است. هر چند کاربرد فعلی رسانه های ارتباطی و خروجی تولیدات ارتباطی بسیار فراتر از مقاصد دینی است، ما همچنان شاهد انتشار مطالب دینی، تقریبا در همه رسانه ها هستیم، رسانه های ارتباطی و دین، هر دو به واسطه گری می پردازند و بین داخل و خارج، گرچه به شیوه های گوناگون، پل می زنند. به دلیل اینکه هم دین و هم رسانه ها هویت فرهنگی و هویت شخصی را به یکدیگر پیوند می دهند. هر یک از آنها تفاوت های فرهنگی ایجاد می کنند و برآنها تاکید می نهند.
سارا هورسفال (2000) براساس مطالعه خود نتیجه می گیرد رسانه اینترنت، دین را در چهار حوزه دستخوش تغییر کرده است: نخست، گستره عظیم منابع منتشر شده، بر اعتقادات اعضا موثر است و آنها را تحصیل کرده تر می سازد و امکان دسترسی بیشتر آنها به
مطالب دینی را فراهم می کند. دوم، معنای اجتماع دینی از رهگذر تغییر در الگوهای ارتباطی، دستخوش دگرگونی شده است. سوم، اطلاعات موجود، بر تجربه یا مشارکت ذهنی اعضا موثر است. چهارم، تاثیراتی بر مناسک و عمل به مناسک وجود داشته است، هر چند این تاثیرات به اندازه سه مورد اول قابل توجه نیست.
استیفن اینگلیس (1995) با مطالعه دقیق درباره هنرمندی که کارش از اعتبار زیادی در هند برخوردار است، می گوید یک هنرمند می تواند بر اعمال دینی هزاران نفر تاثیر بگذارد: «فراگیر بودن، قابل حمل بودن، قابل تحرک بودن تصاویر رسانه ای، هندوها را به لحاظ درکشان از امر الهی به یکدیگر نزدیک تر ساخته است و سبب ایجاد دیدگاه یک پارچه تری از جرگه هندوان شده است» (اینگلیس، 1995، به نقل از ایزدی، 1386).
شرودر از گروه های کاریزماتیک و انجیلی که از جهان های مجازی برای ایجاد پیوند میان افرادی که در فاصله های دور از یکدیگر قرار دارند، و برای جلسات نماز و دعا استفاده به عمل آورده اند خبر می دهد. شرودر ملاحظه می کند این جلسات دقیقا از الگو و سبک جلسات رودررو پیروی می کنند، که در آنها رهبران نقش سنتی خود را ایفا می کنند و شرکت کنندگان آنچه باید بر زبان می آوردند، تایپ می کنند. او به این نتیجه دست می یابد که این جلسات واجد ویژگی های اصلی عبادت هستند: «شرکت کنندگان احساس می کنند که در کنار یکدیگر حضور دارند و «صدا» و ژست های خود را با یکدیگر هماهنگ می سازند... و نیز توجه خود را به موضوع پرستش متمرکز کرده و همکاری شان منسجم تر می شود» (شرودر، 1998، آنلاین). در این خصوص که «آنلاین - دین» و «دین آنلاین» مردم را جذب خود ساخته اند، جای هیچ گونه تردید نیست.
لارسن آمار زیر را در مورد کاربرد اینترنت در امور دینی ذکر می کند: «حدود 21 درصد از کاربران اینترنت، بین 19 تا 20 میلیون نفر به صورت آنلاین در جست و جوی اطلاعاتی دینی یا معنوی بوده اند» که ناشی از علاقه آنها در شناخت ادیان دیگر توسط رسانه و موجب گسترش روابط دینی می شود (لارسن، 2000، به نقل از ایزدی، 1386).
با همه پیچیدگی های مفهوم دین (9) و همچنین سکولار شدن (10) و تعدد مفهومی آن از قبیل زوال دین، سازگاری دین با این جهان، جدایی دین از جامعه و اختصاص به قلمرو شخص، جایگزینی صورت های مذهبی به جای باورها، تقدس زدایی از جهان و در نهایت حرکت از جامعه «مقدس» به «جامعه سکولار»، این سوال ها مطرح می شود که: در جامعه کنونی، دین چه جایگاهی دارد؟ آیا دین در جامعه اطلاعاتی تضعیف شده است؟ دین در آینده چه جایگاهی خواهد داشت؟ دین همگام با رشد ارتباطات، چه وضعیتی پیدا می کند؟ این پرسش ها را با رویکرد «درون دینی» و مطالعه متون مقدس (11) پاسخ می دهیم.
رویکرد درون دینی در متون اسلامی، از یک جامعه جهانی خبر داده است که در آن ارتباطات به اوج می رسد. شاید تصور چنین جامعه ای که در احادیث اسلامی به تصویر کشیده شده است، چند دهه پیش خیال پردازانه به نظر می رسید؛ اما امروزه با توجه به رشد فناوری، تحقق عینی آن وعده ها، قطعی به نظر می رسد. ابوربیع شامی می گوید: از امام صادق(علیه السّلام) شنیدم که فرمود، «زمانی که قائم (عج) ما ظهور کند، خداوند گوش ها و چشمان شیعیان ما را به گونه ای تقویت می کند، که میان آنان و قائم (عج) نیاز به پیک نیست؛ آن حضرت با آنان سخن می گوید و آنان سخن او را می شنوند، [و] در حالی که وی در جایگاه خویش قرار دارد، او را می بینند (اصول کافی، ج240، 8).
این حدیث، «نظریه امتداد» مک لوهان را تداعی می کند که رادیو را امتداد شنوایی انسان، و هر یک از رسانه را امتداد یکی از حواس انسان تلقی می کند. در جامعه جهانی نوید داده شده از سوی متون دینی، شرق و غرب عالم به هم وصل می شود. به تعبیر امام صادق (علیه السّلام): «در زمان قائم (عج) مومن که در شرق است برادر خود را که در غرب وجود
دارد خواهد دید، و نیز مومنی که در مغرب است برادر خویش را در مشرق می بیند» (علامه مجلسی، ج52، ص391).
علم و فناوری در جامعه موعود به اوج شکوفایی می رسد. امام صادق (علیه السّلام) در روایتی می فرمایند: «علم و دانش 27 بخش است؛ مردم تا زمان ظهور دو بخش را کشف می کنند، 25 بخش بقیه را قائم (عج) در میان مردم منتشر می سازد و علم و دانش به کمال خود می رسد« (همان، ج51، ص141). هم زمان با رشد فناوری و دانش، دین نیز به کمال خود می رسد، و دین حقیقی که حتی ائمه هدی(علیه السّلام) نیز موفق به تحقق کامل آن نشدند، به منصه ظهور می رسد. امام حسین(علیه السّلام) تشکیل دولت کریمه و کمال آن را به زمان ظهور موکول نموده است و می فرماید: «برای هر مردمی دولتی است که به انتظارش می نشینند و دولت ما در آخرالزمان ظهور پیدا می کند» (همان، ج51، 141)
با مطالعه متون دینی درباره جامعه موعود جهانی در مکتب تشیع، این نتیجه حاصل می شود که از نگاه درون دینی، رشد ارتباطات و فناوری نه فقط با دین تعارض ندارد، بلکه کاملاً با آن هم بسته است و هر دو از شاخص های عمده دولت کریمه اند. به تعبیر قرآن کریم: إِنَّ اللَّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ (رعد، 11). طبق این آیه تغییر نگرش مردم مقدمه تغییر وضعیت است (صدر، 1369، ص180). امام علی (علیه السّلام) می فرماید: ادجاف العامه بالشی دلیل علی مقدمات کوفه (بحارالانوار، ج17، ص111)؛ «جنبش و آمادگی مردم نسبت به چیزی، پیش درآمد به وجود آمدن آن چیز است».
نقل گفته ی «استوارت ونات لاندی»، جامعه کنونی مبتنی بر جامعه متاخر است، جامعه پیوسته در حال تغییر است و همان گونه که مرداک مدعی است، در این نقل و انتقال جاری، نوعی سحر و افسون دوباره جهان نیز نهفته است. دین در مدرنیته متاخر نفی یا زدوده نمی شود، بلکه چهره آن دگرگون می شود. دین هنوز هم جزیی از «معانی» و «تعلقات» رسانه ای در جامعه است؛ اما اغلب در صور دیگر شکل گرفته است (هوور، 1382، ترجمه آریایی نیا، ص377). میزان انعکاس دین در رسانه های جامعه اطلاعاتی، در سایه رشد و
شکوفایی فناوری اطلاعاتی و قبل از رسانه ها شکل گرفته است. یکی از راه های مهم برای کشف میزان حضور دین در جامعه اطلاعاتی، فرایند انعکاس مطالب دینی در مطبوعات و رسانه هاست؛ زیرا رسانه ها نماد جامعه اطلاعاتی اند. ترنر در سال 1994 در آمریکا می نویسد: «امروزه، مرور سریع صفحه اول یک روزنامه، ما را آگاه می کند که دین یک نیروی بسیار عمده و پرجنب و جوش است؛ نیرویی که، همان گونه که بسیاری از جمله خود من در همین چند دهه قبل پیش بینی کردند از بین نمی رود» (ترنر، 1387، ترجمه فولادی، ص303). گیدنز در توجیه تداوم دین در عصر ارتباطات می نویسد: «شاید کمتر کسی در این جهان باشد که هر گز تحت تاثیر احساسات مذهبی قرار نگرفته باشد. علم و تفکر عقل گرایانه، در برابر سوالاتی اساسی مانند معنا و هدف زندگی - موضوعاتی که همیشه اساس دین بوده است - ساکت می ماند» (گیدنز، 1376، ترجمه محسنیان، ص511).
مفهوم «هویت» مفهومی محوری در این رویکرد است. گیدنز در تبیین تجدید حیات اسلامی در دوره اخیر، به دو جنبه محتوایی و تاثیرات برونی توجه می کند به لحاظ محتوایی، او به مفاهیم شهادت، امامت، مهدویت، عدالت طلبی توجه کرده است که محرک عمل سیاسی هستند؛ و به لحاظ تاثیرات بیرونی، به تاثیر غرب و مقاومت طلبی مسلمانان اشاره می کند که نماد آن انقلاب اسلامی ایران در سال 1978 با تأکید بر هویت اعتقادی است (همان، ص507). شاید «یونگ» را بتوان شاخص ترین نماینده دیدگاه ذات گرا دانست که دیدگاهی شبیه نظریه فطرت در اسلام ارائه می دهد. وی دین را مبتنی بر «تجربه دینی» می داند (موریس، 1383، ترجمه شریف الدین و فولادی، ص23). بر مبنای نگرش او، دین در جامعه اطلاعاتی تضعیف نمی شود، بلکه جامعه اطلاعاتی موجب افزایش مهارت های دینی می شود، و سکولاریزاسیون یک مد گذر است.
با عنایت به مطالب پیشین، مسئله اساسی پژوهش حاضر، تبیین رابطه انطباقی توانمندی های رسانه های پست مدرن با مقتضیات عملی تربیت دینی در عصر جهانی شدن بوده است. در این جهت، ضمن بررسی عمده ترین وجوه رسانه های پست مدرن، تربیت
دینی و عناصر اساسی مطرح در آن بررسی و نهایتا توانمندی های رسانه های پست مدرن در زمینه تربیت دینی به بحث گذارده شده است.
در این پژوهش سه سوال اصلی ذیل، مطرح و بررسی شده است:
1. رسانه های پست مدرن چه هستند و چه ویژگی های شاخصی دارند؟
2. تربیت دینی چیست و عناصر اساسی مطرح در آن کدام اند؟
3. رابطه توانمندی های رسانه های پست مدرن با ویژگی های مطرح در عناصر تربیت دینی چیست و چگونه می توان از رسانه در خدمت عناصر تربیت دینی استفاده کرد؟

روش

این پژوهش به دنبال تبیین رابطه انطباقی رسانه های پست مدرن با مقتضیات عملی تربیت دینی در عصر جهانی شدن بوده و با عنایت به سوال های مطرح شده، به شیوه توصیفی و از نوع تحلیل اسنادی انجام شده است.

جامعه و نمونه پژوهش

با توجه به روش پژوهش، جامعه پژوهش شامل همه اسناد، مدارک و منابع مرتبط با رابطه رسانه های پست مدرن با مقتضیات عملی تربیت دینی در عصر جهانی شدن است. از آنجا که در پژوهش حاضر، همه منابع و مراجع موجود فیش برداری و در مسیر هدف پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است، نمونه گیری انجام نشده و همه منابع و مراجع مرتبط در دسترس مذکور، بررسی و تحلیل شده است.

ابزار گردآوری داده ها

به معنای خاص پژوهش های میدانی، ابزاری در پژوهش استفاده نشده است؛ ولی در این باره از فرم های فیش برداری به منظور گردآوری نتایج مطالعات مرتبط استفاده شده است.

شیوه تحلیل داده ها

از آنجا که داده های به دست آمده کیفی بوده است. از تحلیل کیفی به منظور تحلیل و جمع بندی آنها استفاده شده است.

تحلیل یافته های پژوهش

در اینجا به بررسی سه سوال پژوهش پرداخته شده است:

1 . بررسی سوال اول پژوهش

سوال اول پژوهش عبارت از این بود: رسانه های پست مدرن چه هستند و چه ویژگی های شاخصی دارند؟
جامعه اطلاعاتی(12)، نوع جدیدی از جامعه انسانی و کاملاً متفاوت با جامعه صنعتی است. اساس این ادعا آن است که تولید ارزش های اطلاعاتی و نه ارزش های مادی، نیروی محرکه شکل گیری و توسعه جامعه اطلاعاتی است، و فناوری ارتباطات رایانه ای، تعیین کننده ماهیت بنیادی این جامعه است.
از خصوصیات جامعه اطلاعاتی، می توان به گسترش کار ذهنی، رایانه، دانایی، شبکه های اطلاع رسانی، فضای اطلاعاتی، اقتصاد همکنشی (تولید عام و استفاده مشترک)، اجتماعات خود مختار، رضایت ملی، دادخواهی، تجاوز به حریم خصوصی، ارزش زمان، خود انضباطی، مشارکت اجتماعی، جهانی شدن و ... اشاره کرد (ماسودا (13)، 1384، ترجمه مهدی زاده، ص12).
توسعه رسانه های جدید ارتباطی، به شکل اجتناب ناپذیر با شیوه های جدید نظریه پردازی توأم است. جامعه اطلاعاتی با هم گرایی رسانه ها، رشدی بی سابقه داشته است؛ از این رو، ون دایک (14) (1999) چنین استدلال می کند که مهم ترین تغییر ساختاری که بر رسانه های جدید تاثیر نهاده است، هم گرایی مخابرات، ارتباطات داده ای و رسانه های قدیم و جدید بوده است و ما شاهد دیچیتالی شدن اطلاعات هستیم.
جامعه اطلاعاتی به مثابه درک جهان معاصر و آینده نزدیک و به منزله آرمان و انگاره ای اجتماعی، مبتنی بر تحلیل فرایند ها و در خدمت درک و برنامه ریزی راهبردی است. می توان گفت رسانه ها نماد جامعه اطلاعاتی هستند. البته باید گفت جامعه اطلاعاتی در سایه رشد و شکوفایی فناوری اطلاعاتی و قبل از رسانه ها شکل گرفته است. یکی از راه های مهم کشف میزان حضور دین در جامعه اطلاعاتی، فرایند انعکاس دین در رسانه هاست (محمدی، 1384، ص192).

2. گفتمان (15)

تعلیم و تربیت مبتنی بر گفتمان است و از طریق آن زمینه برای درک و فهم بهتر دانش آموزان مهیا می شود. از دیدگاه پست مدرن ها، گفتمان محور شناخت و حتی وسیله ای برای تولید دانش است (آهنچیان، 1382)، رسانه های نو با توجه به خصیصه گفتمان، می توانند رسانه ای باشند که با در اختیار داشتن فرارسانه هایی چون رایانه، اینترنت، ماهواره و سایر رسانه های دیجیتالی نو، به تربیت بهتر و یادگیری موثرتر منجر شوند؛ به طوری که با استفاده از این امکانات، محیط چندرسانه ای (مولتی مدیا) را ایجاد کنند و انواع نوشته، صدا، تصویر و ... در اختیار فراگیر قرار می دهند و فراگیر نیز با داشتن این امکانات به گفتمان، و تبادل نظر با همتای خود می پردازد.
مفهوم گفتمان در طول زمان برای تعلیم و تربیت ارمغان هایی داشته است؛ از جمله:
افزایش شکیبایی در برابر دیدگاه های مخالف، بالندگی جمعی و پیدایش و رشد راه های نو برای حل مسئله، و ارتقای گرایش به همکاری و صمیمیت روابط بین فردی و بنی گروهی را به همراه خواهد داشت؛ بنابراین یکی از استلزامات رسانه های نو این است که فراگیر (دانش آموز و دانشجو) را هسته و محور اصلی فعالیت های خود قلمداد می کند و به تعبیر دیگر، خودآموزی و گفتمان هسته محوری فناوری های نو است.

3. التقاط، در هم آمیزی (16)

رسانه های نو با درهم آمیزی واقعیت و غیر واقعیت، صدا و تصویر، نوشتار و گفتار، صدای دیجیتال، ایجاد حس معنوی و ماورایی، برش ها و دکوپاژهای متنوع و هزاران ترفند دیگر، و به اصطلاح چند حسی کردن پیام رسانه ای خود، منظور خود را به گیرنده، انتقال می دهند. در این دوران رسانه ها جریان زندگی را اشباع می کنند، واقعیت چند لایه می شود و ذهنیت سازی از طریق سازوکارهای «کنش متقابل» صورت می گیرد. در دوره پست مدرن، رسانه فقط شیء سخت افزاری نیست، بلکه تبدیل به علمی شده است که از همه علوم کمک می گیرد و از دستاوردهای آن در رسیدن به مقاصد خود بهره می گیرد؛ به طوری که در حال حاضر، رسانه ها از علوم بسیاری، همچون روان شناسی، تعلیم و تربیت، ارتباطات و علوم اجتماعی گرفته تا علوم فضایی و ... بهره می گیرند؛ چرا که باالهام گیری از این علوم، رسانه تربیتی نو، فراگیر خود را زودتر و موثرتر به سرحد مقصود خواهد رساند.

4 . طنز، نادان نمایی (17)

رسانه نو، دیگر به بیان منظور خود به صورت روبه رو نمی پردازد، بلکه رسانه تربیتی پست مدرن منظور خود را با استفاده از ترفندهای روان شناختی، علم ارتباطات، حیله های
رسانه های و ... طوری به فراگیر القا می کند که بی آنکه منظور و هدف خود را به صورت مستقیم بازگو کند، دانش آموز به آن سمت خواهد رفت؛ چرا که برای چنین کاری طراحی شده است و پیام او چنین است. برای مثال می توانید در برنامه های رادیو و تلویزیون، ماهواره ها، بازی های رایانه ای و مجلات و... ببینید که چگونه می توان به اهداف تربیتی با استفاده از این رسانه رسید (نوذری، 1379).

5 . تمثیل، کنایه (18)

رسانه تربیتی نو، امکان تاثیر و باروری طنز و نقیضه را از راه های التقاطی فراهم می آورد و تمثیل ذاتا چیزی است که همه چیز را از آن خود می کند. رسانه تربیتی نو با ارائه تمثیل گونه اهداف خود، منظور خود را به دانش آموز منتقل می کند؛ چرا که گفته می شود دانش آموز و فراگیر به ارائه مطالبی که مستقیماً به او گفته می شود، واکنش نشان می دهد و احتمالا راه دیگری را برگزیند؛ ولی در روش تمثیل وار رسانه پست مدرن که از تمام توان خود در جهت رسیدن به مقصود سود می جوید، چاره ای جز سر تسلیم فرود آوردن ندارد؛ چرا که با ارائه تمثیل وار و غیر مستقیم طوری وانمود می کند که منظور او چنین نیست، در حالی که منظور او همان است.

6 . نسبیت (19)

رسانه های نوین همه چیز را نسبی می دانند؛ چرا که همه چیز به برداشت بیننده و شنونده از مفهوم و تصویر ارائه شده بستگی دارد. رسانه های پست مدرن به کلی گویی بسنده می کنند و از بیان منظور و مفهوم مورد نظر خود به طور صریح اجتناب می کنند؛ چرا که استنباط آن
را به مخاطب واگذار می کنند تا از این طریق او را به پویایی و کاوش وادارند و از سوی دیگر، خود نیز در صورت به بن بست رسیدن، راه فراری داشته باشند.

7 . هم گرایی (20)

در جامعه اطلاعاتی جدید، هم گرایی فزاینده رسانه های نوشتاری، دیداری و شنیداری در بزرگ راه های اطلاعاتی جدید (کاستلز، ترجمه علیقلیان 1380) به وضوح دیده می شود. به همین علت در این سبک، از ترکیب چندین رسانه با یکدیگر استفاده می شود. استفاده از رسانه های عجیب و غریب و با استفاده از چیزهایی خنده دار و طنزآلود در کنار رسانه های تبلیغاتی، از ویژگی های دیگر این سبک است. در این سبک با یک راهبرد بازاریابی خاص تهاجمی، ناگهان رسانه ها شیرتوشیر می شوند. برای نمونه اینترنت، تلویزیون می شود یا از تلویزیون به جای روزنامه استفاده می کنند و... .
رسانه های نو را می توان برای پشتیبانی از اشکال سنتی فراگیری و مشارکت با آنها و نیز به منظور متحول کردن آن به کار برد. برای مثال، یک معرفه با استفاده از برنامه پاورپوینت، می تواند یک سخنرانی سنتی را ارتقا بخشد؛ اما الزاماً تحولی در تجربیات آموزشی پدید نمی آید. این فرایند می تواند یک تجربه آموزشی متحول شده به کمک رسانه و فناوری ها باشد (یونسکو، 1384، ترجمه شمس، ص37).

8 . تکثرگرایی (21)

شنیدن صدای دیگران عبارتی است که در نوشته های متفکران پست مدرن بسیار دیده می شود. رسانه نو با رساندن صدای مظلومان و آنان که مورد بی توجهی واقع شده اند، به بقایشان کمک می کند. رسانه های نو با شیوه جدید اطلاع رسانی، به نوبه خود سبب
آگاهی های جدید می شوند و انسان های نو می آفرینند. اطلاعاتی که در عصر دوم رسانه ها تولید و عرضه می شود، غالباً مخاطبان فراملی و بین المللی دارد. انسان های بی شماری با «دیگران» و «غریبه ها» ارتباط برقرار و تبادل اطلاعات می کنند.
رسانه تربیتی جدید با تفکر تکثرگرایی خود، موجب تمرکزدایی، کاستن از نفوذ دولت در آموزش و پرورش، و توجه به آداب و رسوم و خرده فرهنگ های قشرهای گوناگون جامعه می شود و باعث آمیختگی بین فرهنگ عامه و نخبه و موجب فروپاشی مرز میان آنها می شود.

9 . انطباق با دوران پست مدرن

پست مدرنیسم در همزیستی و انطباق با عصر رسانه هاست. رسانه ها از بسیاری جهات ویژگی شاخص و تعیین کننده پست مدرنیسم هستند. رسانه ها بی درنگ و به طرق مختلف موجب سرگرمی، آموزش، تربیت و حتی انحراف و گمراهی هستند. امروزه ماهیت و تاثیر رسانه ها به منزله جریانی اساسی، برای درک قدرت و سلطه پذیرفته شده است. تاکیدی که پست مدرنیست ها بر تقدم و اولویت تصورات، استعارات، رونوشت ها و نمادها در شکل گیری حقیقت دارند، در واقع تائیدی بر همین مطب است (فرمهینی، فراهانی، 1383، ص24). رسانه ها خود را با جامعه اطلاعاتی و ویژگی های آن انطباق داده اند، بر فرض، اگر کسی تلویزیون نداشته باشد، از جامعه خارج می شود. و آرزوها و رویاهایش تهی می شوند. این ها از خصوصیات رسانه دوران جامعه اطلاعاتی است.

10 . نقد و انتقاد (22)

پست مدرن ها معتقدند قوانین علمی، اجتماعی، فرهنگی و همه امور مسلط بر جامعه را نباید قطعی و مسلم دانست. پست مدرن ها همواره با دیدی نقادانه به مسائل پیرامون
خود می نگرند و بازتاب آن در تعلیم و تربیت، موجب تقویت روحیه انتقادگری و حمایت از تعلیم و تربیت انتقادگرا می شود. البته این خصوصیات به رسانه منتقل شده است. رسانه نو تعامل را بر می انگیزد، هماهنگی میان دست و چشم را ایجاد می کند و مهارت های تفسیر را از طریق حرکت در میان متن های منظم اما غیر خطی، تقویت می کند. در فرایند خواندن کتاب، بچه ها به خوانندگانی تبدیل می شوند که آزادی ندارند و فقط می توانند قوانین را رد یا قبول کنند؛ اما برای مثال در بازی های ویدئویی، بچه ها با «فرامتن» مواجه می شوند و روحیه کاوشگری و انتقادی آنها در جهت رفع مشکل به کار گرفته می شود.

11 . سرگرمی و تفریح (23)

علم آموزی و تربیت با ابزار سرگرمی، از شگردهای رسانه هاست، از این رو رسانه پست مدرن با ارائه داستان ها، پخش فیلم، سخنرانی و... از داستان های تربیتی به روشی که کودک و یا نوجوان دوست دارد خود را در آن قالب ببیند استفاده می کند و بی هیچ مقاومت، به انتشار پیام خود می پردازد، این رسانه با ارائه برنامه های مفید و مفرح به بیننده که در صورت خستگی از مطالعه یا کار روزانه، می تواند از امکانات تفریحی قابل دسترسی در رسانه استفاده کند و نیز به فراگیر، آنها را سرگرم کرده، به «آموزش پنهان» می پردازد (پورطهماسبی، 1387).



مطالب مرتبط با این پست :

می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شعبه 2 روانشناسی و... و آدرس sina95.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 512
بازدید دیروز : 733
بازدید هفته : 1513
بازدید ماه : 4087
بازدید کل : 1238910
تعداد مطالب : 2955
تعداد نظرات : 52
تعداد آنلاین : 1



RSS

Powered By
loxblog.Com