دستیابی به سعادتمندی، کامیابی و خوشبختی، عظمت بالایی دارد و حضرت علی(ع) از خداوند متعال آن را درخواست می کند. ایشان می فرماید: «نسأل ا... منازلَ الشُّهَداءِ و معایش السّعداء و مرافقه الانبیاء»: «از خداوند متعال درجات شهیدان و زندگی سعادتمندان و همنشینی با پیامبران را درخواست می کنیم.» (خطبه ۲۳ نهج البلاغه)...
توجه به عوامل خوشبختی و تصمیم به استفاده از یکایک آنها، یقینا پایانی جز آرامش و شادی و نشاط نخواهد داشت، گرچه در این مسیر دشواری هایی وجود دارد اما همراه با شادکامی خواهد بود. به همین دلیل لازم است به اسباب سعادت و خوشبختی در زندگی از دیدگاه دین اشاره کنیم.
اولین عامل خوشبختی از نگاه دین، آگاهی است. عمر طولانی، دارایی و تمام امکانات رویایی و غیررویایی، در صورتی زمینه ساز خوشبختی و سعادت خواهند بود که در راه روشن و انگیزه ای الهی به کار گرفته شوند. این مهم هم بدون بینش و بصیرت که همان آگاهی و بصیرت و شناخت است، میسر نخواهد بود. با این مشعل روشنگر معرفت و شناخت، تمام لحظه های انسان، روشن خواهد شد و همه نعمت ها، کیمیایی ارزشمند در راه رسیدن به خوشبختی و سعادت خواهد بود.
پیغمبر اکرم(ص) فرمودند: «۴ چیز از عوامل سعادت و خوشبختی است؛ همسر صالح، خانه وسیع، همسایه خوب و مرکب» بی شک با توجه به گفته رسول خدا(ص) هریک از این عوامل زمینه ساز خوشبختی هستند البته نه اینکه هر کس از این نعمت ها بی بهره باشد، بدبخت و شقاوتمند است؛ هرگز!
اگر کمی دقت کنید، متوجه خواهید شد که انگیزه، نیت، معرفت و شناخت از فرصت های طلایی و نعمت های در اختیار، سرعت انسان را در دستیابی به سعادت واقعی بیشتر فراهم می کند. به این ترتیب که همسر خوب، ما را به انواع خوبی ها تشویق می کند و خانه وسیع، عرصه حسنات جاری می شود و روح و روان انسان را آرامش می دهد. همسایه خوب، کمک کار ارزشمندی است و مرکب هم عامل استفاده از لحظه های عمر انسان.
داشتن این نعمت ها، بدون ویژگی های الهی و ارزشی، نه تنها زمینه ساز خوشبختی نیست بلکه وبال ما خواهد شد. دومین عامل خوشبختی، تعهد، توجه و توکل است. درواقع پس از راه روشن، بیداری و آگاهی و معرفت؛ تعهد، تلاش، توجه و جهت دهی به اعمال و پاک سازی آنها و توکل در تمام فراز و نشیب های زندگی، از گام های موثر دیگر برای رسیدن به خوشبختی هستند. این مولفه ها در عین حال، حقیقتی لبریز از پویندگی و بالندگی اند که حضرت علی(ع) همه شیفتگان را به آن دعوت کرده است. ایشان می فرماید: «به دانایی و آموخته های خود عمل کنید تا به سعادت برسید.» بدون تلاش و پایداری، دستیابی به نیکبختی و کامیابی، آرزویی دست نیافتنی است بلکه زمانی به خوشبختی خواهیم رسید که ملازم حق و حقیقت شویم. کسی که در راه صلاح و درستی، تلاش کند، سعادتمند است و کسی که در لذت ها و خوشی های باطل، گوهر وجود خود را رها کند، بدبخت و شقاوتمند.
حضرت علی(ع) می فرمایند: «خوشبخت و کامیاب نخواهد شد کسی که حدود الهی را برپا نداشت. شقاوت پیشگی فراهم نمی شود مگر با بی اهمیتی به خداوند. با طاعت پروردگار است که فرد به سعادت دست می یابد و با معصیت او به شقاوت.» در جایی دیگر نیز امیرالمومنین(ع) در مورد پاک بودن نیت و ناب بودن انگیزه برای پروردگار می فرماید: «سفیدبخت و شادکام، انسانی است که بدون توجه به گفتار اطرافیان، کارهای خود را برای رضای خدا انجام دهد تا ذخیره ای جاودان از لحظات زودگذر خود فراهم کند.» چنین انسانی هیچ گاه به آنچه فناپذیر و پوچ است، توجه نمی کند. چنین شخصی ارزش خود را می داند و زندگی خود را با زر و زیور معاوضه نمی کند. امام سجاد (ع) تمام سعادت و شادکامی را در همین توکل می داند و می فرماید: «من همه خوشبختی را در قطع طمع و دوری از آنچه مردم از آن برخوردارند، می دانم و تمام شادکامی را در حفظ صیانت نفس از هوا و هوس ها.» سومین عامل خوشبختی از دیدگاه آموزه های دینی، اخلاق نیکو، زبان ذاکر و قلب خاشع است.
درحقیقت میوه و ثمره آگاهی، تعهد و توکل، اخلاق نیک، زبانی شکرگزار و قلب خاشع است، زیرا تمام اعمال صالح، مانند عسل شیرینی است که اگر با تلخی اخلاق و زهر سخن و غرور قلب در هم آمیخته شود، مانند این است که سرکه ای بدبو در ظرف عسل، واژگون شود. رمز دستیابی به قله رفیع خوشبختی، این است که انسان در عرصه زندگی و مدار حق و بندگی، اخلاق شایسته ای پیدا کند و به دور از افراط و تفریط و شکستن حریم دین، گشاده رو و خوش برخورد باشد و با اخلاقی ملایم، سخنانی زیبا و مودبانه به زبان بیاورد. متاسفانه عده ای خودسازی را با تحمیل سلیقه های شخصی و به نام دین، مسلمانی را در بی حالی، بی نشاطی و بداخلاقی و سکوت بیجا می دانند. در حالی که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «کسی که اخلاق نیکو، زبان ذاکر و قلبی خاشع داشته باشد، خوشبختی دنیا و آخرت از آن اوست.»
شخصی از پیامبر اکرم(ص) روشی درخواست کرد تا با عمل به آن، محبت خدا، محبت خلق خدا و طولانی شدن عمر و محشور شدن با پیامبر که دستاوردی جز خوشبختی دنیا و آخرت ندارد، به دست بیاورد. حضرت فرمودند: «اگر محبت خداوند را می خواهی پرهیزگار و متقی باش، اگر در پی علاقه مردم هستی به آنها نیکی کن و از آنچه در دستشان می بینی روی برگردان و چنانچه افزایش دارایی خود را طلب می کنی آنها را پاک از حقوق الهی و مردم کن.» پس بیایید با هم عبارت های مثبت را جایگزین باورهای بسته و منفی و محدودکننده خود کنیم. چرا که با این کار، گام بلندی به سوی موفقیت برداشته و درحقیقت به سوی خوشبختی، پنجره ای بزرگ گشوده ایم: «من هرچه احساس گناه، ترس، خشم، غضب، نفرت و انزجار است، از خود دور می کنم.»
«من از موفقیت لبریزم، من خودم را موفق می دانم.»
«من تمام موانعی را که بر سر راه خوشبختی ام وجود دارد، برمی دارم.»
«من همه را می بخشم.»
«من از توفیق و خوبی و نیکی و توکل آکنده ام.»
«من خدا را به روشنی ستارگان، در دل زیبای شبانه آسمان احساس می کنم.»
«من با خدا هستم و خدا هم با من است پس موفقم و خوشبخت.»
«من کنترل زبانم را به دست خواهم گرفت، چراکه کلام نیروی خارق العاده ای دارد.»
«من تمام سختی ها، دردها و امتحانات الهی را با آغوش باز خواهم پذیرفت، زیرا داروهایی هستند که خداوند برای من تجویز کرده است.»
«من کلماتی مانند ناامیدی، غیرممکن و شکست را برای همیشه در گورستان دفن خواهم کرد.»